البته این سؤال را کشورهایی که سالهاست از انواع مشوقها برای جذاب کردن فرزندآوری میان مردمانشان بهره گرفتهاند نیز میپرسند. به همین علت است که اکنون حتی کارایی مشوقهای مالی و بهرهمندیهای رفاهی در افزایش زاد و ولد نیز در جهان زیرسؤال رفتهاست. این موضوع به این دلیل حائز اهمیت است که کشور ما نیز از یکسو با کاهش فرزندآوری و بحران پیری جمعیت روبهروست و از سوی دیگر سعی دارد با استفاده از برخی مشوقهای مالی و رفاهی، دل زوجها را برای تولد فرزند یا فرزندان بیشتر نرم کند. البته مشوقهای رفاهی در جامعه ما بسیار اندک و کم جان است. البته کشورهایی که درست در نقطه مقابل ما عمل کردهاند نیز نتیجه مطلوبی به دست نیاوردهاند. آنچه در پی خواهد آمد بخشی از پژوهش ایرنا در این باب است که درباره آنچه در جهان در جریان است نگاهی کلی به خواننده میدهد.
کشورهایی که پول دادند و موفق نبودند
اتریش مرخصی زایمان مادران را به دو سال و نیم افزایش داده، آلمان نیز سرمایهگذاریهای خوبی در سرویسهای نگهداری و آموزش زودهنگام کودکان انجام داده به طوری که از سال ۲۰۱۳ هر کودک بالای یکسال میتواند در مهدکودکهای دولتی و به صورت کاملا رایگان حضور داشته باشد. این دو کشور در واقع با روشهای غیرمستقیم از فرزندآوری حمایت کردهاند اما کشورهایی نیز هستند که به زوجها پول دستی میدهند تا صاحب فرزند شوند. مثلا روسیه به خانوادههایی که بیش از دو کودک داشته باشند حدود ۷۰۰۰دلار میپردازد، ایتالیا و یونان هم «پاداش نوزادی» به والدین میدهند، مجارستان هم از سال ۲۰۱۹ پرداخت وام ۳۰هزار دلاری به زوجهای جوان را آغاز کرد که اگر تعداد فرزندان به سه برسد این وام بخشیده میشود. تایوان نیز با هدف ترغیب شهروندانش به داشتن فرزندان بیشتر تا بهحال بیش از سه میلیارد دلار هزینه کرده و از سال ۲۰۰۹ تاکنون طرحهای تشویقی جدیدی از جمله شش ماه مرخصی با حقوق را برای والدین(هم مادر و هم پدر) در نظر گرفته است. دولت تایوان حتی کمکهای مالی و معافیتهای مالیاتی نیز برای والدین معرفی کرده، ولی نتیجه دندانگیری به دست نیاورده است. درواقع این کشورها و سایر کشورهایی مانند آنها که از پول برای افزایش جمعیت بهره گرفتهاند، اکنون در بحران پیری جمعیت و کاهش شدید زاد و ولدها دست و پا میزنند. به طور مثال آمریکا در فاصله سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ کاهش ۲۳درصدی زادوولد را تجربه کرد و اکنون هر بانوی آمریکایی به طور متوسط صاحب ۱.۶فرزند میشود که بسیار پایینتر از نرخ جایگزینی یعنی ۲.۱کودک به ازای هر زن است. در ایتالیا که عملا کشوری پیر و سالخورده محسوب میشود به ازای هر هفت نوزادی که متولد میشود ۱۲نفر میمیرند و در کره جنوبی نیز که بهشدت با کاهش فرزندآوری دست به گریبان است اکنون به ازای هر زن فقط ۰.۸۱کودک متولد میشود. قانونگذاران و مسئولان این کشورها بهشدت نگرانند، زیرا کمبود نیروی کار جوان را بسیار به خود نزدیک میبینند و روزی را پیشبینی میکنند که تعداد افراد بیمهپرداز در سیستم تامین اجتماعی بسیار کمتر از افرادی شود که از این سیستم مقرری ماهانه دریافت میکنند.
مردم باید متقاعد شوند
جسیکا نیسن، پژوهشگر خانواده در دانشگاه تورکو فنلاند یک جمله قابل تامل در حوزه فرزندآوری دارد. او میگوید: «نگرانی از آینده میتواند یکی از عوامل کاهش نرخ زاد و ولد باشد، زیرا جوانان در جهانی زندگی میکنند که با بحرانهای مختلف از جنگ گرفته تا تغییرات آب و هوایی و زوال هنجارهای دموکراتیک روبهروست.» این چالشها به احتمال زیاد، ذهن برخی از مردم ما را نیز درگیر کرده و آنها را به توقف فرزندآوری یا تکفرزندی واداشته است اما نسخهای که در فنلاند یا در غرب مورد پذیرش واقع میشود لزوما در جامعهای مانند ما قدرت مطلق ندارد. این همان نکتهای است که در پژوهش شورایعالی انقلاب فرهنگی با عنوان «بررسی چگونگی تاثیر سبک زندگی بر وضعیت جمعیتی کشور» مورد تاکید قرار گرفته است. از دید این پژوهشگران، راهکارهای اجرایی افزایش جمعیت باید تلفیقی از این موارد باشد: پشتیبانی و حمایت از ترویج ازدواج موفق و آسان، فرزندآوری و تربیت فرزندان صالح، ارزش دانستن ازدواج و فرزندآوری از طریق تمهید سازوکارهای قانونی و اعطای تسهیلات و امکانات و چتر فراگیر بیمههای درمانی تکمیلی، آموزش و مشاوره مستمر و مسئولانه نوجوانان و جوانان و جدی گرفتن مشاورههای خانواده قبل، حین و دستکم پنجسال پس از ازدواج توسط همه دستگاههای ذیربط.