چرا صهیونیست‌ها در آینده‌سازی برای غزه ناکام مانده‌اند

شکست نقشه حذف‌ حماس

نفوذ ایدئولوژی اسلامی حماس در بطن و ذهن فلسطینیان نشان می‌دهد این جنبش صرفا گروهی با ادوات، لجستیک و نیروهای پیاده منحصربه‌فرد نیست که با حملات نظامی سنگین از میان برود و حتی به فرض نزدیک به محال، در صورت نابودی این جنبش و تسلط کامل ارتش صهیونیستی در نوار غزه، شاهد ظهور و بروز جنبشی به‌مراتب محبوب‌تر در غزه با عنوانی دیگر خواهیم بود.
کد خبر: ۱۴۳۹۶۶۳

 
حذف حماس از آینده سیاسی غزه امکان‌پذیر است؟
حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ نیروهای حماس به سرزمین‌های اشغالی را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ منازعه فلسطینی-صهیونیستی قلمداد کرد. از زمان جنگ یوم کیپور درسال۱۹۷۳ میلادی و موفقیت نسبی اعراب تا حمله اخیر حماس به رژیم صهیونیستی، اعراب و گروه‌های فلسطینی عمدتا درموضع دفاعی قرار داشتند وصهیونیست‌ها پیش ازتبدیل شدن چالش امنیتی به بحرانی فراگیر مبادرت به سرکوب آن می‌کردند.حمله هفتم اکتبر به دلیل فریب صهیونیست‌ها شباهتی منحصر‌به‌فرد به جنگ یوم کیپور دارد، تهاجمی که به دلیل دستاوردهای کم‌نظیرش ازجمله کشاندن صهیونیست‌ها به نبردی فرسایشی و برهم زدن سیاست اتکای صهیونیست‌ها به مظلوم‌نمایی برای جلب حمایت افکار عمومی، زمینه ایجاد تحولی شگرفت را در منازعه فلسطینی-صهیونیستی و در منطقه بر جای گذاشت.

پیامدهای جنگ غزه
تحمیل تعداد سنگین جانباختگان نظامی بر رژیم صهیونیستی، از میان بردن بازدارندگی این رژیم، به چالش کشیدن پروسه منتهی به سازش میان ریاض و تل‌آویو و اثبات پوشالی بودن برتری کیفی و کمی نظامیان صهیونیست پس از ورود به جنگ فرسایشی غزه در کنار فریب سازمان‌های امنیتی شاباک، امان و موساد در پیش‌بینی نکردن چنین حمله‌ای از سوی حماس ازجمله مواردی بود که به وضوح آسیب‌پذیری صهیونیست‌ها را در حمله اخیر به نمایش درآورد.اهداف ترسیم‌شده از سوی نتانیاهو با فرسایشی شدن جنگ و کاهش احتمال تحقق وعده‌های داده‌شده و همچنین کشتار ده‌ها هزار فلسطینی درنهایت به طرح انتقاداتی از سوی متحدان تل‌آویو منجر شد.رعب ایجادشده در کابینه دست راستی رژیم صهیونیستی که حتی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا نیز از آن به عنوان تندروترین کابینه تاریخ رژیم صهیونیستی نام برده است، موجب شد بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم با تشکیل کابینه نظامی از آمادگی‌اش برای ورود به نبردی سخت و طولانی برای نابودی حماس، اشغال مجدد نوار غزه و آزادی گروگان‌های صهیونیست بدون اعطای هیچ امتیازی به طرف مقابل سخن به میان آورد.اهداف ترسیم‌شده از سوی وی با فرسایشی شدن جنگ و کاهش احتمال تحقق وعده‌های داده‌شده، همچنین کشتار ده‌ها هزار فلسطینی درنهایت به طرح انتقاداتی از سوی متحدان تل‌آویو منجر شد. نگاهی به مواضع رهبران غرب و آرای صادرشده از سوی آنان در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌وضوح نشان می‌دهد به دلیل افزایش فشارهای وارد شده از سوی افکار عمومی بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری، رهبران اروپایی به‌نحو چشمگیری از مواضع پیشین خویش بازگشته و علاوه‌بر دعوت رژیم صهیونیستی به خویشتنداری و توقف کشتار غیرنظامیان، خواستار ترسیم چشم‌اندازی واقعگرایانه از سوی صهیونیست‌ها در قبال آینده نوار غزه شده‌اند.

سناریوهای پیش روی جنگ
نگاهی به تحولات حاکم بر نزاع صهیونیستی-فلسطینی موجب شده است تحلیلگران منطقه‌ای سه سناریو را برای آینده جنگ یادشده ترسیم کنند؛

نخست، بی‌اعتنایی رژیم صهیونیستی و تلاش برای خاتمه کار حماس:
 احتمال تحقق این سناریو دور از ذهن به نظر می‌آید و در آن رژیم صهیونیستی بی‌اعتنا به فشارهای بین‌المللی و داخلی ناشی از تلاش برای آزادی گروگان‌ها، تا خاتمه کار حماس و اخراج آنان از باریکه غزه پیش خواهد رفت. تمایل نتانیاهو برای تداوم جنگ برای فرار از تبعات حقوقی پایان جنگ به دلیل طرح اتهاماتی به وی همچون ناتوانی در پیش‌بینی حمله یادشده، همچنین ارائه ندادن دستاوردهای قابل اتکا به شهروندان صهیونیست، موجب شده است وی و کابینه جنگ‌طلبش مصرانه بر پیشروی در جبهه‌های جدید پافشاری کنند.وجود نیروهای دست راستی در کابینه نتانیاهو نظیر ایتامار بن‌گویر، عمیخای الیاهو، گالانت و بتسالل اسموتریچ و ادعاهای جاه‌طلبانه آنها مبنی بر تسری شهرک‌سازی‌ها در باریکه غزه و زمینه‌سازی برای اخراج فلسطینیان ساکن به کشورهای همسایه و دیگر ملل اسلامی، گرچه پشتوانه‌ای برای تداوم جنگ از سوی نتانیاهو خواهد شد، لیکن مرگ احتمالی گروگان‌های صهیونیست درپی تداوم جنگ و انزوای روزافزون رژیم صهیونیستی در جامعه بین‌المللی در کنار ایستادگی نظامی نیروهای حماس در جنگ‌های نامنظم در کوچه پس‌کوچه‌های نوار غزه و احتمال باز شدن جبهه‌های جدید علیه رژیم صهیونیستی، امکان تحقق این گزینه را دور از ذهن ساخته است.

دوم، احتمال پیروزی حماس درنبرد غزه:
 براین مبناحماس بافرسایشی شدن جنگ‌وتحمیل جانباختگان به نظامیان صهیونیست، آنها را وادار خواهد کرد در معامله‌ای بینابینی، علاوه‌بر آزادی گروگان‌های صهیونیست، زمینه آزادی تمامی اسیران فلسطینی دربند را فراهم و همچنین طرف صهیونیست را به خروج از نوار غزه مجاب کند.تحقق چنین شرطی، گرچه پیروزی بزرگی برای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به شمار می‌رود، لیکن جانباختگان انسانی زیاد وارد شده به فلسطینیان و ویرانه‌های برجای مانده در غزه، آینده‌ای مبهم را برای جنبش مقاومت اسلامی با هدف امدادرسانی به فلسطینیان و جلب حمایت‌های بین‌المللی برای ساخت و ساز در منطقه مهیا خواهد کرد.

سوم، تشکیل ارتش چند ملیتی عربی-اسلامی برای دراختیار گرفتن زمام امور در مرزهای غزه: 
این گزینه حامیان کمتری میان صهیونیست‌ها و حماس دارد و به پیشنهادهای ارائه‌شده از سوی سازمان‌های بین‌المللی، کشورهای عربی، اتحادیه اروپا و آمریکا بازمی‌گردد. در این سناریو، کشورهای عرب و مسلمان با تشکیل ارتشی چندملیتی زمام امور نظامی را در مرزهای غزه با سرزمین‌های اشغالی عهده‌دار می‌شوند و با تشکیلات نظامی، امنیت ساکنان غزه را حفظ خواهند کرد.در صورت تحقق این سناریو، دولت حاکم بر باریکه غزه نیز تابعی از تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد شد و رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) مشابه آنچه تا پیش از تسلط حماس بر باریکه در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی جریان داشت، بر نوار غزه حکمرانی خواهند کرد.با وجود این، رهبران فلسطینی ساف با آگاهی از میزان نفوذ حماس در باریکه غزه و همچنین کرانه باختری، طرحی منعطف‌تر ارائه کرده‌اند، آنچنان که محمد اشتیه، نخست‌وزیر تشکیلات خودگردان اعلام کرد حماس به عنوان بخشی از دولت آتی فلسطین به حساب خواهد آمد.
 
احتمال حذف حماس از معادلات فلسطین
اندکی پس از اتمام انتفاضه نخست فلسطینیان موسوم به انقلاب سنگ، شماری از رهبران مؤسسه خیریه «مجمع الاسلامیه» ازجمله عبدالعزیز الرنتیسی، شیح احمد یاسین و محمود الزهار درسال۱۹۸۷ میلادی مبادرت به تشکیل گروهی به نام جنبش مقاومت اسلامی(حماس)کردند.گروه یادشده با آگاهی از پیشینه مبارزه جنبش‌های پان عربیسم علیه رژیم صهیونیستی، ناکامی آنها در دستیابی به اهداف ترسیم‌شده و همچنین پس از سرخوردگی اعراب در وضع پیمان کمپ دیوید میان مصر و طرف صهیونیست و اشتباهات راهبردی فتح در ائتلاف با صدام، دیکتاتور عراقی درجنگ نخست خلیج‌فارس، با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران، مبادرت به تشکیل حماس کردند.انعقاد پیمان اسلو در۱۹۹۳میلادی وطرح فرسایشی صهیونیست‌ها و سازشکاران برای برقراری روابط دیپلماتیک میان اعراب و صهیونیست‌ها و محقق نشدن بدیهی‌ترین حقوق طرف فلسطینی با گذشت یک دهه از طرح اسلو، موجبات انتفاضه دوم فلسطینیان را درسپتامبر۲۰۰۰ میلادی فراهم کرد. به موازات ناکامی طرح‌های سازش میان رام‌ا... و تل‌آویو، رشد شهرک‌سازی‌ها درسرزمین‌های۱۹۶۷، بازنگشتن آوارگان فلسطینی و ابهام درمورد آینده بیت‌المقدس، بر محبوبیت جنبش حماس که متکی برایده‌های اسلامگرایانه بود و شاخه اخوان‌المسلمین در فلسطین به‌شمار می‌آمد، افزوده شد.پیروزی حماس در انتخابات ژانویه ۲۰۰۶ میلادی و به رسمیت نشناختن تشکیلات این جنبش از سوی دولت‌های غربی از بی‌اعتنایی غرب و آمریکا از قواعد دموکراسی پرده‌برداری کرد. اززمان استیلای حماس بر باریکه غزه در ژوئن۲۰۰۷میلادی و عملیات‌های سرب گداخته(۲۰۰۸)، بازگشت پژواک(۲۰۱۲) و تیغه حفاظتی (۲۰۱۴) رژیم صهیونیستی علیه مقاومت، برقدرت ونفوذ فراگیر حماس میان فلسطینیان ومحبوبیت آنها میان مسلمانان واعراب به نحو چشمگیری افزوده شد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها