نگاه «جام‌جم» به سریال «عشق کوفی» که از شبکه سه سیما پخش می‌شود

راه بی‌پایان عشق

جدال عشق و سیاست در کوچه‌های کوفه

«نائله» دختری از خاندان عثمانی، سوگلی یک قافله است که او را برای شمر ارمغان می‌برند. راهزنان برای شکار او آمده‌اند، ولی هلال، کماندار شجاع قافله از خاندان علوی، جان او را نجات می‌دهد.
کد خبر: ۱۴۲۱۸۳۰
نویسنده فاطمه عودباشی | نوشین مجلسی | گروه رسانه

این رویدادها در شرایط ملتهب سیاسی و اجتماعی جامعه آن روز به وقوع می‌پیوندد و با داستان ورود مسلم بن عقیل به کوفه پیوند می‌خورد و نائله و هلال را که میان‌شان عشق و الفت پدیدآمده به درون بحران‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی می‌برد. فیلمنامه محکم و منسجم و پرمحتوای عشق کوفی را فائزه یارمحمدی و یزدان محمدکاظمی نوشتند و در آن لعیازنگنه، نادر سلیمانی، سعید شریف، شبنم قربانی، ثریا قاسمی، جواد هاشمی و نادر فلاح بازی‌های خوبی ارائه کردند.

این سریال را سعیدسعدی، تهیه‌کننده شناخته شده سینما و سیما برای اوج تهیه کرده و کارگردانی آن به‌عهده حسن آخوندپور است و با این‌که اولین تجربه سریال تاریخی‌اش است اما توانست سر بلند بیرون بیاید و بی آن‌که ادعایی داشته باشد، یک کار خوب و شرافتمندانه را روانه آنتن کند. حتی او از استعدادهای خوبی همچون سعید شریف و شبنم قربانی، بازیگران نقش‌های نائله و هلال بهره برده است. گرچه تاکنون فیلم‌ها و سریال‌های زیادی در ارتباط با حوادث کربلا ساخته نشده اما همین تعداد اندک هم قابل تامل تولید شده و مانند سریال مانای مختارنامه و سریال خوب عشق کوفی دارای امتیازهای فراوان محتوایی و ساختاری بوده و درست ترسیم و تصویر شده‌اند. در روزهایی که عاشقان حسین در حال پیاده‌روی اربعین بودند میزبان حسن آخوندپور، کارگردان و یزدان محمدکاظمی، نویسنده سریال در روزنامه جام‌جم شدیم و پیرامون این سریال صحبت کردیم.

چند سالی بود پس از «مختارنامه» سریالی با این محوریت نداشتیم و بیشتر آثار ویژه محرم به سمت درام‌های معنوی رفته بود ولی عشق کوفی بعد از چند سال با یک گونه متفاوت آمد و قصه‌ای که صرفا آن مقطع را به تصویر نمی‌کشد و به مسائل سیاسی اجتماعی آن زمان که گاهی با وضعیت جامعه امروز تلاقی دارد، می‌پردازد  روح تازه‌ای در میان سریال‌های محرمی دمید. زمانی که این کار را پذیرفتید به دنبال ایجاد همین تفاوت‌ها بودید؟
حسن آخوندپور، کارگردان: خواستم متفاوت‌تر باشد. چون عواملی دور هم جمع شده بودند که به جز نویسنده تقریبا هیچ‌کدام تجربه کار تاریخی نداشتند و الگوهای قدیمی تولید کار تاریخی در ذهن‌شان نبوده و لذا وقتی با این موضوع رو به رو می‌شوند بدعتی دارند و خروجی این بدعت قطعا باعث می‌شود که یک چیز متفاوت باشد. برای این تفاوت فقط تلاش کردیم با یک بودجه و زمان محدود که قابل مقایسه با هیچ‌کدام از آثار تاریخی گذشته نبوده، دور هم بتوانیم کار خوبی بسازیم. متفاوت عمل کردن یعنی بتوانیم قصه خوب تعریف کنیم که بیننده سرگرم شود، بازی خوبی ارائه دهیم تا مخاطب قصه را باور کند و جای درستی دوربین بگذاریم که این دو چیز را به تصویر بکشد. به همین علت این سریال بدون ادا بازی، قیافه گرفتن و بدون این که افراد بخواهند بگویند می‌خواهیم کاری بکنیم که بترکانیم، تولید شد.

کار با کسانی که تجربه تاریخی ندارند، ریسک بزرگی است. خودتان هم در کارنامه هنری‌تان کار تاریخی نداشتید؛ نگران این ریسک نبودید که کار نگیردیا چیزی که می‌خواهید از آب درنیاید؟
 آخوندپور:  نه، نگران این ریسک نبودم چون در ۲۰ سال تجربه کاری‌ام فهمیدم اکثر کارهای تاریخی تا حالا یک بزرگ‌نمایی وسیع برای مبالغ بزرگ است. بازیگری که بتواند خوب بازی کند و تهیه‌کننده‌ای که بتواند عوامل درست را دور هم جمع کند فرقی نمی‌کند اثر تاریخی، طنز، روز، قدیمی یا آینده باشد. به نظرم سریال سازی تاریخی پیشینه‌ای دارد که در این پیشینه نگاه هنری یا سرگرم سازی نبوده و صرفا انجام پروداکشن‌هایی بوده که عده‌ای سرگرم شوند. البته کارهای خوب و فاخر زیاد داریم که سال‌ها می‌تواند دیده شود. اگر به آن مدل می‌خواستیم پیش برویم شاید روز اول فیلمبرداری می‌ترسیدم؛ پس از این دنیا فاصله گرفتیم، چون شاید دنیای عواملی که داشتند این فیلم را می‌ساختند، جدید بود که به نظرم جواب داده است. عشق کوفی قبح سنگینی کار تاریخی و این‌که چه کار سختی است را شکست.
 در انتخاب بازیگران هم این ریسک وجود داشته؛ یعنی با گروهی کار کردید که غالبا در این‌گونه آثار دیده نشده‌‌اند یا چهره‌هایی تازه‌اند و اگر شناخته شده‌اند تاکنون در این نوع کارها دیده نشده‌اند؛ مانند نادر سلیمانی که با وجود حضور در ژانرهای مختلف، معمولا برای مخاطبان به عنوان بازیگر طنز شناخته می‌شود یا سوگل طهماسبی که بیشتر نقش مثبت داشته و در این تیپ کارها دیده نشده است. این انتخاب‌های متفاوت چگونه شکل گرفت؟
 آخوندپور: در خصوص انتخاب بازیگر هنوز به رویه خاصی نرسیده‌ام که بگویم برای انتخاب بازیگر موفقیت‌آمیز است؛ حتی وقتی به تجربه همکارانم نگاه می‌کنم فکر می‌کنم آنها هم چنین رویه‌‌ای ندارند. کارگردان همیشه برای انتخاب بازیگر با محدودیت همراه است و فارغ از این محدودیت‌ها باید حسی انتخاب کند؛ مثلا نادر سلیمانی انتخاب دستیارم بود که آمد. خودم هم مردد بودم که می‌شود یا نمی‌شود؛ وقتی آمد و گپ زدیم و گفت چرا من؟ گفتم چقدر باحال است که می‌گویی چرا من و نمی‌گویی چند؟ یک جلسه که دورخوانی کردیم دیدم حسم با او خوب است و حس خودش هم با نقش خوب بود. همه می‌دانیم که نادر سلیمانی بازیگر است و وقتی بازیگر است فرقی نمی‌کند طنز و کمدی یا چیز دیگری باشد فقط باید جای درست قرار گیرد. 
 دیالوگ‌ها آوای تاریخی دارد ولی در جاهایی از واژه‌های امروزی استفاده می‌شود و گویی یکباره از فضای تاریخی سریال خارج می‌شویم. همه اینها با برنامه‌ریزی بوده که کمی به زبان امروز نزدیک باشد یا بازیگران در لحظه بیان دیالوگ‌ها این تغییرات را ایجاد کردند؟
 یزدان محمد کاظمی، نویسنده:  در بحث انتخاب کلمات، لحن و ... در دیالوگ‌نویسی و آنچه در فیلمنامه عشق کوفی می‌بینید چیزی است که سعی کردیم اتود بزنیم تا به آن برسیم. سعی‌مان بر این بوده برای مخاطبان در ایران ۱۴۰۲ و مخاطبان تلویزیونی که قاعدتا دسته‌بندی ندارد و نمی‌توانیم بگوییم مثلا یک بچه ۱۱-۱۰ ساله این سریال را نبیند یا یک پیرمرد بالای ۷۰ سال ارتباط برقرار نکند نوشته شود. در این راستا دایره واژگانی محدود را انتخاب کردیم که از حدی بالاتر یا پایین‌تر نرود. تمام تلاش‌مان این بوده که مخاطب حس و حال آن فضا را درک کند اما اگر کلمه‌ای مخاطب را از آن حس و حال خارج می‌کند این اشتباه ماست که می‌پذیرم. 
 آخوندپور:   بعضی مواردی که می‌گویید از دست‌مان در رفته چون به دل‌مان نشسته و متوجه اشکالش نشدیم. بعضی اوقات متوجه شدیم؛ با هم حرف زدیم و گفتیم بگذاریم کار روان بماند و برای همین تغییرش ندادیم. 
 آیا بیشتر از انتخاب واژه‌ها، برقراری ارتباط با مخاطبان برای‌تان مهم بود؟
 آخوندپور:   می‌خواستیم روان‌تر باشد و فاصله بیننده با آن کمتر شود. هم حس کند اینها آدم‌های قدیمی هستند و هم حرف‌شان را بفهمد. البته تصویری که از حرف زدن آدم‌های تاریخی داریم به فیلم‌ها برمی‌گردد. این ساخته و پرداخته ذهن ماست. اگر بخواهیم خیلی حقیقی باشد اصلا این شخصیت‌ها باید عربی حرف بزنند. همه اینها قرارداد است و شاید بسیاری از واقعیت‌های تاریخ آن طور نیست که ما تصویر می‌کنیم. 
تصوری که از این دوره تاریخی داریم و البته منابع هم به آن اشاره داشتند جایگاه نه چندان بالای زن در آن دوره تاریخی میان اعراب است. اما در این سریال شاهدیم که سامیه (مادر هلال) برای خودش جایگاه خاصی دارد، مثل بزرگان شهر نامه می‌نویسد و... . سایر زنان هم در اجتماع حضور پررنگی دارند. بر چه اساس به این تناقض میان ذهینت قبلی مخاطبان و شخصیت‌های این سریال رسیدید؟
 کاظمی:  اتفاقا خواستیم با این پارادوکس‌ها بازی کنیم؛ یعنی قصدمان این بود آنچه کلیشه‌ای در ذهن‌مان وجود دارد و غلط است راکنار بگذاریم. گاهی کلیشه‌ها درست هستند و نمی‌شود کاریش کرد؛ مثل این‌که در آن زمان برای امام حسین (ع) نامه می‌نوشتند ولی کلیشه‌هایی وجود دارد که غلط‌ است. سعی کردیم اولین کاری که می‌کنیم این باشد که کلیشه‌های درست را نیز استفاده نکنیم؛ به همین دلیل کاراکترهای سریال عشق کوفی شخصیت‌های مرسوم تاریخی و شاخص آن زمان نیستند؛ یعنی از دل تمام آنچه که در کوفه گذشته است فقط جناب میثم را داریم؛ آن هم محدود در حد چهار یا پنج سکانس. همچنین جناب حبیب بن مظاهر را داریم با یک کاراکتر کمتر پرداخته شده که عمرو بن حریث، رئیس شرطه‌های کوفه است. تصاویر تازه‌ای از زنان می‌بینیم که البته وجود داشته است. رأس هرم همسر پیامبر است که با اموالش باعث رشد، شکوفایی و سرعت بخشیدن به تبلیغ اسلام می‌شود. حضرت فاطمه (س) هم از زنان مهم تاریخ است پس نمی‌توان آن‌قدر راحت درباره وضعیت زنان آن دوره سخن گفت. تصویری که از آن زمان ارائه دادیم با مشورت بسیاری از دوستان و تیم پژوهش، در رأسش آقای حامد کاشانی بود. او پژوهش‌ها و مطالعات سنگینی در مورد کوفه دارد. سعی شده است تصاویری انتخاب شود که برای مخاطبان امروز سمپاتی داشته باشد چون در ایران هم درگیر بحث در مورد زنان هستیم. 
 چه بخش‌هایی از قصه سریال در تعاملی که با کارگردان و بازیگران داشتید شکل گرفت؟
 کاظمی:  بخشی از سختی قصه ما این بود که همزمان با تیم تولید داشتیم فیلمنامه می‌نوشتیم؛ هشت متن اولیه داشتیم اما هنوز بازیگران به ما اضافه نشده بودند. با نظرات آقای آخوندپور و جمیع بازیگران، هشت متن بازنویسی شد. بعد، همزمان باید نگارش و تولید می‌شد که در این زمینه کار سخت بود اما خوبی کار در این بود که از نظرات تخصصی هر شخص در رابطه با کاراکترش استفاده می‌کردیم. مثلا آقای آخوندپور می‌گفت فلان بازیگر لحظات حسی‌اش بهتر درمی‎‌آید یا ارتباط فلان بازیگر با حیوانات سخت است و این ریز جزئیات خیلی به ما در نوشتن کمک می‌کرد. 
 این همزمانی و نظرهایی که می‌دادند، باعث می‌شد پایان‌بندی یک شخصیت یا قصه تغییر کند؟ 
 کاظمی:  بله. با بازیگران گفت‌وگوهای طولانی داشتیم. برای مثال دوست داشتیم هلال کمتر حرف بزند تا شخصیت رازآلود و جذابی داشته باشد اما هر چقدر دیالوگ کم می‌نوشتیم، سعید شریف (بازیگر نقش هلال) می‌گفت خوب است کمتر از این حرف بزند.  فکر نمی‌کنم هر دفعه با هیچ‌کدام از کاراکترها زیر یک ساعت حرف زده باشم که این موجب شد از بعضی بازیگران، لحظات و رنگ‌های متفاوتی ببینیم. از جمله هلال که معضل ما بود و دوست داشتم کمتر حرف بزند و این کم‌حرفی از ویژگی‌هایی بود که کاراکتر را راز‌آلود و جذاب نشان می‌داد اما هر موقع سعید می‌گفت هنوز هم زیاد است، می‌گفتم خودمان هم داریم کم می‌نویسیم. 
بعضی‌ها این نگاه را دارند که افراد تازه را معرفی کنند یا در نقش‌های متفاوت از بازیگرانی بهره بگیرند که در نقش‌های خاص کلیشه شدند. آیا این نگاه در کارهای بعدی شما ادامه خواهد داشت؟ 
 آخوندپور:  قطعا. دارم فیلمنامه‌ای را می‌خوانم که اگر در آن باشم ترکیبی از همین عوامل با آدم‌های جدید است؛ یعنی کسانی که فکر می‌کنم از پس کار برمی‌آیند اما در عشق کوفی فرصت نبوده یا نقشی نبوده که ایفا کنند. 
 کار را که می‌بینید چقدر نزدیک به تصور اولیه‌تان است؟
 آخوندپور:  تنها چیزی که نمی‌توانستم تصور کنم موسیقی بود. 
 الان موسیقی برای‌تان رضایتبخش است؟ 
 آخوندپور: بله، بچه‌ها سر صحنه شاهدند پلان کم می‌گیرم، چون می‌دانم چی به چی می‌خورد و در ذهنم صحنه‌ها را می‌بندم. وقتی به فیلمنامه مسلط می‌شوم بازی برایم مه‌آلود است؛ بازی که درمی‌آید همه چیز برایم روشن می‌شود. تنها چیزی که تا لحظه آخر منتظرش بودم موسیقی و صداگذاری بود که کمی من را شگفت‌زده کرد.
