پیوندی بین دانشگاه و صنعت نیست
فعال اقتصادی استان گلستان

پیوندی بین دانشگاه و صنعت نیست

مدرسه پیرمردها!

همه می‌دانیم که آموزش و پرورش با کمبود شدید معلم روبه روست؛ چیزی در حدود ۳۰۰ هزار نفر. این را هم می‌دانیم که در۱۰سال اخیر جذب معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان با استدلال‌های بی‌پایه و اساس، کم‌کم آب رفت و به جذب حداقلی رسید؛ چیزی حدود ۷۰۰۰ تا ۸۰۰۰ دانشجو معلم در سال.
کد خبر: ۱۴۴۳۵۲۷
نویسنده مریم خباز - گروه جامعه
 
بنابراین آموزش و پرورش با کمبودهای انباشته در نیروی انسانی مواجه است که برای جبران آن از طرق مختلف نیرو جذب می‌کند، مثل به‌کارگیری مجدد معلمان بازنشسته یا استفاده از نیروهای خرید خدمات به صورت حق التدریسی که البته هر کدام‌شان محل بحث است. آزمون‌های استخدامی هم چند سالی است که به مسیری برای جذب معلم در آموزش و پرورش تبدیل شده؛ آزمونی که برای سال ۱۴۰۳ طوری طراحی شده که می‌توان به کلی از آن انتقاد کرد. در این آزمون قرار است ۷۲هزار نیرو از میان دارندگان مدارک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس انتخاب و به عنوان آموزگار، دبیر، هنرآموز، معلم پرورشی و تربیت بدنی وارد مدارس شوند. در ظاهر این آزمون به دانشگاه رفته‌هایی که یا شغلی پیدا نکرده‌اند یا به هر دلیل مایل به تدریس هستند، فرصت فعالیت می‌دهد؛ به ظاهر نیز ورود این نیروها به مدارس تا حدی از مشکل کمبود نیرو می‌کاهد اما اگر به بازه سنی کسانی که مجاز به شرکت در این آزمون هستند، توجه کنیم ایراد کار را خواهیم یافت. 

در آزمون استخدامی آموزش و پرورش که سال آینده برگزار می‌شود، افراد ۲۰تا ۴۰سال می‌توانند ثبت‌نام کنند و اگر در آزمون پذیرفته شدند به مدت یک سال در دانشگاه فرهنگیان آموزش ببینند و پس از آن میان مدارس مختلف کشور توزیع شوند. این یک سال نیز جزو سنوات خدمتی افراد محسوب نمی‌شود، بنابراین اگر کسی با ۴۰ سال سن در این آزمون پذیرفته شود در۴۱ سالگی موفق به حضور در کلاس درس می‌شود که سن قابل بحثی است. در واقع به نظر می‌رسد آموزش و پرورش برای جبران کمبود نیرو به هر راهی متوسل می‌شود و در نظر نمی‌گیرد که مثلا یک فرد ۳۵ساله پس از۳۰سال تدریس به معلمی ۶۵ ساله با هزارو یک مشکل جسمی و روحی تبدیل می‌شود. البته از این موضوع هم نباید غافل شد که برگزاری آزمون‌های استخدامی برای دولت‌ها اهرمی است برای پاسخ به مطالبات شغلی جامعه تحصیلکرده و چه جایی بهتر و در دسترس‌تر از آموزش و پرورش که سالیان درازی است پذیرای انواع و اقسام نیروی انسانی است.
 
