آمریکاییها در حوزه دیپلماسی پنهان خواستار انعقاد هرچه سریعتر توافق در مذاکرات وین هستند، اما در حوزه دیپلماسی آشکار، از بیاهمیتی مذاکرات و اولویت نداشتن آن در حوزه سیاستخارجی این کشور سخن میگویند. در این خصوص جامجم گفتوگویی با گرت پورتر، روزنامهنگار و تحلیلگر مطرح آمریکایی صورت داده است.
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامه تازهای را علیه ایران به بهانه عدم دسترسی بازرسان به اماکن سهگانه ادعایی صادر کرده است. صدور این قطعنامه را چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟
من بارها درخصوص هراس هستهای تصنعی ایجادشده درخصوص فعالیتهای هستهای ایران سخن گفتهام. این موضوع را مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهتر از همه میدانند! آنها بهوضوح میدانند که چه اغراق زیادی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران صورت داده و حتی چگونه درخصوص ماهیت و شکل این برنامه دروغپردازی کردهاند. من در کتاب خودم تحت عنوان «بحران ساختگی: داستان گفتهنشده هراس هستهای ایران» تشریح کردهام که برخلاف ادعاهای غیرمستند مطرحشده از سوی نهادهای امنیتی غرب، ایران حتی قبل از سال ۲۰۰۳ میلادی نیز نیتی درخصوص دستیابی به بمب هستهای نداشته است. بااینحال، مقامات آمریکایی و متحدان واشنگتن تلاش کردند تا از این موضوع به مثابه بهانهای برای ضربهزدن به ایران استفاده کنند، اما آژانس نهتنها قصد ندارد مسئولیت دروغپردازیها یا اغراق خود در قبال فعالیتهای هستهای ایران را برعهده بگیرد، بلکه همچنان سعی دارد با صدور برخی قطعنامههای غیرحقوقی، به همگرایی خود با آمریکا در مواجهه با ایران ادامه دهد. غیرسازنده بودن رویکرد آژانس در قبال ایران در طول سالهای گذشته به اثبات رسیده و اکنون نیز بهصورتی عینیتر شاهد آن هستیم.
از زمان حضور جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در مسند قدرت، مقامات کاخسفید عملا با رفع واقعی تحریمهای ایران مخالفت کرده یا مواضع خود را پای میز مذاکرات تغییر دادهاند. نظر شما درخصوص مکانیسم تغییر مواضع مقامات غربی در مذاکرات وین و ارسال سیگنالهای ایجابی و سلبی در این خصوص چیست؟
در این خصوص میان نهادهای سیاسی، رسانهای و اجرایی آمریکا (و کشورهای متحد آن) نوعی همگرایی و همافزایی وجود دارد. در این رویکرد مشترک، بسیاری از رسانههای آمریکایی با هدف طرح یک ادعای نادرست علیه فعالیتهای هستهای ایران با هماهنگی مطلق نهادهای سیاسی و اجرایی این کشور زمینهسازی میکنند یا روایتی کاملا وارونه و نادرست را از آنچه پای میز مذاکرات میگذرد ارائه میدهند. حتی آنها در بازی مقصرسازی علیه ایران نیز یکپارچه و هماهنگ عمل میکنند. ما بارها و در قبال پروندههای گوناگون بینالمللی شاهد این رویکرد مشترک رسانهای - سیاسی در آمریکا بودهایم. از ابتدای مفتوحشدن پرونده هستهای ایران نیز این روند جاری بوده است. در اینجا حتی برخی رسانههای آمریکایی و دولت این کشور را نمیتوان بهعنوان دو مجموعه متفاوت در نظر گرفت. ماهیت رفتار و کارکرد این دو در تقابل با ایران با یکدیگر یکسان است.
برخی مقامات آمریکایی پس از حضور بایدن در کاخسفید مدعی بودند که ایران حاضر است صرفا پوسته و ظاهر توافق هستهای را احیا کند و حتی در ازای بازگشت اعلامی غرب به این توافق و رفع قطرهچکانی تحریمهای ضدایرانی، امتیازات فرابرجامی نیز به آمریکا و اروپا بدهد. چرا این محاسبه نادرست بود؟
محاسبه و تصور آمریکا و اروپا مبنی بر امتیازدهی ایران به غرب در مذاکرات احیای برجام اشتباه بود، زیرا ایران نشان داده است که در مسیر مذاکرات هرگز تسلیم زیادهخواهیهای طرف مقابل نمیشود، اما در اینجا ایران دست به ابتکارعملهای دیگری زد که چندان برای غرب قابل پیشبینی نبود. بهعنوانمثال، انعقاد توافقات راهبردی بلندمدت میان ایران و چین، نوعی پاتک موثر و غافلگیرانه به استراتژی فشار حداکثری آمریکا بود. مقامات دو حزب آمریکا نهایت تلاش خود را بابت نابودی اقتصاد ایران و در نتیجه افزایش حجم و عمق فشارهای خود علیه این کشور به کار گرفتند، اما با مقاومت و پاتک ایران مواجه شدند. این خطای بزرگ، هزینههای زیادی برای موساد و سیا بهعنوان اصلیترین مولدین بحران در پرونده هستهای ایران به دنبال خواهد داشت. آمریکا و اسرائیل باید از تجربه سالهای پیش عبرت میگرفتند که ایران در سایه تهدید و فشار تن به تسلیم و امتیازدهی به آنها نخواهد داد.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد