سردشتی تجربه سه دوره زندانی داشت. برای نخستین بار در دوران مبارزات رژیم شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد و سپس دو بار در التهابات اوایل انقلاب، توسط گروهكهای تجزیهطلب اسیر شده بود. یك مرتبه در سال ۱۳۵۹ و یك مرتبه هم پس از جنگ. او تقریبا تنها زندانی نجات یافته از زندان هولناک کریسکان است که موفق به فرار از دست کومله شد. اما اسارت مرتبه بعدی سه سال و اندی در زندان دموکرات به طول كشید تا بالاخره در سال۷۴ آزاد شد. هم خودش و هم همسر و خانوادهاش در طول دوران اسارت مشقات زیادی را متحمل شدند، اما با همه اینها از مسیر خود برنگشت و در برابر دشمنان مردم كوتاه نیامد. خود روایت جالبی از آن دوران دارد: «اسیر شدم، ولی تسلیم نشدم.» زندگی سعید سردشتی در کتاب «عصرهای کریسکان» توسط کیانوش گلزار راغب روایت شده است. داستان نهفته در این کتاب آنقدر ویژگیهای متمایزی دارد كه از چندی پیش سازمان سینمایی سوره در پی اقتباس از آن برآمد و با همراهی مجتبی فرآورده به عنوان تهیه كننده و سروش محمدزاده، كارگردان دست به كار شدند تا بتوانند مجموعه «سوران» را برداشتی آزاد از این شخصیت بسازند. اكنون تصویربرداری این مجموعه تلویزیونی از تولیدات مركز سریال سوره به پایان رسیده و در نوبت پخش قرار دارد. با تهیه كننده، كارگردان، مهدی نصرتی، توماج دانش بهزادی، مصطفی كولیوندی (بازیگران) گفتوگو كردهایم كه در ادامه میخوانید.
قهرمانان گمنام
مجتبی فرآورده، تهیه كننده سریال سوران در پاسخ به این سوال كه این مجموعه با چه هدفی ساخته شده است به جامجم میگوید: با نگاهی به تاریخ كشور در ۱۰۰ سال اخیر بهویژه در تاریخ چهل و اندی سال پس از انقلاب متوجه حضور قهرمانان گمنامی هستیم كه هیچ وقت نام و یادی از آنها به میان نمیآید. در حالیكه تعداد این قهرمانان گمنام، چه در دوران مبارزات آزادیخواهانه پیش از انقلاب و چه در روزهای پرتلاطم انقلاب اسلامی بسیار زیاد است و ما موظفیم این قهرمانان را به مردم این سرزمین معرفی كنیم.
وی ادامه میدهد به همت آقایان سرهنگی و هدایت ا... بهبودی ادبیات تاریخ انقلاب و دوران دفاع مقدس جمعآوری شده و كتابهای زیادی در این حوزه به نگارش درآمده كه یكی از ثمرات این زحمات كتاب «عصرهای كریسكان» نوشته آقای كیانوش گلزارراغب است. وی ادامه میدهد: سریال سوران، اقتباسی از كتاب عصرهای كریسكان است. داستان شهیدی از خطه كردستان كه چند ماه پیش بهدلیل عوارض شیمیایی به شهادت رسید. داستان مبارزی شریف از اهل سنت كه پیش از انقلاب مبارزاتش را شروع كرد و با گروهکهای تجزیهطلب به مقابله پرداخت. شخصیت او فی نفسه برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی بكر و جذاب بود.