 نقشی که خیلی مهم بوده بازیگرش چه کسی باشد نقش هلال است که سریال با محوریت این شخصیت جلو می‌رود. این انتخاب چطور صورت گرفت؟
 آخوندپور:  دفعه اول که او را دیدم متوجه شدم انتخاب درستی است. یعنی حتی اگر می‌گفتند سوپراستار به جای او بیاید انتخاب من سعید بود. حس قوی نسبت به حضور او در این نقش داشتم. شبیه تصوراتم بود. صورتش شبیه شمایل‌هایی است که از حضرت ابوالفضل دیدیم. کار هنر کار حس است و آدم باید با حس جلو برود. برای انتخاب بازیگر هیچ فرمولی به‌جز احساسات وجود ندارد. 
 درباره کم حرف زدن هلال صحبت شد که به مرموز بودن شخصیت، جلوه‌گری تردیدهایش و درونگرا بودنش کمک می‌کند اما از طرف دیگر مخاطب در جاهایی دوست داشت بیشتر بفهمد این شخصیت به عنوان نقش اول دقیقا می‌خواهد چه کار کند؟ به همین دلیل مخاطبان در بخش‌هایی از تصمیم‌هایی که هلال می‌گیرد، غافلگیر می‌شوند. نگاه‌تان به این کم‌حرفی به خاطر ایجاد تردید بود و موافقید که در جاهایی مخاطب ممکن است با این میزان از مرموز بودن، ارتباط برقرار نکند؟
 آخوندپور:  یکی از دلایلی که هلال سکوت می‌کند و بیشتر نظاره‌گر است، حتی تردیدش برای مهر زدن روی نامه صرفا به خاطر قولی که به نائله داده نیست، بلکه نشان می‌دهد از اول مرد عمل است. حتی اگر حرف بزند یا امضایی کند باید تا ته ماجرا باشد، به همین دلیل زمان امضای نامه مکث می‌کند. از سوی دیگر افرادی که حرف‌شان حرف عمل است، غالبا کمتر حرف می‌زنند و اگر حرف بزنند انگار مسئولیت دارند و بایستی عمل کنند. کم حرف زدن هلال به این ماجرا کمک کرد، چون عملگرا بود و سکوت بیشتری داشت. ضمن این‌که هلال شخصیتی است که بارها درباره‌اش با همه حرف زدیم ، شخصیتی است که به شدت دیده می‌شود و مخاطب با آن ارتباط برقرار خواهد کرد، به همین دلیل باید همه چیزش دقیق باشد؛ البته اشتراک آرا زیاد داشتیم به‌خصوص بعد از این‌که بازیگرش را انتخاب کردیم. همان جلسه اول سعید شریف را دیدم، گفتم خودش است و خیلی برایم جذاب بود. هر کس هم می‌دید، همین نظر را داشت؛ به‌جز مسأله رنگ چشمش که چندان جدی نبود و با گفت‌و‌گو حل شد.
 انتخاب لعیا زنگنه به‌عنوان بازیگر نقش مادر هلال هم باورپذیرترش کرد، چون رنگ چشمان‌شان به هم نزدیک است. 
 آخوندپور:  بله.
 برای مخاطبان جالب است که بدانند لوکیشن‌های سریال عشق کوفی کجا بود. در این‌باره توضیح می‌دهید؟
 آخوندپور:  به‌جز شهرک غزالی و نور در نخلستان‌های اطراف آبادان هم ضبط داشتیم.
 شخصیت هلال سمپات‌تر درآمده نسبت به آدم‌هایی که در این قصه کاملا مثبت هستند. شاید در جاهایی تندروی‌های سامیه را خیلی متوجه نشویم که چرا این کارها را می‌کند یا شخصیت فاضل که نادر فلاح بازی می‌کند، برخوردی که با هلال می‌کند گاهی دفع‌کننده است.

این طراحی به همین شکل بود؟ چون معمولا ایدئولوژی که پشت این قصه‌ها و حضور اوج و صداوسیما وجود دارد، این است که به سمتی نرویم که این شخصیت‌ها سمپات نشوند. این در‌آمد یا از همان ابتدا موافقت این بود که یک آدم گمشده را ببینیم که به این سمت می‌آید؟
 آخوندپور:  هنر نویسنده‌ها بود که در همان ابتدا تلاش کردند کاراکترها خاکستری باشد و سیاه‌  یا سفید  نباشند.
کاظمی: لطف خداست که به این لحظه برسیم و نتوانیم بگوییم خوب و بد قصه کیست. تصور می‌کنم به هلال‌های زیادی در جامعه نیاز داریم؛ هلال‌هایی که حداقل تصمیم‌های لحظه‌ای و از سر خشم و‌... نمی‌گیرند و شخصا فکر می‌کنم باید قدری بیشتر بیندیشم موقعی که می‌خواهم رفتاری انجام دهم و به عواقبش فکر کنم که این را در هلال پیدا می‌کنم و بعضا به شکل احساسی داخل کاراکتر نائله پیدا می‌کنم که لحظاتی دارند که بیشتر مشاهده‌گری و پرسشگری می‌کنند و جدای از این‌که من حقم و دیگری باطل است. آدم‌هایی در دل تاریخ بودند حتی قوم مغول که لحظات مثبت داشتند و نمی‌شود بگوییم بد عالم‌اند. به‌نظرم بد بد عالم، یزید است که نمی‌توانستیم این را نشان دهیم و خوب‌خوبش امام حسین‌(ع) است که  این را هم نمی‌توانستیم نشان دهیم؛ به همین دلیل کاراکترها یک طیف خاکستری دارند و خوبی‌ها و بدی‌های‌شان کنار هم قرار گرفته و قصه را پیش می‌برند.
 چرا برای سریال عشق کوفی از تبلیغات خیابانی بهره نبردید؟
 آخوندپور:  مخاطب خیلی دنبال این چیزها نیست و به‌دنبال ارتباط کلی است که همه‌چیز سریال به هم بیاید. سریال عشق کوفی فارغ از هر کاستی که می‌تواند داشته باشد، مهم‌ترین کیفیتش این است که مردم دیدند و پر‌بیننده‌ترین سریال تابستان امسال شده و با این که تعداد قسمت‌هایش نسبت به بسیاری از سریال‌ها کمتر است و تبلیغات محیطی و بیلبورد نداشت، همه‌چیزش به‌هم می‌آید؛ یعنی بازیگران تقریبا به هم می‌آیند، فیلمنامه و دیالوگ‌ها در بازی بازیگران نشسته، فرم میزانسنی که داده شده، فیلمبرداری و طراحی صحنه؛ این‌که چقدر درست است و چقدر به تاریخ شباهت دارد کسی نمی‌داند پوشش خانه‌شان چطور بوده و چطور لباس می‌پوشیدند و عکسی نداریم و عکسی که از اعراب داریم مربوط به ۱۱۰ تا۱۲۰ سال پیش است. کسی نمی‌داند دقیقا چه کار می‌کردند؟! شاید بسیاری از مردهای‌شان برهنه بودند و لباس نداشتند و بچه‌های‌شان پا‌برهنه بودند. وقتی این جزئیات شبیه واقعیت نیست و از سوی دیگر محدودیت‌های پخشی داریم، باید در این‌سو فقط تخیل کنیم؛ تخیلی که به نفع زیبایی‌شناسی باشد و با اجزای دیگر تصویر و خود فیلم بخواند و چیزی از آن بیرون نزند.
 سیدجواد هاشمی، گریم خیلی سنگینی دارد که نقش حبیب بن مظاهر را بازی می‌کند. اتفاقا هم در این نقش نشسته است. چرا ایشان انتخاب شد؟ معمولا کارگردانان به سمت هنرمندانی می‌روند که چهره‌های‌شان شباهت دارد و همسن و سال باشد تا با گریم به شخصیت مربوط برسند ولی سیدجواد هاشمی به ذهن نمی‌رسید که برای چنین نقشی انتخاب شود.
 آخوندپور:  انتخاب بازیگر دلایل مختلفی دارد که به یک نقش می‌رسیم. مخصوصا وقتی نقش‌های اصلی نیست. از لحاظ وزن شخصیت، حبیب یکی از کاراکترهای جدی ماست و واقعی هم هست و در تاریخ اهمیت ویژه‌ای دارد اما از نظر حجم نقش، نقشش خیلی کمتر از دیگر بازیگران اصلی است؛ به همین علت شاید حساسیتش از بعد هنری، ارتباطی و فنی نسبت به بازیگران اصلی برایم به‌عنوان کارگردان کمتر باشد؛ یعنی اگر سیدجواد هاشمی نه یکی دیگر مثل سیدجواد هاشمی بتواند یک برند باشد چون نقش حبیب را بازی می‌کند مردم او را بشناسند؛ برای همین در گزینه‌هایی که بود، فکر کردم سیدجواد هاشمی می‌تواند بهترین گزینه باشد چون از محبوبیت بالایی برخوردار است و همه او را می‌شناسند اما شاید فیزیک یا چهره‌اش نخورد که با گریمور صحبت کردیم و با تهیه‌کننده به این نتیجه رسیدیم که باید گریم متفاوت روی صورتش انجام دهیم و شد این گریم متفاوت. حضور سیدجواد هاشمی در این نقش و عدم‌تناسبی که شاید به ذهن نیاید، خودش محفلی می‌شود برای جمع کردن بیشتر مخاطب. همه اینها دلیل انتخاب بازیگر و جذاب شدن کار است.
 از زمانی که خبر تولید سریال عشق کوفی مطرح شد درباره نسخه سینمایی آن هم حرف‌هایی زده می‌شد. از این فیلم سینمایی چه خبر؟
 آخوندپور: از همان ابتدا صحبت‌هایی درباره تولید نسخه سینمایی هم مطرح بود اما مدیران احتمالا براساس ظرفیت بازیگر، فرم دوربین و ... تصمیم گرفتند که قابلیت سینمایی‌کردن ندارد. از وسط کار که خروجی را دیدند متوجه شدند می‌شود ازآن یک کار سینمایی خارج کرد. خیلی نزدیک جشنواره فیلم فجر بودیم و تلاش می‌شد نسخه‌ای را به جشنواره برسانیم. خصوصا دنبال ضبط تصاویر جنگ در روز عاشورا بودیم که وجودش در نسخه سینمایی اهمیت داشت. این بخش را باید در آبادان تصویربرداری می‌کردیم. متاسفانه زمانی که به لوکیشن رسیدیم، دیدیم سیل آمده و در یک دشت بزرگ تا زانوهای‌مان آب وجود دارد. برنامه به‌هم‌خورد. باران می‌بارید و مجبور شدیم سکانس‌های داخلی سریال را ضبط کنیم و نشد سکانس‌های سینمایی را تصویربرداری کنیم. برای همین به جشنواره نرسید. در سکانس‌های ضبط جنگ عاشورا در نسخه سینمایی خیلی به من سخت گذشت چون سیل آمده بود و فضا آن‌طور که می‌خواستم نبود. قرار شد یک نسخه سینمایی از همان پلان‌هایی که ضبط شده بیرون بیاید اما این‌که چه برنامه‌ای دارند، قرار است کی اکران شود، پلتفرم‌ها پخش می‌کنند یا از تلویزیون روی آنتن می‌رود؟ هنوز اطلاع ندارم. حدود ۳۰ درصد قصه مخصوص فیلم سینمایی تصویربرداری شده است و پایان‎‌بندی آن هم تفاوت‌هایی دارد. 

هوش‌مصنوعی در قصه تاریخی 

در این سریال محمد برادران، طراح جلوه‌های ویژه سریال از هوش‌مصنوعی برای چند پلان استفاده کرد. این اولین سریالی است که در آن از هوش‌مصنوعی استفاده شده است. در این مورد توضیح دهید.
  آخوندپور:   در این سریال در حد چند پلان برای شهر کوفه و مدینه استفاده کردیم و کار راحت‌تر شد؛ یعنی اگر اینها می‌خواست فیلمبرداری شود باید یک شهرک خیلی بزرگ ساخته می‌شد و هزینه‌های سرسام‌آوری داشت. هوش‌مصنوعی توانست یک طرح کلی از کوفه آن زمان به ما بدهد که نزدیک به چیزهایی باشد که در دکور داریم. با تغییرات جزئی و نرم‌افزارهای سبک‌تر و صرف هزینه و زمان خیلی کمتر توانستیم از چند پلانی که باید برایش هزینه زیادی می‌شد خروجی بگیریم. این‌که این پلان‌ها چقدر می‌تواند کمک کند را نمی‌دانم و فکر نمی‌کنم بیشتر از ۳ ــ ۲ ثانیه شود روی‌شان ماند، چون بیشتر از آن برای تلویزیون بیرون می‌زند و مشخص می‌شود واقعی نیست و برای سینما بعید است بشود استفاده کرد. هوش‌مصنوعی به این سمت می‌رود که بتواند خود را تقویت و با اصلاح موارد چیزهایی که دارد به سینما کمک کند و انگار ظرفیتی مخصوص سینما دارد که هوش‌مصنوعی رویش برنامه‌ریزی می‌کند تا شاید بیشتر شود. در این سریال ۶ ــ ۵ پلان استفاده شد.

 صحنه قبرستان هم همین‌طور است؟
  آخوندپور:  نه، پس‌زمینه قبرستان با نرم‌افزارهای دیگر ضبط شده و هوش‌مصنوعی نیست.

منطق پدرانه اوحد

 درباره شخصیت اوحد توضیح دهید که سیاس‌ بودن را دارد و نمی‌دانیم بر چه اساس و با چه منطقی تصمیم می‌گیرد و در یک‌جا می‌فهمیم منظورش این بوده یا پشتش چه نگاهی داشته. تا اینجای قصه می‌بینیم یک‌سری از رفتارهایش به‌خاطر علاقه‌ای است که به دخترش دارد ولی این علاقه به‌دلیل سیاس‌بودن کاراکتر خیلی باورپذیر نیست که اگر با این ازدواج موافقت می‌کند فقط به‌خاطر این است که ضربه‌ای به علویان بزند و هلال از علویان رو برمی‌گرداند. نگاه خودتان چیست؟

​​​​​​​کاظمی:اگر تخیلی برای‌تان شکل گرفته که مثلا تصمیم‌هایش درست نیست و مخاطبان اثر در یک اشتراک‌جمعی به این نتیجه رسیدند اشتباه است و اگر این‌طور است که چرا این کارها را می‌کند پرسش با تعلیق ایجاد می‌کند که در اینجا باید اجازه دهیم سریال تمام شود تا ببینیم به جواب می‌رسیم یا نه. اوحد آدم سیاسی است که در دل این سیاست خانواده‌اش را دخیل می‌کند. پاشنه‌آشیل او خانواده‌اش است و برای خانواده درگیر ماجرا می‌شود. در دل تاریخ از این جنس آدم‌ها کم نداریم که فکر می‌کنند دارند به نظام اقتصادی خانواده کمک می‌کنند و پیوند عمیق بین اعضاست ولی تصمیم‌های اشتباه می‌گیرند و چیزی که در ذهن ما بوده از این جنس است؛ یعنی شخصیتی که در طیف خاکستری قرار می‌گیرد. بعد از قسمت پایانی از شما این سؤال را می‌کنم که آیا اوحد غیرمنطقی شد و در دایره ذهنی‌مان منطق ندارد یا فقط برای‌مان ویژه است و مخاطب از او سؤال می‌کند و با تعلیق ما را جلو می‌برد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها