اما این مصداقها کدام است و چرا در وضعیت کنونی اهمیت دارد؟ در میانه حرفهای او میتوان به آمارهای جالب توجه و البته هولناکی دست یافت. از تاثیر تردد خودروهای فرسوده بر آسمان ناپاک شهر گرفته تا اعلام تردد ۱۴میلیون خودروی فرسوده در ایران و فعالیت کشندههایی با عمر ۷۰ سال در جادهها. آمارهایی که البته نشانههای آن پیش از گفتههای او هم در پژوهشها و هشدارهای دیگر مسئولان وجود داشت. هشدارهایی که بر مبنای آن تصمیمات و قانونهایی هم وضع شد اما نشانهها حکایت از شکست آن سیاستهاست. به عنوان مثال، میدانیم که در حال حاضر از مجموع ۲۸ میلیون خودروی در حال تردد در کشور، ۱۴میلیون دستگاه یعنی نیمی از خودروها، فرسوده هستند اما شتاب اسقاط این خودروها یا بهتر بگوییم عقبماندگی اسقاط این خودروها بهگونهای است که برای از رده خارج کرده این ۱۴میلیون دستگاه به ۴۰۰ سال زمان نیاز داریم و البته این با شرط محالی است که هیچ خودروی فرسوده جدیدی به این آمار افزوده نشود! همین است که وزارت صمت میگوید اساسا « اسقاط خودرو به بن بست خورده است.» بدون چینش این آمارها در کنار یکدیگر هم میتوان به این شکست پی برد. آنطور که دبیر انجمن مراکز اسقاط و بازیافت کل کشور میگوید حالا « فقط ۱۰درصد از ۲۲۰مرکز اسقاط خودروی موجود در کشور فعال است.» در حوزههای دیگر مربوط به اسقاطیها هم به قانون بیتوجهی شد. به عنوان مثال، طبق آییننامه مصوب هیأت وزیران در سال ۱۴۰۰سن مرز فرسودگی برای خودروهای شخصی ۱۵سال اعلام شده و خودروهایی با سن ۱۵ تا ۲۰ سال سالانه دو مرتبه و خودروهای با سن بالای ۲۰ سال سالانه سه مرتبه باید برای اخذ معاینه فنی اقدام کنند اما این موضوع هم یک تناقض عجیب دارد و آن هم بیتفاوتی دستگاهها به این موضوع است. شادی مالکی، مدیر عامل ستاد معاینه فنی خودروهای تهران میگوید: «در حال حاضر متأسفانه هیچ ساز و کاری توسط دستگاههای دارای تکلیف در این حوزه تعریف نشده و وضعیت تشخیص خودروهای فرسوده فعلا نامشخص است.» تردد اسقاطیها در تهران فارغ از هوای آلودهای که هدیه میکند به نوعی جیب ما را هم خالی میکند، چراکه هر خودروی فرسوده به طور میانگین دو برابر یک خودروی معمولی سوخت میسوزاند!