تلاشی از سر ناچاری
طبق آخرین تصمیمی که برای سقف سنی شرکت در کنکور سراسری و دانشجو معلم شدن گرفته شده، افراد در نهایت با ۲۴سال سن می‌توانند گزینه دانشگاه فرهنگیان را انتخاب کنند که این سن پیش از این ۲۲سال بود. در واقع این سنی منطقی برای ورود به حرفه معلمی است، زیرا معلمان به‌واسطه سختی کار تدریس زود شکسته می‌شوند و حتما باید در اوج جوانی وارد این شغل شوند. البته علی بهشتی نیا، کارشناس مسائل آموزش و پرورش به ما می‌گوید: «معلمان خیلی زود گرفتار بی‌انگیزگی می‌شوند که این موضوع در کنار بیماری‌های مختلفی که عارض‌شان می‌شود، مزید برعلت است.» 
این کارشناس به واقع از نارضایتی‌های شغلی در میان صنف معلمان حرف می‌زند و به جام‌جم توضیح می‌دهد:«شکی نیست اغلب افرادی که در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت می‌کنند از سر ناچاری و با هدف یافتن شغل و درآمدی دائمی است که البته این افراد پس از ورود به آموزش و پرورش متوجه خواهند شد نیازهای مالی به هیچ‌وجه در این شغل تامین نمی‌شود و همچنین به‌دلیل تراکم کلاس‌های درس و دشواری کار با دانش‌آموزان حتی اگر ابتدا شوقی برای تدریس داشتند نیز کم‌کم تحلیل رفتن انگیزه‌های‌شان را نظاره‌گر خواهند شد.»
بهشتی‌نیا می‌گوید: «حتی احتمال این که افراد پذیرفته شده در آزمون استخدامی پس از چند سال تدریس، کار را رها کنند و از آموزش و پرورش جدا شوند، وجود دارد همان‌طور که اکنون موارد متعددی از فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان مشاهده می‌شوند که به دلیل فشار کاری و دریافتی‌های ناچیز منتظرند تا سال‌های تعهد خدمت‌شان تمام شود و از آموزش و پرورش بروند.» بنابراین آموزش و پرورش علاوه بر کمبود نیرو با چالش نگهداشت نیروی انسانی هم روبه‌روست که تقاضاهای متعدد فرهنگیان برای بازنشستگی پیش از موعد این چالش را تایید می‌کند. بنابراین همسو با جذب نیرو باید برای حفظ سرمایه‌های انسانی در این وزارتخانه نیز فکری شود، وگرنه کمبود نیرو در نظام آموزشی کشور هیچ‌گاه به معنی واقعی رفع نمی‌شود.

چالش نیروهایی که یکدست نیستند
اگر یک فرد ۳۵سال به بالا حتی افراد ۳۰ساله و بالاتر در آزمون استخدامی آموزش و پرورش پذیرفته شوند و ۳۰ سال هم تدریس کنند، هنگام بازنشستگی ۶۰ تا ۷۰ ساله خواهند بود. این درحالی است که میانگین امید به زندگی در کشورمان ۷۵ سال برای مردان و ۷۹ سال برای زنان است که نشان می‌دهد اگر معلمان تا مرز این عددها هم عمر کنند، مجبورند تا نزدیکی‌های پایان عمر کار کنند که به گفته علی بهشتی‌نیا چنین نیروهایی نه توان کار دارند و نه حضورشان برای نسل کودک و نوجوان جذابیت دارد.فارغ از این مشکل اما بحث اساسی این است که چرا معلمانی که در آموزش و پرورش مشغول کار می‌شوند، وضعیتی یکدست ندارند؟ یعنی یک عده از دانشگاه فرهنگیان آمده‌اند و ملغمه‌ای از جوانان ومیانسالان که در دانشگاه‌های مختلف درس خوانده‌اند، تشکیل شده‌اند  که برخی‌شان حدود ۵۰سالگی بازنشسته می‌شوند وبرخی دیگر تازه دردهه۵۰ زندگی‌شان به پختگی در تدریس دست پیدا می‌کنند.این وضعیت ناهنجار در ترکیب‌بندی نیروی انسانی به معنی واقعی مشکل ساز است اما چون همواره حل مقطعی کمبودها مدنظر بوده به این مشکل، ریشه‌ای پرداخته نشده که به گفته بهشتی‌نیا قربانیان این‌وضع فقط دانش‌آموزانی‌هستندکه ازتجربه تدریس لذت‌بخش،حضور درکلاس‌های بانشاط ودرک محضرمعلمان باانگیزه محروم می‌شوند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها