مجلس پیشین چه اقداماتی در حوزه نوجوان انجام داده است؟
آقای عسگری در جواب به سوال مطرح شده اینطور پاسخ دادند که: "ببینید نوجوانان ما بخش زیادی از زندگی شان را دارند در نظام آموزش و پرورش میگذرانند و این نظام فعلی ما، روش و سیستم آموزشی اش خیلی تطابقی با شرایط روز و نیازهای نوجوانان ندارد. میشود گفت این روش مهارتکش و استعداد کش است. فقط ما داریم تکنسین پرورش میدهیم. یعنی یک سیستم کاملا وارداتی و بدون تطبیق با نیازهای واقعی که کشورما و نوجوانان ما دارند. من خودم همین را در مجلس تذکر دادم، نسبت به این روش اشتباهی که در نظام آموزش و پرورش حاکم شده است. طی مکاتباتی که با وزرای آموزش و پرورش چه در دوره قبلی و در این دوره به آنها منتقل کردم که ما باید اساسا این روش را تغییر بدهیم و این نیازی به قانون گذاری ندارد، بلکه نیاز به سیاست گذاری ذیل سند تحول آموزش و پرورش دارد. ما همه چیز را با قانون گذاری لازم نیست پیش ببریم، مشکل اصلی ما سیاست گذاری دقیق و صحیح و به روز است. اساسا یک شکافی دارد ایجاد میشود بین نوجوانان ما و خواستهها و نیازهایشان و طیفی که در کشور حکمرانی میکند. من خودم نشستهایی با دخترهای نوجوان خارج از فضای رسمی مدرسه داشتم و وقتی حرف هایشان را شنیدم، دیدم حتی مایی که از نظر سنی به آنها نزدیک تریم و خودمان بچههای نوجوان و دانش آموز داریم چقدر سرعت تغییر نگاهها در این نسل زیاد است و باید جلوی این شکاف را بگیریم. مدرسه عملکرد خوبی نداشته است. وضعیت افت تحصیلی و افت نمرات دانش آموزان به ما سیگنالها و نشانههایی میدهد که این روش و سیستم درست عمل نمیکند و تطابق با واقعیتهای میدان ندارد. این حجم از دروس که دانش آموز نمیداند به کجای آینده اش میخورد، اینکه ما نتوانستیم ایران آینده را در ذهنش ترسیم کنیم و... بخش عظیمی از این کار در دست وزارت اموزش و پرورش و بخش دیگری از آن در دست رسانه و نهادهای فرهنگی و اجتماعی است که در راس آن شورای انقلاب فرهنگی باید سیاستگذاریهای درستی داشته باشد. احساس میکنم این خلاء بر میگردد به اینکه نگاه مسئولین ارشد در سیستم حکمرانی ما تطابقی با واقعیت ندارد.. رای اولیها و نوجوانها نباید بین سیاسیون و چپ و راست انتخاب کنند. باید بین سیاست ها، تفکرات و جریانات فکری انتخاب کنند. کسانی که فهم درستی از شرایط نوجوانها دارند و تلاش میکنند این شکاف بین مسئولان و نوجوانها کاسته شود.
در ادامهی گفتگو، سردبیر نوجوانه با ذکر توضیحاتی سوالی اساسی را مطرح کردند:
" بعضی از نوجوانها دلشان نمیخواهد رای بدهند و فکر میکنند شاید رای دادن خیلی برای جامعه کنونی اثر گذار نباشد. من دلم میخواهد به نمایندگی از بچهها بدانم اگر بخواهیم رای بدهیم، چه چیزی در مجلس به نسبت نوجوان تغییر میکند؟ مثلا سند تحول هنوز اتفاق نیفتاده و تاریخ انقضایش نزدیک است، در بحث حکمرانی خیلی از نوجوانها در تصمیم گیریها استفاده نمیشود و نقش آفرینی ندارند. وقتی زمان رای گیری میشود بچهها مهم میشوند و اصطلاحا دوره جشن تکلیف سیاسی بچهها میشود، ولی وقتی رای گیری تمام میشود، نوجوان میرود در لایههای بعدی تصمیم گیری. به نظر شما چرا بجهها باید رای بدهند و آیا میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده مشاورانی داشته باشیم که فرمایشی نباشند و از دل خود بچهها باشند؟ "
ببینید رای دادن به معنای اعلام رضایت از وضعیت موجود نیست؛ یعنی این نیست که بگوییم همه چیز گل و بلبل است. رای دادن مشارکت در ساخت ایران آینده است. ایران را باید ایرانی بسازد. مسیر پیشرفت با پای بیگانگان پیمودنی نیست. ما میدانیم ضعف و نقص زیاد داریم. اما بابت اینها چه کسی باید تلاش کند؟ یکی از تلاشها انتخاب کسانی است که بتوانند صدای طیفهای گستردهای از مردم باشند. اگر شهروندان نقش خودشان را به درستی ایفا نکنند، بازی میافتد دست گاد فادرها. باید به جای اینکه انتخاب سیاسی داشته باشیم، به عملکردها و سوابق آنها توجه کنیم. ببینیم در اطراف آن شخص نوجوانها هستند و نقش آفرینی میکنند یا نه. ببینیم به ایدههای تازه و نو توجه نشان میدهد یا فقط نگاه سنتی دارند و با طیف خاصی از جامعه در ارتباط اند. بالاخره افرادی که میآیند یک کارنامه و عملکردی دارند. بررسی کنیم مواضعشان چقدر به نفع مردم بوده و توانسته اند صدای مردم در حاکمیت باشند؟ این صدا و گفتمان و مطالبه میتواند معادلات کشور را بر هم بزند و اگر این صدا تشدید شود، حتما این معادلات سمت و سوی بهتری پیدا خواهد کرد.
شما به عنوان نماینده این قول را میدهید که از بچههای مجلس دانش آموزی ونخبگان این حوزه کمک بگیرید؟
حتما. افتخار است برای ما که از این فکرهای نو بتوانیم کمک بگیریم. نمونه اش هم که در کارنامه ما هست. جلسهای با بچههای نوجوان داشتیم و معاون وزیر آموزش و پرورش را دعوت کردیم و انقدر ایدهها قشنگ و مطلوب بود که همانجا سه نفر از دخترها رفتند در شورای معاونین آموزش و پرورش و مستقیما ایدهها و مطالبات و انتقادهایشان را مطرح کردند. سعی کردیم راه را برای کنشگری برای آنها باز کنیم تا آنها بازیگران آینده ایران باشند.