مدارس دولتی، رها شده و بی‌پناه!
واکاوی وضعیت مدارس دولتی در گفت‌وگو با کارشناسان

مدارس دولتی، رها شده و بی‌پناه!

چرا آموزش و پرورش در تراز جمهوری اسلامی نیست؟

مدرسه در افق چشم‌انداز ۱۴۰۴‏ جلوه‌ای است از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون ‏عرضه خدمات و فرصت‏های تعلیم و تربیت، زمینه‌ساز درک و اصلاح موقعیت توسط ‏دانش‌آموزان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنها بر اساس نظام معیار اسلامی و تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی.
کد خبر: ۱۴۰۷۴۷۸
نویسنده آوید طالبیان - گروه جامعه

مدرسه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، تجلی‌بخش فرهنگ غنی اسلامی و انقلابی در روابط و مناسبات با خالق، جهان ‏خلقت، خود و دیگران به ویژه تکلیف‌گرایی، مسئولیت‌پذیری، کرامت نفس، امانتداری، ‏خودباوری، کارآمدی، کارآفرینی، پرهیز از اسراف و وابستگی به دنیا، همدلی، احترام، اعتماد، ‏وقت‌شناسی، نظم، جدیت، ایثارگری، قانون‌گرایی، نقادی و نوآوری، استکبارستیزی و دفاع ‏از محرومان و مستضعفان و ارزش‌های انقلاب اسلامی است. در چنین مدرسه‌ای، تعلیم و تربیتی که اتفاق می‌افتد تعالی‌جویانه، تعاملی، تدریجی، یکپارچه و ‏مبتنی بر نظام معیار اسلامی به منظور هدایت افراد به سوی مراتب حیات طیبه و تکوین و تعالی ‏پیوسته هویت آنها برای پیشرفت جامعه اسلامی است.

۱۲سال است که دل بستگان و امیدواران به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انتظار تحقق این جلوه‌های متعالی در نظام تعلیم و تربیت کشور را می‌کشند ولی دست آخر کارها چنین بر زمین می‌ماند که از زبان رهبر معظم انقلاب می‌شنویم که «درباره مسیر کنونی آموزش و ارزیابی میزان بهره‌وری آن برای کشور باید تامل و تجدیدنظر شود و سیاست اصلی آموزش و پرورش باید آموزش علم نافع و تامین نیازهای امروز و فردای کشور باشد.»

این تذکر گویای وجود یک انحراف و ناترازی در نظام آموزشی کشورمان و یک نیازمندی جدی برای اصلاح بنیادین نظام آموزشی کشور است. در واقع نظام تعلیم و تربیت رسمی کشورمان باید به مهم‌ترین عامل انتقال، بسط و اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی تبدیل شود و دانش‌آموزانی برای تحقق مرتبه‌ای از حیات طیبه را تربیت کند که به نظر می‌رسد با انحرافات و ناترازی‌های فعلی، در حد آرمان و ایده‌آل باقی خواهدماند.

چالش علم نافع
از سال گذشته و از روزی که رهبر معظم انقلاب بر لزوم تحول بنیادین در آموزش و پرورش بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و ایرانی و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض و نیز لزوم تغییرات بنیادی در محتوای کتب درسی و به‌ویژه «علم نافع» تأکید کردند، این واژه‌ها در ادبیات مسئولان و کارشناسان زیاد شنیده می‌شود. علم نافع، دانشی در مسیر عبودیت الهی و احیای دین، مطابق و هماهنگ با فطرت و عقلانیت، در راستای خیر و صلاح و مصالح دینی و دنیایی، دارای رویکرد کاربردی و مخالف هواهای نفسانی و برخوردار از جنبه‌های فراحسی و شهودی است.

اما آیا آموزش و پرورش کشورمان توانسته علم نافع را محقق کند و محتوای علمی‌ای را که به دانش‌آموزان ارائه می‌کند، براساس این منویات تغییر دهد؟ اینها سوالاتی اساسی است که تحلیلگران مسائل آموزشی دائما مطرح و مطالبه‌اش می‌کنند در حالی که علی لطیفی، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی که متولی تالیف کتاب‌های درسی است، چندی پیش گفته‌بود که « تغییر و تحول در کتاب درسی هرچند یکی از مهم‌ترین راه‌های حل مشکل غیرنافع بودن محتواست،‌ اما تنها راه حل نیست.» او گفته‌بود که گرچه در برخی دروس و دوره‌ها به خصوص دوره دبیرستان، علم غیرنافع مشهودتر است ولی اکنون کتاب‌های تحولی و مفید زیادی وجود دارد که به بدترین شکل اجرا می‌شوند.

بدترین شکل! این تعبیر ترسناکی است که به کیفیت آموزش، نحوه عمل معلمان و امکانات مورد نیاز مرتبط است؛ یعنی دقیقا همان تاکیدات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که معطل مانده‌اند.

طبق سند تحول، معلم یک هدایت‌کننده و اسوه‌ای امین و بصیر در فرآیند تعلیم و تربیت است که می‌تواند با توانمندی‌هایش نقش هدایتگری را ایفا و منزلت علم نافع را حفظ کند؛ معلمی که البته باید زیر نظام‌هایی همچون برنامه درسی ملی، مدیریت، تامین و تخصیص منابع مالی، تامین فضا و تجهیزات و پژوهش و ارزشیابی نیز به عنوان ارکان مورد نیاز تحول به کمکش بیایند.

اینجاست که محقق نشدن این امورات تحولی، کارشناسان را بر آن می‌دارد تا تاکید کنند نظام تعلیم و تربیت کشورمان به سبب برخی کاستی‌ها، خروجی در تراز جمهوری اسلامی ندارد.

چالش اسناد رقیب

چالش‌های نظام آموزشی کشور اما فقط به بر زمین ماندن تاکیدات اساسی سند تحول یا نافع نبودن آموزش‌ها یا شوق‌انگیز نبودن کتاب‌های درسی منحصر نیست بلکه یک مشکل اساسی دیگر نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است.

رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان وقتی از لزوم اصلاح و تکمیل مستمر سند تحول، حمایت قاطع از آن، تهیه نقشه راه دقیق اجرایی و تعریف شاخص‌های قابل اندازه‌گیری برای رصد دائمی پیشرفت اجرای سند سخن به میان آوردند، یک تاکید اساسی نیز داشتند و آن این که« سند تحول بدون رقیب اصلاح شود.»

اما آیا سند تحول آموزش و پرورش رقیب دارد؟ بله، آن هم رقیبی که دولت سیزدهم برایش خلق کرده‌است. سند «انتظار دولت از آموزش و پرورش» سندی تقریبا شناخته نشده‌است که زمستان پارسال توسط رئیس‌جمهور ابلاغ شد. در این سند بر یافتن راه‌حل‌های اساسی و پرهیز از روش‌های موقت، گرفتار نشدن در کارهای روزمره، افزایش اعتماد خانواده‌ها و دانش‌آموزان به مدارس دولتی، تربیت چند ساحتی کودکان و نوجوانان برای حیات طیبه فردی، خانوادگی و اجتماعی و تحقق عدالت تربیتی و افزایش دسترسی دانش‌آموزان به خدمات آموزشی باکیفیت تاکید شده‌است. ولی آیا این تاکیدات غیر از آن موضوعاتی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر آنها تاکید کرده‌است؟ نگارش اسناد رقیب و سکوت مراجعی همچون وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی در این میان، موضوعی بحث برانگیز است به این دلیل که چرا شاهد موازی‌کاری‌ها و نگارش سندهای مشابه هستند ولی عکس‌العملی نشان نمی‌دهند، مخصوصا این که دولت به عنوان نگارنده می‌داند هم خودش و هم چهار دولت پیش از او قادر به تامین زیرساخت‌های اجرایی شدن سند تحول نبوده‌اند و اسناد جدید فقط میز مدیران و کارشناسان را شلوغ می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها