موضوع نگران کنندهای که با چالشهای متعددی همراه است.پسرانی که دیگر به تحصیلات آکادمیک تمایلی ندارند وترجیح میدهند به سرعت وارد بازار کار شوند تا ادامه تحصیل بدهند.چند سالی است که حضوردختران در کنکور ورودی دانشگاههای کشور رشد چشمگیری داشته که این موضوع حاکی از تصاحب سهم زیادی ازدختران دربرابر پسران است. معضلی که با تغییر توازن جنسیتی در بین داوطلبان و پذیرفته شدگان کنکورهمراه است. پسرانی که فکر میکنند مدرک دیپلم برای آنان کفایت میکند و خیلی مدرک دانشگاهی به کارشان نمیآید اما همین آمار بالای حضور دختران در آزمونهای ورودی دانشگاهها منجربه این میشود که آنان تقاضای بیشتری برای ورود به مشاغل داشته باشند. ازسوی دیگر تأثیرات بسزایی هم در بحث شکاف تحصیلی و فاصله اجتماعی میگذارد. با نگاهی به آمار متوجه میشویم بعضا دختران تحصیلکرده به دنبال همسری در حدوتراز خود هستند و بیرغبتی پسران هم برای کسب مدارج علمی بالاتر هم به این موضوع بیشتر دامن میزند.
رغبت نداشتن پسران به تحصیلات آکادمیک
اولین بارآزمون سراسری ورود به دانشگاهها درایران درسال۱۳۷۷بودکه تعداد داوطلبان دخترازداوطلبان پسر پیشی گرفت. رکورد تازهای که احتمالابه حساب استثنا گذاشته شدامااستثنا نبودوهمچنان این روند ادامه پیدا کرد.محمد فلاحی، کارشناس آموزشوپرورش با اشاره به اینکه کم رغبتی پسران در این سالها نمود بیشتری پیدا کرده به جامجم میگوید: «شرایط کلی جامعه بهگونهای شده که نقش و جایگاهی که تحصیلات از گذشته در رشد اقتصادی و اجتماعی داشته،اهمیت خود راازدست داده است. از طرفی دانشگاههای دولتی هم در انحصار اقشاربالاتر جامعه قرارگرفتهاند.به نحوی که بقیه رشتههای متوسط و پایینترهم عموما پولی هستند. شاید نیازی نباشد که افراد در کنکورشرکت کنند.» وی براین باوراست که شاید یکی ازدلایل بیرغبتی پسران این باشد که پس ازاتمام دوره تحصیلیشان در دانشگاه، موقعیت اجتماعی بهتری در انتظارآنان نیست و این شرایط جایگاه اقتصادی آنان را تغییر نمیدهد. در جامعه ما همه از مردان انتظار سرپرستی خانواده وتأمین معیشت دارند.درشرایط سخت اقتصادی فعلی هم برای پسران مشخص نیست پس از گذشت چهارسال از دوره تحصیلیشان میتوانند درهمان رشته کار کنند یا خیر؟ به نظر میرسد این مهمترین دلیلی است که باعث تغییر مسیر آنان از همان ابتدا میشود.
عدم توزیع مناسب داوطلبان کنکور در رشتهها
رشته تجربی، یکی از رشتههایی است که طی این سالها در میان داوطلبان کنکور از محبوبیت زیادی برخوردار است. موضوعی که محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم را هم نگران کرده و این موضوع را رشد کاریکاتوری شخصیت علمی کشور برشمرده و با اعلام زنگ خطر برای آموزش عالی، اعلام کرده توزیع داوطلبان در گروههای آموزشی باید نرمال باشد. به هر حال عدم توجه به رشتههای پایه از سوی داوطلبان هم برای نظام آموزشی کشور، موضوعی نگران کننده است. داوطلبان رشته تجربی معمولا براساس علایق شخصی، رشتههای این گروه را انتخاب میکنند اما فلاحی نیز معتقد است بسیاری از جوانانی که بهدنبال تحصیل در دانشگاه میروند، مدرک برایشان مهمتر از تحصیل درآن رشته است.وی میافزاید:«این موضوع که شما با آن رشته تحصیلی چه عنوانی را کسب میکنید برای افراد مهمتر ازسایر دلایل دیگراست.شاید خیلی ازجوانان هم درآن رشته و به آن شغل مربوطشان ورود پیدا نکنند و فقط عنوان آن مدرک، آنان را به این رشتهها جلب میکند.»این درحالی است که ما بسیاری از مشاغل پزشکی همچون پرستاری با کمبود شدید نیرو مواجه هستیم.
چرا زنان بیشتر در کنکور شرکت میکنند؟
شاید حضور بیشتر زنان درکنکور وبه دنبال آن ورود بیشتر آنان به دانشگاهها با تهدیدهایی نیزهمراه باشد اما از سوی دیگر افزایش تعداد دانشجویان دختر باعث ایجاد تخصصهای بیشتر و اشتغال درحوزههای گوناگون از سوی زنان میشود. البته نظر فلاحی چیز دیگری است و اوتوضیح میدهد:«حضور بیشتر خانمها دردانشگاهها به این علت است که آنان بر این باورند جایگاه اجتماعیشان خدشهدار شده و با این حضور حداکثری سعی دربازکردن راههای پیشرو ی بیشتری به روی خودهستند.»پذیرش بالای دختران بدون برنامهریزی درحالی بهاوج خودنزدیک شدهکهدرمقابل علاقه پسرانبه رهاکردن درس وواردشدن به بازار کار، روزبهروز بیشترمیشودکه این تفاوت میتواند بستربسیاری ازتغییرات ساختاری درمسائل اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و...باشد. ازسوی دیگر رشدتحصیلات عالیه دربین دختران درصورت فراهم نبودن زمینه اشتغال موجب سرخوردگی آنان میشود.