سانسور بدعهدی مطلق اروپاییان در زمان اجرایی شدن برجام و متعاقبا پس از خروج دولت ترامپ از توافق هستهای، موضوعی نیست که مسئولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مقامات سه دولت آلمان، انگلیس و فرانسه قدرت انکار یا تحریف آن را داشته باشند. نقطه اوج تقابل اروپاییان با برجام، زمانی بود که در سال۲۰۱۷ ایده تغییر توافق هستهای از سوی ترامپ مطرح شد. رئیسجمهور وقت آمریکا معتقد بود باید اجازه دسترسی مطلق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در همه زمانها به همه مکانهای مدنظر این نهاد از سوی جمهوری اسلامی ایران داده شود. همچنین جمهوریخواهان کاخ سفید خواستار گنجانده شدن برخی محدودیتها حول توان موشکی ایران در متن برجام (بهعنوان الحاقیه) بودند .دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران و عدم محدود شدن آنها به سال ۲۰۲۵ (۱۰سال پس از انعقاد برجام) از دیگر خواستههای آمریکا محسوب میشد. در کنار این مطالبات وقیحانه، باید به اعمال محدودیتهای منطقهای علیه ایران با هدف محاصره راهبردی کشورمان نیز اشاره کرد. در این میان، سه دولت اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس نیز بدون توجه نسبت به امضای خود پای سند اصلی برجام، از تغییر توافق حمایت کردند و ابایی از ابراز این رویکرد غیرحقوقی خود نداشتند.
در نهایت، ترامپ در سال۲۰۱۸، رسما از توافق هستهای با ایران خارج شد و ضمن وضع تحریمهای ثانویه قبلی آمریکا، تحریمهای جدید را نیز با شدت و گستردگی بیشتری علیه کشورمان وضع کرد. این اقدام، در ذیل استراتژی فشار حداکثری آمریکا به ایران، صورت گرفت. کشورهای اروپایی ضمن ابراز تاسف ظاهری از خروج آمریکا از سند توافق هستهای در بیانیهای ۱۱مادهای (موسوم به بیانیه بروکسل) تعهد دادند که منافع اقتصادی ایران را در توافق هستهای تامین کنند .آنها پس از مدتی قابل توجه به ترسیم ساختاری به نام اس پی وی، دست زدند که ادعا داشتند در چارچوب آن میتوان برخی معاملات کلان را با ایران صورت داد. پس ازمدتی کوتاه، آنها مدعی شدند میخواهند به اس پی وی، جنبه عملیاتیتری دهند و ساختاری به نام اینستکس را طراحی کردند. ساختاری که نامرئی و غیرعملیاتی بوده و حتی سادهترین مبادلات اقتصادی و اعتباری نیز در قالب آن نتوانست بین طرفین صورت گیرد. به عبارت بهتر، اروپاییان به جای بهرهمند ساختن ایران از منافع برجام، صرفا خواستار باقی ماندن ایران در توافق به بهانه عزم خود برای خلق ساختارهای تجاری جدید (جهت جبران خسارت خروج واشنگتن از برجام) بودند. اکنون اروپاییان با این سوءسوابق، از عزم و تعهد خود در پایبندی به توافق هستهای سخن به میان آورده و حتی در برخی مواضع وقیحانهتر خود، ایران را نسبت به عدول از مفاد برجام و قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد متهم میسازند. بدیهی است که در چنین شرایطی نهتنها نباید تسلیم این سانسور و تصویرسازی مقامات اروپایی در صحنه مذاکرات هستهای با ایران شد، بلکه باید مدام مواضع آنها را در طول دو دهه مذاکرات بازخوانی و برای مخاطبان داخلی و بینالمللی بازسازی کرد. فراتر از آن لازم است دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان سیاهه بدعهدیهای مطلق اروپاییان در قبال برجام را (توافقی که غربیها در ابتدا آن را محصول دیپلماسی چندجانبهگرایانه اروپایی میدانستند) به یاد دیپلماتهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی بیندازند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد