برای افراد ظاهربین که صرفا بر اساس تواناییهای ظاهری در مورد انسانها قضاوت میکنند، باور جایگاه رودکی در ادب فارسی شاید دشوار وغیرمحتمل بود اما امروز در مقابل چشمان همه انسانهایی هستند که از یک یاچند حس و عضو محروم بوده ولی جایگاه والا وارزندهای در علوم ودانش وحتی ورزش دارند. رسیدن به مدارج عالی علمی براساس تلاش و پشتکار اینگونه افراد، انسانهای ظاهربین را با نکته غیرقابل انکاری روبهرو ساخته و آنها را وادار به پذیرش واقعیتی قدرتمند کرده است. از نگاه دانش، انسان شناسی با از دست دادن یک توانمندی یا حس انسان توانمندیهای دیگر وی تقویت و رشد مییابد. از دست دادن بینایی موجب افزایش قدرت بویایی یا شنوایی انسان میشود. آنچنانکه با بوییدن میتوانند استفاده کننده از آنرا اعلام کنند.
امروز در رشتههای مختلف علمی شاهد حضور اساتید و چهرههای علمی هستیم که از نگاه ظاهری ما معلول بهحساب میآیند در حالی که قدرت درک، تحلیل و شناخت آنها چند برابر ازافراد مشابه بیشتر است. امروز حتی دررشتههای ورزشی و مسابقات جهانی و در پارالمپیکها افرادی که دو پای خود را از دست دادهاند به مقام اول رسیدهاند. بسیاری از افرادی که مادرزاد یا بر اثر بیماری و تصادف بخشی از توانمندی خود را از دست دادهاند شاهد ظهور نوابغ و چهرههای ورزشی و هنری هستیم که در حقیقت الگو و نماد اراده برای همه افراد در جامعه باشند.
اینجانب در یک مسابقه شنا مشاهده کردم جوان ۲۰ساله بدون یک دست بهمقام اول مسابقه رسید.مسابقات پارالمپیک میادین ظهور و نمایش صاحبان ارادههای فوق بشری هستند که نخواستند زانوی غم بغل کرده و در انتظار کمک و ترحم دیگران باشند.
اشتباه نابخشودنی و گناه بزرگ برخی افراد که از واقعیتهای وجودی و تواناییهای این افراد بیخبر هستند این است که با دیده ترحم به آنها نگاه میکنند. البته طرز فکر و سبک زندگی برخی افراد دارای معلولیت باعث ایجاد این نوع نگاه میشود. هنگام عبور از خیابانها با افرادی مواجه میشویم که محکم و استوار با ارادهای پولادین به عبور و مرور یا کار مشغول بوده و اجازه نمیدهند که با نگاه دلسوزی و ترحم به آنها نگریسته شود. از دید آنها و بسیاری از افراد معلولیت پایان راه نبوده وآغازی بریک زندگی شرافتمندانه و قدرتمندانه است. امروزه بسیاری از افراد دارای معلولیت زندگی عاطفی و رابطه زناشویی خود را با افراد فاقد معلولیت آغاز کرده و دارای زندگی مملو از عشق هستند. نگاه ترحمآمیز به این انسانهای بزرگوار و شریف اهانت به مقام شامخ انسانی بوده که ناشی از ضعف تشخیص و ناتوانی در شناخت اجتماعی است.
بهعنوان یک رفتارشناس بعدازحدود ۴۰سال فعالیت نظری و میدانی ازهموطنان عزیز خواهش میکنم بدون درخواست این عزیزان باالفاظ ورفتارهای ناشی از ترحم ودلسوزی به سوی این عزیزان نرویم، چراکه برخی دلسوزیهای غافلانه ما موجب اهانت به شخصیت انسانی واجتماعی آنها میشود.