اتفاقا آن سالها نیز درماه آبان و درفصل پاییز بود که این موضوع بسیار درخبرها تکرار میشد و سوژهای داغ بهشمار میرفت، بنابراین خبری که روز گذشته مطرح شد را باید دنباله همان بحث قدیمی بدانیم که دست آخر هم مشخص نشد چرا تبش این همه زود خوابید و بینتیجه رها شد.
حرفهایی که اکنون معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش درباره ادغام رشتههای نظری بر زبان میآورد در یک بخشهایی دقیقا همانی است که رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بهعنوان دنبالکنندگان این ایده در اواخر دهه۸۰ مطرح میکردند. محمدمهدی کاظمی نیز اکنون گفته است: «برای ادغام رشتهها، الگوهای مختلفی مدنظر است و این که کلا دو رشته یا یک رشته تحصیلی در دبیرستان داشته باشیم، در دست بررسی است.»
در واقع از نخستین باری که موضوع ادغام رشتهها مطرح شد صحبت از این بود که همه دانشآموزان یا در یک رشته درس بخوانند یا این که رشتههای تجربی و ریاضی در هم ادغام شوند و در نتیجه فقط دو رشته تحصیلی در شاخه نظری باقی بماند. اکنون نیز باید ایده قالب همین باشد، زیرا فقط در این صورت است که رشتههای تحصیلی آسیب نمیخورد.
ادغام میتواند خوب باشد
با این که فعلا کاهش و ادغام رشتههای تحصیلی در حد ایده و در سطح کارشناسی مطرح است اما به عنوان یک احتمال که به گفته معاون وزیر شاید از دو سال آینده در نظام آموزشی کشور پیادهسازی شود، قابلیت بحث دارد. بنابراین ما از ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش و کارشناس مسائل آموزشی سؤال کردیم که این ادغام وجه مثبت هم دارد؟ پاسخ سحرخیز به ما البته دو بخش داشت که یکی از آنها حکایت از حسن و دیگری حکایت از عیب داشت. این کارشناس در توضیح وجه مثبت این ادغام میگوید: «دو رشته تجربی و ریاضی اشتراکات فراوان و نقاط افتراق بسیار اندکی دارند که بهراحتی میتوانند با هم ادغام و تبدیل به یک رشته شوند. این موضوع باعث میشود تا امکانات سختافزاری و منابع انسانی بسیار بهتر از اکنون مصرف شود، چرا که مدارس زیادی بهخصوص در روستاها وجود دارند که این دو رشته را با دانشآموزان اندک تدریس میکنند حال آنکه اگر تجربی و ریاضی در هم ادغام شوند کمبود شدید معلم نیز تا حد زیادی رفع میشود و امکانات با بهرهوری بیشتری مورد استفاده قرار میگیرد.
چالش توجه به علایق و استعدادها
اما در بحث ادغام رشتههای نظری در دوره متوسطه، یک موضوع مهم وجود دارد که روز گذشته کاظمی، معاون وزیر آموزشوپرورش آن را به این گونه شرح داد: «اگر تدریس فقط یک رشته دردبیرستان بهعنوان تصمیم نهایی، رای بیاورد و اجرا شود همه دانشآموزان یکسری دروس را به صورت مشترک و یکسری از درسها رامتناسب با علایق و استعدادهایشان انتخاب میکنند. به این ترتیب اگر عمده دانشآموزان ۸ ساعت یک درس را بخوانند عدهای از دانشآموزان ممکن است همان درس را تا ۱۲ ساعت بخوانند.» این موضوع علاوه بر گنگ بودنش یک مشکل اساسی دارد، زیرا پای علاقه و استعداد دانشآموزان را به میان میکشد؛ یعنی دو مسألهای که در نظام آموزشی ما هیچگاه مورد توجه نبوده و معلوم نیست که چطور قرار است از این به بعد محور قرار بگیرد. انتقاد و در واقع ایرادی که ابراهیم سحرخیز به طرح ادغام رشتهها وارد میکند نیز دقیقا از همین ناحیه ناشی میشود. او میگوید: «یکی از مشکلات نظام آموزشی ما اجرا نشدن نظام جامع هدایت تحصیلی است که اتفاقا یکی از زیرنظامهای مورد توجه در سند تحول بنیادین هم هست. در نظام جامع هدایت تحصیلی بر شناسایی استعداد و علایق همه دانشآموزان از دوره ابتدایی تا پایان متوسطه تاکید میشود و همچنین مهارتآموزی و توسعه رشتههای مهارتی جایگاه مهمی دارد. بنابراین تا زمانی که از هدایت تحصیلی فعلی که متعلق به دهه ۵۰ است دست برنداریم، نمیتوانیم دروس را براساس استعداد و علایق افراد به آنها ارائه دهیم، چون شناختی از این دو موضوع نداریم.» البته باز گذاشتن میدان برای علایق بهگفته این کارشناس نه بهطور کامل عملی است و نه اصولا کار درستی است، زیرا نه میتوان علایق را دستهبندی کرد و نه نظام آموزشی را باید در اختیار علایق قرار داد، زیرا آموزشوپرورش باید بازارمحور باشد و تقسیمبندی دانشآموزان در رشتههای مختلف را براساس نقشه آمایش هر استان و نظام جامع هدایت تحصیلی انجام داد. اگر قرار باشد استعداد تکتک دانشآموزان را نیز ملاک قرار دهیم قاعدتا مدارس به اندازه کافی امکانات سختافزاری یا نرمافزاری ندارند. البته از آنجا که این طرح فعلا در حد بررسی و کارشناسی است، امید میرود در مراحل چکش کاری، به این مسائل توجه شود.
علوم پایه آسیب نمیخورد؟
پس از مطرحشدن دوباره موضوع ادغام رشتههای نظری در مدرسه، عدهای نیز نگرانیهایی را از این باب که این کار شاید در راستای سیاست کاهش رشتههای علوم پایه باشد، مطرح میکنند. علوم پایه رشتههایی هستند که جنبههای کاربردی آنها با زندگی روزمره ما سروکار جدی دارد، بنابراین اگر کمرنگ شوند، اداره امور کشور در بخشهای مختلف با مشکل مواجه میشود. اما آیا ادغام رشتههای تحصیلی و احیانا یکی شدن رشتههای تجربی و ریاضی با هم یا ایجاد یک رشته واحد و تازه میتواند به تضعیف علوم پایه بینجامد؟ این سؤال ما از ابراهیم سحرخیز بود که وی به آن پاسخ منفی داد و گفت: «آموزشوپرورش موظف است آموزشهای عمومی به افراد ارائه دهد نه آموزشهای تخصصی، زیرا آموزشهای تخصصی و از جمله علوم پایه در دانشگاه است که معنی میگیرد، ضمن این که اگر رشتههای تجربی و ریاضی با هم ادغام نیز بشوند، این یکی شدن هرگز به معنی نادیده گرفته شدن علوم پایه نیست.»