به نظرم او یكی از گنجهای خفته تاریخ این سرزمین است كه با تلاشهایی كه انجام داده باید به مردم معرفی میشد و ما به واسطه سریال سوران میخواهیم بخشی از تاریخ خفته كشور را به مردم معرفی كنیم.این تهیهكننده درباره دشواریهای كار توضیح میدهد: سختیهای این سریال مربوط به ما میشود كه باید برطرف كنیم، چون مخاطب خروجی كار را میبیند. بنابراین سعی كردیم قصهای را روایت كنیم كه نسل امروز بتواند با آن ارتباط خوبی برقرار كند، چراكه معتقدم بخشی از امروز تكرار تاریخ گذشته است. تلاش كردهایم سریال سوران توشهای برای آینده باشد. فرآورده با اشاره به اینكه سوران، روایتگر زندگینامه قهرمانی حقیقی است، ادامه میدهد: داستان روایتگر زندگی شهیدی بزرگوار است كه مخاطبان میتوانند با تماشای آن با این قهرمان گمنام بیشتر آشنا شوند و بدانند كه چگونه حماسه آفرید و حضور پررنگی در مبارزات آزادیخواهانه و استقلالطلبانه میهن ما داشت. در كنار روایت اصلی هم سعی كردهایم برای جذابیت قصه از خرده روایتها استفاده كنیم و امیدوارم مخاطب هم راضی باشد.
باورپذیری شخصیتهای قصه
سروش محمدزاده، كارگردان سریال سوران در گفتوگو با جامجم درباره فضاسازی سالهای ۵۷ تا ۵۹ در این سریال و دشواریهای آن توضیح میدهد: باتوجه به اینكه قصه در سال ۵۸-۵۷ و در اقلیم كردستان میگذرد، به سختی میشد چنین فضایی را ایجاد كرد. ساخت این سریال در كردستان به دلایل فنی و... ناممكن و از طرف دیگر ساخت فضاهای آن دوران هم كاری دشوار بود. در نتیجه تصمیم گرفتیم گروهی از بهترینهای سینما را دور هم جمع كنیم كه تجربه ساخت چنین فضاهایی را داشته باشند. از جمله این افراد دكتر محمدرضا شجاعی بود كه طراح صحنه فیلمهای مهمی در سینمای ایران و تخصص اصلیاش طراحی فضای دهه ۶۰ بوده است. از او دعوت كردیم و با حضورشان زحمت زیادی برای این سریال كشیدند. در كنار او عوامل اصلی كار هم زحمت بسیاری را بر دوش داشتند. آقای مجتبی فرآورده به عنوان تهیهكننده هم دغدغه بسیار زیادی داشتند تا كار به لحاظ بصری باورپذیر شود.
وی میافزاید: مهمترین معضل ما در مرحله اول، ساخت فضای جغرافیایی كردستان و در مرحله بعد انتخاب بازیگران بود. وقتی میخواهید سریالی بسازید كه مربوط به زمان حال نیست و متعلق به ۴۰ و خردهای سال پیش است مهمترین عنصری كه باید به آن توجه كنید، باورپذیری است. در نتیجه خواستیم با انتخاب درست بازیگران به باورپذیری اثر كمک كنیم. تصمیم گرفتیم كمتر سراغ چهرههای شناخته شده برویم. بیشتر دنبال كسانی رفتیم كه سابقه تئاتر دارند یا كمتر در نقشهای اصلی دیده شدند تا چهرههای تازهای از آنان را به تصویر بكشیم.
محمدزاده درباره این موضوع بیان میكند: اگر بیننده سابقه ذهنی چندانی از آدمهایی كه میبیند نداشته باشد راحتتر با شخصیتهای قصه ارتباط برقرار میكند. ضمنا قرار بود این سریال با لهجه كردی ساخته شود و برای همین تمام شخصیتها باید فارسی را با مایههایی از لهجه كردی صحبت میكردند. پس لازم بود بازیگران گزینششده استعداد یادگیری صحیح لهجه را داشته یا خود كرد باشند. این موضوع هم جزو سختیهای كار بود. برای بازیگرانی كه كرد نبودند، مشاور گرفتیم و تقریبا دو ماه قبل از شروع تصویربرداری تمریناتی سخت و فشرده را شروع كردیم.
این كارگردان ادامه میدهد: بعد از پخش مشخص میشود كه مخاطبان چطور با اثر ارتباط برقرار میكنند اما ما سعی كردیم شیرینیهای لهجه كردی را حفظ كنیم و به زبان وفادار باشیم. تا اینجای كار از یكدستی لهجهها راضی هستم.
به گفته محمدزاده این اولین تجربه او در این حوزه است و پیش از این قصههای روز را به تصویر كشیده. وی درباره میزان اقتباس در قصه تصریح میكند: به اصل كتاب به لحاظ قصه وفادار بودیم، اما سعی كردیم با در نظرگرفتن عناصر اقتباس، نعل به نعل جلو نرویم. ضمن حفظ درام و كاراكترها تلاش كردیم در جزئیات تغییر ایجاد كنیم تا از نظر دراماتیک در خدمت جذب مخاطب باشد.محمدزاده در سریال قبلی خود یعنی«نوار زرد» سعی كرد پلیسی متفاوت را به تصویر بكشد و از كلیشههای این ژانر دوری كند. از او میپرسیم در سریال تازهاش چقدر ساختارشكنی داشته كه میگوید: اینجا ساختارشكنی در حوزه شخصیتپردازی خیلی جواب نمیداد، با این حال سعی كردم به لحاظ شخصیتپردازی شیرینیهایی را در كار بگذارم. از آنجاكه پروژه سخت و سنگین و از نظر فضاسازی به دلیل نمایش حجم مبارزه و درگیری در دل داستان كه برای مخاطبان پرالتهاب است، تلاش كردیم با افزودن درام و شیرینی به ویژه در حوزه خانواده، مخاطبان عام را با اثر همراه كنیم.
پوشیدن لباس شهید
مهدی نصرتی، بازیگر نقش سوران درباره نقشی كه در این سریال بازی میكند و ویژگیهای آن به جامجم بیان میكند: نقش سوران را در سریال بازی میكنم كه برگرفته از شخصیت واقعی سعید سردشتی و زندگی او در دهه ۵۰ شمسی است. بازی كردن شخصیت سوران برای من و هر بازیگر دیگری جذابیتهای زیادی دارد كه از مهمترین دلایل جذابیت این شخصیت میتوانم به مشقتها و مصیبتهایی كه این آدم در طول زندگیش متحمل میشود اشاره كنم.
وی ادامه میدهد: من با سوران تفاوتهای زیادی دارم. از شرایط و محیط زندگی تا دوره تاریخی كه زندگی و تجربه كردیم، با هم تفاوت داریم. نزدیك شدن به شخصیت یک جوان كرد روستایی چالشهای زیادی را برای من به وجود میآورد كه از آن استقبال كردم. این هنرمند درباره تجربه همكاری با سروش محمدزاده، كارگردان این سریال میافزاید: سروش محمدزاده كارگردان باهوش و كار بلدی است كه به كارش اشراف دارد. ایده، حرف بازیگر و عوامل دیگر برایش اهمیت دارد. همچنین روی كارش كاملا تمركز دارد و از قبل میداند باید چهكار كند، ولی یكی از بهترین ویژگیهای سروش محمدزاده كه كار كردن با او را برای من خیلی دلچسب كرد، اخلاق فوقالعادهاش است. علاوه بر آن در شرایط سخت كاری، گاهی بازیگر به توانایی فنی كارگردان یا همكاران دیگر نیاز ندارد. در این لحظات، حسن خلق اطرافیان شاید تنها چیزی است كه میتواند شما را برای ادامه كار دلگرم كرد و كمكت كند كه سختیها را پشت سر بگذارید. نصرتی با اشاره به تهیهكننده میگوید: در مورد تهیهكننده كار باید بگویم آقای مجتبی فرآورده تهیهكننده حرفهای سینماست. او محیط سینما و مسائلاش را به خوبی میشناسد. با مشكلات با خونسردی برخورد میکند به نحوی كه به كار گروه لطمهای وارد نشود. او در تمام طول فیلمبرداری از اولین ساعت تا پایان كار سر صحنه حضور داشت كه فكر میكنم در سینما و تلویزیون این رفتار معمول نیست. وی در پاسخ به این سوال كه آیا قبل از بازی در این سریال كتاب عصرهای كریسكان را خوانده بودید یا اطلاعات خودتان را به فیلمنامه معطوف كردید؟ توضیح میدهد: با نویسنده كتاب آقای گلزار راغب دیدار كوتاهی داشتم. قبل از شروع فیلمبرداری و در زمان پیشتولید كه مشغول تمرین گویش كردی بودم، دو تا از كتابهایشان را عصرهای كریسكان و برده سور را خواندم. نصرتی در پاسخ به این سؤال كه به نظرتان تا چه میزان ضرورت دارد آثار اقتباسی در تلویزیون ساخته شود، بیان میكند: شاید ادبیات بتواند به سینمای نحیف ما كمک كند. همچنین باید در پایان اشاره كنم كه ما یعنی همه گروه پروژه سوران تلاشمان را كردیم كار با كیفیتی ارائه كنیم. برخی مواقع حتی بیشتر از توان جسمی و روحیمان تلاش كردیم. من فقط میتوانم آرزو كنم مردم كارمان را دوست داشتهباشند.
نقشی با پیچیدگیهای خاص
توماج دانش بهزادی از جمله بازیگران این مجموعه است كه در خصوص جزئیات نقش و بازی خود به «جامجم» میگوید: وقتی كاری به بازیگر پیشنهاد میشود قبل از اینكه فیلمنامه را بخوانیم، به گروه و عوامل كه چه كسانی هستند توجه میشود. درباره آقای فرآورده بسیار چیزهای خوبی شنیدهبودم و میدانستم كارش را بلد است و آدم دقیقی است. دوست داشتم با او كار كنم. متوجه شدم كارگردان هم سروش محمدزاده است كه به نظرم انسانی بسیار شریف است. با كارهای قبلی او آشنایی داشتم و خیالم از كار راحت بود. وی ادامه میدهد: یكی از نكاتی كه باعث شد خیالم راحت شود این بود كه فیلمنامه یک اقتباس از رمانی معروف و معتبر بود. عوامل دیگر هم بسیار خوب بودند و همه اینها دست به دست هم داد تا با خیال راحت وارد یک پروژه شوم. درباره نقش خودم ترجیح میدهم فعلا تا زمان پخش چیزی نگویم؛ چون پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما جزءو شخصیتهای منفی جذاب سریال است كه امیدوارم مخاطب بازی من را دوست داشتهباشد و آن را دنبال كند.
بازی در این سریال باعث شد دوست داشتهباشم در آینده با آقای فرآورده و سروش محمدزاده كار كنم. سروش با وجود احساس رهایی كه به بازیگر میدهد، حواسش به همه هست و خیال بازیگر راحت است كه یكی مراقب است مسیر را اشتباه نرود. ما قبل از فیلمبرداری تمرین داشتیم و درباره لهجه و نقشها صحبت میكردیم. با صحبتهایی كه با سروش محمدزاده داشتم، برخی تغییرات را در یک مسیر انداختیم و در ادامه مراقب بودیم در همان مسیر حركت كند. تجربه بسیار خوبی بود و به نظرم در فرم و ساختی كه سروش محمدزاده داشت و تلاش میكرد هر سكانس را به بهترین شكل بگیرد، خروجی قابل توجهی برای مخاطب خواهدداشت. این بازیگر عنوان میكند: وقتی متوجه شدم این فیلم اقتباس از كتاب است، آن را خواندم و واقعا رمان درخشانی بود كه همزمان با آن میخندیدم و گریه میكردم و با شخصیتها همذات پنداری داشتم. به نظرم اقتباس كردن از جمله كارهایی است كه جایش در سینما و سریالسازی خالی است. هر زمان این اتفاق افتاده ما دیدیم كه آن اثر خیلی بهتر شدهاست. ما منبع برای اقتباس زیاد داریم؛ از منابع قدیمی، شعرها و متلها گرفته تا اتفاقات روز و نویسندگانی كه در زمینههای مختلف كتابهای خوب دارند و حیف است این فضا استفاده نشود. باید اجازه داده شود هنرمندان به راحتی سراغ این اقتباسها بروند. مطمئن باشید همه با این كار سود خواهندكرد. وی تاكید میكند: بدون اغراق میگویم - چون در میان كار بودم و میدیدم - كه برای هر سكانس چقدر زحمت كشیده شده. به نظرم مخاطب در نهایت یک سریال جذاب، پرتنش، هیجانانگیز، عاشقانه، غمانگیز اما شاد خواهددید كه با وسواس فیلمبرداری شده و بازیگران، بسیار عالی عمل كردند. بسیاری از بازیگران این كار، بچههای تئاتر و با تجربه بودند. خیلی ناراحتم كه حسام محمودی میانمان نیست و باید عنوان زندهیاد به او بدهیم كه در این كار كنارمان بود. امیدوارم مخاطب دوست داشتهباشد و با آن ارتباط برقرار كند. من فكر میكنم تا حدود زیادی این اتفاق میافتد. سریال بسیار خوشساختی خواهدبود. هاشم مرادی، فیلمبردار كار بود كه تجربههای بسیاری در زمینه فیلم كوتاه و سینمایی داشت و قابهایی در خدمت فیلم گرفت. بازیگران هم بسیار حرفهای بودند كه به نظرم باید بیشتر سراغ این دست بازیگران رفت. بازیگران جوانی كه به دلیل مناسبات بد این رشته، دیده نمیشوند. من هم از بازی در كنار این بازیگران بسیار لذت بردم.
چالش بازی در نقش فرمانده كومله
مصطفی كولیوندی از دیگر بازیگران سریال سوران است كه نقش یك فرمانده كومله را دارد. او پیش از این بیشتر در نقشهای طنز بازی كردهبود و معتقد است این كار برایش یک چالش جدی و جذاب بودهاست. او به جامجم میگوید: من در سریال سوران نقش فتاح را بازی میكنم كه یك فرمانده كومله است و از نظر تیپ و ظاهر به من بسیار نزدیک بود. من از طریق دوستان به كار معرفی شدم و طرح را دیدم و مطالعه كردم. فضای كار برایم خیلی جالب بود. قبلا در كارهایم کوشیدم متفاوت باشم اما بیشتر كمدی كار كردم. به همین دلیل این كار برایم یک چالش جدید بود و دوست داشتم در این كار حضور داشتهباشم.
وی درخصوص روال پذیرش نقش در سریال سوران عنوان میكند: من همزمان با این كار دو پیشنهاد داشتم كه یكی از آنها بازی در سریال نونخ و دیگری صحبتهای اولیه برای بازی در سینمایی غریب بود اما بهواسطه یكی از دوستان به سریال سوران معرفی شدم و بعد از بررسی و خواندن فیلمنامه خیلی علاقهمند به این كار شدم، بهخصوص كه سالها كار كمدی كرده بودم و نقش جدی برایم جالب بود و چالش داشت. بعد از صحبتهای اولیه با مدیر تولید و تهیهكننده و اینكه متوجه شدم نقش از لحاظ ظاهری و فیگورها، به من خیلی نزدیک است، كار را پذیرفتم و آن را شروع كردم. این بازیگر تصریح میكند: چیزی كه من دیدم وجود یک تیم متخصص پای كار بود كه چند ماه شبانهروز تلاش كردند كار را به پایان برسانند و جدای از آن، فیلمنامه و داستان بود كه بخشی از تاریخ كشور است. جذابیت دیگر كار برای من لوكیشنها، سبک كاری و نگاه جدید كارگردان بود كه بهنظرم در خروجی باعث جذب مخاطب خواهد شد. از دید من این سریال یكی از پربینندهترین سریالها و جزو سریالهای موفق خواهد شد. باید از همه عوامل تشكر كنم بهخصوص تهیهكننده و كارگردان كه به من اعتماد كردند.
كولیوندی میگوید: همانطور كه اطلاع دارید مهمترین مسأله برای خلق یك اثر خوب و فاخر، داشتن یک قصه و داستان مناسب است. این مسأله چه در تلویزیون و چه در رادیو صدق میكند. قصه خوب میتواند كشش قصه را بیشتر و مخاطب را با خود همراه كند. گاهی میبینیم كه برخی كارهای ساخته شده با ضعف قصه همراه است. اقتباس كردن میتواند به این مسأله كمک كند تا یك پایه محكم برای فیلمنامه داشته باشیم و با ایجاد تغییراتی در شكل نمایش، بستر مناسبی را برای اثرمان تولید كنیم. كار كردن با سروش محمدزاده كه شخص بسیار باحوصلهای است خیلی خوب بود و ممنونم كه به من اعتماد كرد. خیلی وقت میگذاشت و هیچ وقت ندیدم از یك پلان هم سرسری بگذرد. خیلی پذیرای نظر عوامل بود و به بازیگر كمک میكرد. من در این كار بسیار از او یاد گرفتم. وی ادامه میدهد: تعریف آقای فرآورده را باید از كسانی شنید كه با او كار كردند. من اولین تجربهام بود. او فردی بسیار متین است كه برخلاف برخی از تهیهكنندگان، هم در پشت صحنه بود و هم در تمام روزهای فیلمبرداری كنار كار حضور داشت و چند برابر عوامل زحمت میكشید. انرژی ما با دیدن او زیاد میشد. من كتاب را مطالعه نكرده بودم و بهعنوان یک بازیگر میدانستم كه هر اثری كه برگرفته از داستان باشد، برخی تغییرات در شكل قصه اعمال خواهد شد. برای من كشش قصه مهم بود كه بعد از مطالعه فیلمنامه، بهنظرم جذاب آمد و برای همین كار را پذیرفتم. بعد از اینكه طرح اولیه را خواندم و صحبتهای اولیه شد، برایم سؤال بود كه تیم و عوامل چه كسانی هستند. وقتی متوجه شدم چه تیمی هستند، برایم بسیار جذاب بود و كار را بهسرعت پذیرفتم. برایم جالب بود كه با این تیم كار كنم.
هر چی هست غیرت مردم است
حسام محمودی، بازیگر جوانی بود که هرگز خودش را اسیر کلیشه نکرد و علاقهمند بود تا نقشهای متفاوت را بازی کند. به همین دلیل در کارنامهاش، هم نقش جدی بود و هم طنز اما عمرش به دنیا نبود و چند روز پیش او را بر اثر سکته قلبی از دست دادیم و حالا باید از وی به عنوان مرحوم یاد کنیم. این بازیگر ۳۷ساله توانست در مدت حضور خود در دنیای بازیگری در میان مردم به شهرت برسد. مخاطبان میتوانند آخرین قاب از این هنرمند را در سریال سوران ببینند که نقش رستگار را بازی کرده بود که در این متن بخشی از دیالوگهایش را در این سریال مرور میکنیم.
حسام محمودی: «من یکی که هیچ کارهام. هرچی هست غیرت همین مردمه که با دست خالی دارن دفاع میکنن. هرکی به اندازه وسعش به مردم و خاک کشور خدمت کنه، دینشو ادا کرده. همین حسرتی که داری میخوری، خودش خیلی خوبه. همین که میدونی حق چیه و انکارش نمیکنی.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با علی کاظمی، از ورودش به بازیگری تا نقشهای مورد علاقهاش
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»: