درهمان ابتدای معرفی اسامی فیلمها اعلام شد که چهارمین فیلم این زوج فیلمساز، محصول مشترکی است با کشورهای فرانسه، سوئد و آلمان.ازآنجاکه کیک محبوب من با بازی لیلی فرهادپور واسماعیل محرابی برای ساخت، ازوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته بود، اعلام خبر حضور فیلم در جشنواره یادشده حساسیت زیادی برنینگیخت، چراکه تصور میشد این فیلم با طی مراحل قانونی ساخت، باز به برلین فرستاده شده، اما نمایش این فیلم و انتشاربخشیهایی از آن نشان داد که هم وزارت ارشاد، در برابر عمل انجامشده قرار گرفته و فیلم با وجود دریافت مجوزساخت، بهصورت غیرقانونی ساخته وبه خارج فرستاده شده است.
کیک نامحبوب ما
کیک محبوب من داستان فیلم زندگی یک زن سالخورده و تنهای۷۰ساله است که پس ازمرگ همسرش و درحالی که سالها با هیچ مردی ارتباط نداشته، تصمیم میگیرد دوباره زندگی عاشقانه جدیدی راتجربه کند.این زن سرانجام بهدنبال راننده تاکسی سالخوردهای به نام فرامرز میرود تا داستان جدیدی در زندگی خود رقم بزند. نکته اینجاست که در فیلم، بازیگران حجاب را رعایت نمیکنند و با وجود ساختهشدن فیلم در داخل ایران، الزامات قانونی برای ساخت اثر رعایت نشده است.
قانون شکنی
کارگردانان فیلم به خاطر موانع قانونی نتوانستند در مراسم رسمی جشنواره برلین حاضر شوند و همین امر نیز مستمسک نمایش مظلومنمایانهای ازسوی آنان شد.نشست خبری فیلم بدون حضور کارگردانانش، در حالی که عکسهای آنان روی صندلیشان قرار گرفته بود برگزار و جوی در جشنواره ایجاد شد که گویا آنان بیدلیل ممنوعالخروج شدهاند. کسی درباره قانونشکنی کارگردانان فیلم و ساخت زیرزمینی اثرشان چیزی نگفت و حتی بازیگر زن فیلم بیانیهای از طرف کارگردانان خواند که نشان میداد همه مراحل پروژه بزرگنمایی این فیلم، از پیش اندیشیده شده بود. بلافاصله نشریات سینمایی بهخط شدند تا در مدح این فیلم بنویسند و عوامل ساخت این فیلم را در حد بزرگان سینمای جهان بستایند. گاردین از نقش «سرکوب» پرورش نگاه متعال هنری نوشت، ورایتی فیلم را ستود و فابین لمرسیه، از کارگردانهای فیلم به خاطر ساخت اثری درباره مقاومت در برابر مردسالاری جامعه تجلیل کرد. البته کارگردانان برای کاملشدن شوی خود از طریق زوم با جشنواره ارتباط گرفتند و در گفتههایشان بر اینکه آگاهانه قوانین کشور را زیر پا گذاشتهاند، سخن گفتند. به گفته این دو کارگردان، فیلم آنها از تمام خطوط قرمزی که در ۴۵سال اخیر اعمال شده، عبور کرده است.
سیاسیکاری به جای فیلمسازی
بهتاش صناعیها ومریم مقدم دربیانیهای که درنشست رسانهای این فیلم توسط لیلی فرهادپور، بازیگر زن فیلم خوانده شد، بهصراحت علیه قوانین اسلامی ونظام موضع گرفتند و بامتهم کردن دولت به اعمال سانسور در سینمای ایران گفتند: دیگر نمیتوان قصه زن ایرانی را با قوانین دست وپا بستهای! چون حجاب اجباری تعریف کرد.کارگردانها برای اینکه برای داوران خارجی و محافل سیاسی خارج از کشور سنگ تمام بگذارند، در بیانیه خود فیلم را به زنانی ایرانی تقدیم کردند که در اعتراضات «زن زندگی آزادی» حضور داشتهاند.
تاکتیک تکراری
تاکتیک مطرح کردن فیلم با پنهان شدن پشت رویدادهای سیاسی و دشمنی با نظام و نقض قانون، به یک اپیدمی در سینمای ایران تبدیل شده و بهتاش صناعیها و مریم مقدم ازهمین راهبرد برای مطرح کردن خود استفاده کردهاند. آنها حتی قبل از شروع جشنواره هم توانستند نام خود را در خبرها مطرح کنند، به گونهای که جشنواره فیلم برلین، قبل ازآغاز جشنواره با انتشار بیانیهای خواستار رفع ممنوعالخروجی این دو سینماگر شده بود. این تاکتیک البته جواب داد وآنها توانستند با فروش امتیاز پخش فیلم به شرکت توتم فیلمز، نمایش این اثر را در کشورهای بلژیک، هلند، لوکزامبورگ،دانمارک، فرانسه، سوئد، سوئیس و ترکیه پیشفروش کنند.به این ترتیب کارگردانها و تهیهکنندگان با دست شستن از سینمای ایران و نمایش اثر در داخل کشور، خود را برای فروش در کشورهای اروپایی و پنهان شدن پشت جنجالهای سیاسی و مظلومنمایی آماده کردهاند.
