به گزارش
جام جم آنلاین، روزگاری او بواسطه ادعاهایی که درباره حق طلبی و عدالت داشت نسبت به برخی از رفتارها در حوزههای اداری و دولتی برمی آشفت و در رسانههایی که مسوولیت آن را به عهده داشت بارها گزارش و مقاله و یادداشت مینوشت و این نوع رویهها را از سر دوری از ارزشهای اسلامی و دینی و انقلابی و غرق شدن در زرق و برقهای دنیا میدانست.
او اگرچه طی سالهای گذشته خود را جزو خانواده نظام و انقلاب تعریف کرد و البته مسوولیتهایی هم پیدا کرد، اما کم کم زمزمههای متفاوت و متضادی از او شنیده شد.
اولین حرفها البته بیشتر در حوزه مباحث فلسفی بود و او با توجه به آموزههای پیشین خود در مقطعی سعی کرد که در برخی از نوشتهها و سخنرانیها و همچنین مناظرات خود بیان کند که اساسا از طریق فلسفه نمیتوان به معارف دینی دست پیدا کرد.
همان موقع این سوال مطرح شد که حرفهای او در حوزه فلسفه با مبانی تفکر امام راحل تفاوت بسیار دارد. نصیری البته در برخی از محافل عنوان کرد که از منظر مبانی فکری و اندیشهای طبعا با امام خمینی اختلافاتی دارد، اما همچنان از نظر سیاسی خود را وفادار به سیره عملی امام راحل میداند.
این نیز گذشت تا اینکه او در برخی از حوزههای اجتماعی هم اظهار نظرهایی کرد. از جمله نسبت به برخی از رفتارهای مسوولان نظام جمهوری اسلامی خرده گرفت و از رویه نیروی انتظامی انتقاد کرد و نسبت به برخی احکام دینی مثل حجاب اگرچه قائل به وجوب شرعی آن است، اما الزام و اجبار آن را در شرایط کنونی اساسا قابل تحقق نمیداند
دایره اظهار نظرات خود این بار از حیطه مباحث فکری و فسلفی و اندیشهای و بیان برخی از نکات انتقادی درباره بعضی از رویههای مسوولان و حافظان نظم و امنیت هم فراتر است و وارد وادی حوزههایی مربوط به سیاستهای کلی نظام شد و از مواجه جمهوری اسلامی با آمریکا انتقاد کرد و حتی فراتر از آن مسوولان بالادست نظام را مورد نقد قرار داد و کار به آنجا رسید که حتی دایره نقد و انتقاد او به رهبر معظم انقلاب هم رسید.
طبعا با این فراز و نشیبهایی که او در طی حیات سیاسی و فرهنگی خود طی کرد نگاهی به سیر زندگی، تحصیلات و مبانی فکری، نحوه فعالیتهای مطبوعاتی و فرهنگی و همچنین بررسی مجموعه اظهارنظرهای دوران قدیم و جدید او میتواند به عنوان یک سوژه برای بسیاری خواندنی باشد. سیر تغییر و تحولی که برخی از منتقدان او در ارزیابی رفتار و گفتارش قائل به وجود دو نصیری متقدم و متاخر هستند.
سوپر انقلابی نه چندان سالهای دور این روزها در تازهترین اظهاراتش چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشته است. او که به تازگی به کانادا مهاجرت کرده در مصاحبه با بی بی سی در قالب اپوزیسیون یک نفره ظاهر شد و به بیان عقاید و افکار تازه اش پرداخت و برای وضعیت کشور نسخه نوشت و اینگونه اظهار نظر کرد که «شکاف تاج زاده و شاهزاده باید پر شود».
براساس طرح ابتکاری متوهمانه نصیری اکنون که برغم همه هیاهوها و تبلیغاتی که ضد انقلاب بعد از ماجرای فتنه پاییز ۱۴۰۱ براه انداخته بودند و شکست مفتضحانهای که بعد از روی صحنه بردن نمایش مضحک اتحاد برای دموکراسی متحمل شدند تنها راه موفقیت براندازان جمهوری اسلامی تلاش برای ایجاد انس و الفت و ترمیم شکافها میان اصلاح طلبان و سطلنت طلبان است.
بلافاصله بعد از انتشار این اظهارات، اصلاح طلبان واکنشهای تندی به این موضع نصیری نشان دادند و بر این نکته تاکید کردند که میان مجموعههای اصلاح طلب و جریان برانداز، اپوزیسیون خارج نشین و سلطنت طلبان هیچ پیوندی وجود ندارد. در همین زمینه جام جم آنلاین با برخی از چهرههای اصلاح طلب گفتگو کرده است.
براندازان نه اعتبار دارند و نه منزلت
علی صوفی وزیر دولت اصلاحات در گفتگو با جام جم آنلاین با اشاره به اینکه برخی از شکافها به هیچ وجه قابل ترمیم نیست خاطرنشان کرد: از شخصی مثل آقای نصیری که بر سر سفره انقلاب بودند این انتظار نبود که اینگونه مرزبندیها را برهم بریزد.
وی تصریح کرد: اصلاح طلبان اساسا نمیتوانند با براندازان جمع شوند، چون این جریان سیاسی معتقد است که باید اصلاحات در قالب نظام انجام شود.
بگفته این چهره اصلاح طلب، شاهزاده و طیف برانداز در خارج از کشور عددی نیستند و هیچ اعتبار، اصالت و منزلتی در بین مردم ندارند.
این ره که تو میروی به ترکستان است
محمود صادقی نماینده اصلاح طلب دوره دهم مجلس شورای اسلامی هم با بیان اینکه حرف تازهای در این زمینه ندارد توضیح داد که در این زمینه دیروز توئیتی منتشر و موضع خود را در این باره بیان کرده است.
در متنی که صادقی در شبکه ایکس منتشر کرده آمده است: اساسا بین تاجزاده، بعنوان یک اصلاحطلب دموکراسی خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی، و شاهزاده بعنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبهای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است.
اصلاح طلبان با سلطنت طلبان زاویه دارند
احمد حکیمی پور دبیر کل حزب اراده ملت ایران هم با تاکید بر این نکته که جریان اصلاحات اساسا با سلطنت طلبان زاویه دارند تصریح کرد: اصلاح طلبان عموما طرفدار جمهوری هستند و برای تشکیل نظامی پارلمانی مبنی بر رای مردم تلاش میکنند و در پی آنند که اصلاحات مد نظر خود را در داخل ساختار انجام دهد. از این رو به لحاظ مشی سیاسی هیچ نسبتی میان جریان اصلاحات و گروههای برانداز وجود ندارد.
وی ادامه داد: اگر منظور این است که براندازان مشی خود را تغییر دهند و فعالیتهای سیاسی خود را در چارچوب قانون انجام دهند قابل بحث است، اما اینکه اصلاح طلبان به سمت براندازی بروند به طور کلی مغایر با مشی اصلاح طلبی است و از این رو با آقای نصیری و همچنین جریانهای برانداز در این زمینه یک اختلاف مبنایی داریم، چون اصلاح طلبان به دنبال براندازی و دگرگونی در نظام سیاسی ایران نیست.
براندازان عددی نیستند
مجید محتشمی دبیرکل حزب آزادی و عضو جبهه اصلاحات ایران هم با بیان اینکه اصلاح طلبان و براندازان دو مسیر جدا را طی میکنند خاطرنشان کرد: جریان اصلاح طلب عدد و رقمی را برای سلطنت و نظام شاهنشاهی قائل نیستیم، چون این استراتژی و راهبرد اسلام است که مبنی بر آن هر جا ملوک و شاه وارد شوند جامعه به فساد و تباهی میرسد.
بگفته وی هیچگونه ارتباط و پیوندی میان دیدگاههای اصلاح طلبان با خاندان پهلوی و براندازان نیست، چون تمام تلاشی که جبهه اصلاحات در عرصه سیاسی دارد این است که اصلاح در ساختار نظام صورت گیرد.