این روزها فضا بسیار شبیه اواخر دهه۹۰ است؛ روزهایی که پلیس با همه توان میکوشید تا اثبات کند جریمههای حداقلی که گذر زمان بسیاری از آنها را خندهدار کرده، دیگر بازدارندگی ندارد و باید افزایش یابد. این بار نیز حرف پلیس همین است از احمدرضا رادان، رئیس پلیس کشور گرفته که روز گذشته گفت «میزان جرایم رانندگی بازدارنده نیست و باید تلاش کنیم قوانین و مقررات بازدارندگی داشته باشد» تا کمال هادیانفر، رئیس پلیس راهور تازه تودیع شده که درست قبل از مراسم خداحافظیاش تاکید کرد که«با پیشنهاد پلیس بنا شد تا مبلغ جرایم رانندگی بهطور میانگین حدود ۳.۱برابر افزایش پیدا کند.»
البته فقط پلیس نیست که درباره مبلغ جریمههای رانندگی اظهارنظر میکند بلکه دستگاههای مختلف ازجمله مجلس نیز در این باره پیشنهاد ارائه میدهند، چنانچه کمال هادیانفر میگوید:«درجلسه مشترک این دستگاهها، افزایش ششبرابری جریمهها پیشنهاد شده بود که پلیس با آن مخالفت کرد.» بنابراین واضح است که عزم مسئولان بربالابردن نرخ جریمههای رانندگی تعلق گرفته است، کما اینکه قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی نیز تجدیدنظردرجریمهها هرسه سال یک بار رامجازدانسته است اماسؤالاساسی ایناست که آیا بالابردن جریمهها میتواند رفتارهای ترافیکی مردم وقانونگریزی رانندگان رامتوقف کند؟
افزایش جریمهها مؤثرند؟
تقریبا دوسال از یک اظهارنظر در شورای شهر تهران و شش سال از یک ابراز عقیده درمجموعه پلیس میگذرد که هردو بر ناکافی بودن افزایش نرخ جریمههای رانندگی بهعنوان ابزاری برای کاهش تصادفات وتخلفات تاکید داشت. نخستین اظهارنظر متعلق است به محمدآقامیری، عضو شورای شهرکه میگفت:«افزایش جرایم به کاهش تخلفات رانندگی منجر نشده، بنابراین باید سعی کنیم به سمت جرایم غیرنقدی برویم.»
آقامیری حتی میگفت: «این که با یک تقلید بدون مطالعه از کشورهای غربی، جریمهها را بالا ببریم درست نیست، چون با این کار اخلاق مردم را بد میکنیم». او به این موضع پلیس از گذشته تا امروز اشاره میکرد که همواره مبلغ جریمههای رانندگی در ایران را با کشورهای اروپایی مقایسه کردهاند.دومین اظهارنظر که تا حدی گرد فراموشی روی آن نشسته مربوط است به محمدرضا میهماندار، رئیس پلیس راهور تهران بزرگ در سال۹۶ که درباره کارایی افزایش جریمهها در اصلاح رفتار رانندهها بیتعارفتر سخن میگفت: «افزایش جریمهها در کاهش تخلفات و تصادفات موثر است اما این تاثیر بلندمدت نیست زیرا هروقت مجازاتها را افزایش میدهیم تا مدتی این موضوع به لحاظ روانی روی افراد تاثیر دارد ولی خیلی زود همه چیز عادی میشود.»
به همین علت است که علیرضا احمدی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی درتحلیل تصادفات ورفتارهای ترافیکی، مباحث روانی رانندگان راحائز اهمیت میداند ومیگوید: «اگر روانشناسی فرهنگ نادرست ترافیکی بررسی شود بهدلایل اجتماعی واقتصادی این رفتارها پی میبریم؛ موضوعاتی که شاید درظاهر از بحثهای ترافیکی دورتر باشند ولی اثرشان را در رفتار رانندگان بروز میدهند.»
بالابردن نرخها به شرط افزایش خدمات
هر جرمی، مجازاتی و هر تخلفی باید عقوبتی داشته باشد تا در جامعه سنگ روی سنگ بند شود. قاعدتا بر این اصل اتفاق نظر وجود دارد که شامل حال تخلفات راهنمایی و رانندگی نیز میشود. درواقع نمیتوان به عنوان راننده یک خودرو دست به هر کاری زد ولی توقع مصونیت داشت، چراکه اگر اینطور باشد، هرج و مرجی کامل حکمفرما میشود. پس با اصل قضیه که عقوبت دیدن رانندگان متخلف است، مخالفتی وجود ندارد بلکه بحث بر سر این است که آیا بالا بردن نرخ جریمهها بدون توجه به سایر مؤلفهها کاری از پیش خواهد برد؟
دکتر علیرضا اسماعیلی، کارشناس ترافیک و عضو هیات علمی دانشگاه پلیس دقیقا ازهمین منظر به ماجرا نگاه میکند وبه جامجم آنلاین توضیحمیدهد: «یکی ازابزارهای کنترل تخلفاترانندگی دردنیامجازاتنقدیاست ودربرخیکشورها مجازاتهای سختی درنظر میگیرند به طوری که شخص ناچار میشود حقوق چندماه خود را بهعنوان جریمه بپردازد. اما حرف ما این است که میان ارائه خدمات ترافیکی به مردم و تعیین جریمهها باید رابطهای منطقی وجود داشته باشد، یعنی در کنار افزایش جرایم رانندگی بایدخدمات مناسبی به شهروندان ارائه کرد، مثلادسترسی به پارکینگ به آسانی فراهم باشد یامعابراز خطکشی، تابلو و علائم مناسبی برخوردار باشد.»
بنابراین طبق این اظهارات، تقلید از جریمههای متداول در سایر کشورها تقلیدی کورکورانه است چراکه جریمهها در آن کشورها همسو با خدمات و امکانات رشد کرده است. مثلا به گفته علیرضا اسماعیلی«اگر جریمه پارک خودرو بهصورت دوبل سنگین است اما در مناطق مختلف بهراحتی میتوان به پارکینگهای عمومی دسترسی داشت» امکانی که در شهرهای بزرگ و حتی متوسط ما یا به وجود نیامده یا بسیار اندک است.پس نقره داغ کردن رانندهها با ابزار جریمههای سنگین یا توسل به جریمه برای کنترل تصادفات، فقط توجه به شاخ و برگ درخت کهنسال بیقانونی و رفتارهای ناهنجار ترافیکی است، در حالی که در این ماجرا ریشهها هستند که باید مورد توجه قرار گیرد و علاج شود.