فیدبک به آنچه روی داد
اگر بهیاد داشته باشید، نخستین بحثها درخصوص ساخت فیلم در ایران بدون رعایت موازین اسلامی و قوانین کشور، در جریان حوادث پاییز سال۱۴۰۱ مطرح شد، البته درحد شایعه و حرفهای غیررسمی. درآن زمان مطرح شد که برخی عوامل تولید سینما، به دنبال ساخت فیلمهای سینمایی بلند بدون رعایت حجاب اسلامی در کشورند. این حرف البته با سکوت و تکذیب همراه شد اما خیلی زود نخستین نشانه اینگونه اقدامات قانونشکنانه در ابتدای سال جاری مشاهده شد. هفتادوششمین جشنواره سینمایی کن در حالی برگزار شد که فیلمی ایرانی با نام «من،مریم، بچهها و ۲۶نفر دیگر» درآن به نمایش درآمد که در ایران ساخته شده بود و بازیگران آن حجاب نداشتند. در همان زمان جامجم با انتشار مطلبی نسبت به نمایش این فیلم در بازار جشنواره کن و در غرفه «کانون فیلمسازان مستقل ایران!» اعتراض کرد و خواستار توضیح مقامات وزارت ارشاد درباره چگونگی ساخت این فیلم به کارگردانی سیدفرشاد هاشمی شد. سؤال جامجم از مقامات وزارت ارشاد این بود که باتوجه به سابقه سیدفرشاد هاشمی به عنوان یکی از عوامل ساخت فیلم موهن «عنکبوت مقدس» چگونه این فرد توانسته در ایران فیلمی را بهعنوان کارگردان جلوی دوربین ببرد. بهخصوص اینکه تهیهکننده این فیلم، یعنی فرزاد پاک هم سابقه همکاری با محمد رسولاف در ساخت فیلم «شیطان وجود ندارد» را داشته و همین سابقه کافی بود که نسبت به عملکرد وی حساسیت بیشتری به خرج داده شود.در همان جشنواره فیلم کن، فیلم دیگری به نام «آیههای زمینی» به کارگردانی علی عسگری در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد که اگرچه کارگردان آن در خارج بود اما برخی عوامل آن مانند مجید صالحی و حسین سلیمانی در ایران مشغول به فعالیت بوده و هستند، حتی مجید صالحی چند ماه قبل از نمایش این فیلم، برنده بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر جمهوری اسلامی هم شده بود.
طبق معمول متوجه نشدند
این هشدارها و تذکرها، در فضای رسانهای کشور بارها بیان شد ولی چشم ناظرانی که باید میدید و از حریم قانون در کشور دفاع میکرد، جایی که باید میدید و عمل میکرد، ندید و دست روی دست گذاشت تا اینکه امروز باید گفت خبری که زمانی همه تکذیبش میکردند و امکان تحقق آن را نمیدادند، واقعیت داشته است و همان زمان که مسئولان رسمی وزارتارشاد بارها بر عزم خود درخصوص صیانت از قانون تأکید میکردند، قانون در مرزهای کشور نقض شده بود و آنان طبق معمول متوجه نشدند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همین چند روز پیش بر وجود مشکلات مضمونی و محتوایی در سینمای ایران صحه گذاشته و گفته بود: زمانی که وزارت را تحویل گرفتم ۱۵۰ فیلم که پروانه نمایششان اخذ شده بود روی میز قرار داشت که بعضا دچار مسائل خیلی فاحشی بودند. زمانی که پروانه مجوز نمایش یکی از این فیلمها را دیدم، بخشی از آن حذف شد.وزیر فرهنگ ادامه داد: قصد نداریم در حوزه تنظیمگری از قانون کوتاه بیاییم. بهعنوانمثال هر فیلمی که از ایران به جشنوارههای خارجی میرود باید مجوز نمایش را گرفته باشد. سال گذشته فیلمی این رویه قانونی را رعایت نکرده بود و برخلاف فشارهایی که عدهای وارد کردند بر اجرای قانون ایستادیم.اما به نظر میرسد باید جلوی روزنههای موجود بسته شود. تازمانی که میتوان در داخل کشور بدون مجوز فیلم ساخت و فیلم را به خارج فرستاد و درآمد دلاری و یورویی داشت،جلوگیری از اکران فیلمی که میخواهدمجوزرسمی بگیرد،خیلی هنر است؟
آقای موسوی از شما بعید است
غلامرضا موسوی تهیهکنندگی«کیک محبوب من» را برعهده دارد. اوروزسهشنبه ۳آبان امسال توانست پروانه ساخت فیلمنامه کیک محبوب من، به نویسندگی بهتاش صناعیها ومریم مقدمحسینی وکارگردانی بهتاش صناعیها رادریافت کند. او قبلا سابقه تهیهکنندگی یکی دیگر ازآثار این دوکارگردان را دارد.فیلم «قصیده گاو سفید» آنقدر با فرازونشیب و موضعگیریهای کارگردانانش همراه شد که سرانجام درحالیکه اکران نشده بود، در فضای مجازی قاچاق شد، اگرچه قبل از آن در چندین جشنواره خارجی شرکت کرده و نیت کارگردانهایش برآورده شده بود. موسوی که خود تهیهکنندهای با سابقه طولانی است و زیر و بم سینمای ایران را میشناسد، بسیار بعید است که ندانسته باشد این دو کارگردان از همان ابتدا برای ساخت فیلم و نمایش آن در جشنوارههای خارجی اقدام کردهاند و باز ممکن نیست نداند فیلمی که براساس فیلمنامه تصویبشده قرار بوده ساخته شود، خطوط قرمز و الزامات قانونی را زیر پا گذاشته است و بههیچوجه نمیتوان به نمایش آن در سینمای ایران امیدی داشت. با وجود این چرا وارد بازی صناعیها و مقدم شده و سرمایه سالها فعالیت خود در سینمای ایران را که با تهیهکنندگی فیلمهایی چون جنگ نفتکشها، قرمز و...همراه بوده، فدای بازی شهرت دو کارگردان کرده است که قبلا هم هر فیلمی که ساختهاند، با حاشیه همراه بوده است.