به گزارش
جام جم آنلاین، در ابتدای این جلسه، مجید تفرشی دبیر علمی این همایش با اشاره به اهمیت حضور صفوبه برای تاریخ و تمدن ایران خاطرنشان کرد ثمرات فرمانروایی سلسله صفوی تاثیرات شگرف و غیر قابل باور و غیر قابل برگشتی در تاریخ ایران دارد.
وی ادامه داد: زندگی شاه اسماعیل اول باید مورد بررسی قرار گیرد، چون تبعات عملکرد او تا به امروز هم کشیده شده و در ساحتهای دینی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و روابط دیپلماسی هم حضور و ظهور دارد.
دیوان ختایی مملو از مضامین ایرانی
اولین سخنران علمی این مراسم داود دشتبانی بود که به به موضوع پاسخگویی به شبهات درباره انتساب دیوان ختایی به شاه اسماعیل پرداخت.
وی در این نشست با اشاره به اهمیت جایگاه شاه اسماعیل در تاریخ ایران تصریح کرد: دولت صفوی احیاگر ایران سیاسی در عصر جدید بوده و از این رو شخصیت او نیازمند پژوهش است، اما به خاطر برخی برچسبها بطور کلی دوره صفویه مورد کم لطفی قرار گرفته است.
این پژوهشگر تاریخ معاصر اضافه کرد: عمدتا در مورد شخصیتهای تاریخی ایران منابع مکتوبی که حاصل نوشتهای آنها باشد کمتر وجود دارد، چون این شخصیتها عمدتا دست به قلم نمیشدند، اما شاه اسماعیل به خاطر دیوانی که از او موجود است یک استثنا است، اما مایه تاسف است که چندان به این اثر توجه نشده است.
دشتبانی با بیان اینکه اشعار شاه اسماعیل اول به لحاظ ادبی و فنی قوی و ویژه نیست تصریح کرد: این اثر ممکن است ارزش چندانی نداشته باشد، اما چون تراوش ذهنی یک شخصیت سیاسی است اهمیت دارد.
وی درباره انگیزه اصلی پرداختش به این دیوان در سخنرانی خود گفت: انگیزه اصلی ارائه این گزارش مربوط به مقاله فیروز منصوری است که در مورد انتساب این کتاب به شاه اسماعیل تشکیک کرده است. این در حالی است که منابع متعددی در زمان شاه اسماعیل مثل تحفه سامی به شاعر بودن شاه اسماعیل و تخلص او به عنوان ختایی اشاره کردند.
این پزوهشگر تاریخ خاطرنشان کرد: جریانات ترک گرا با این عنوان که شاه اسماعیل ترک بوده و حتی او را به عنوان موسس جمهوری آذربایجان میدانند پیرامون شخصیت او داستانسرایی کردند و همین مساله باعث شد که آقای منصوری در واکنش به این ادعاها از آن ور بوم بیفتد و از اساس، انتساب این دیوان به شاه اسماعیل را رد کند؛ بنابراین معتقدم که هر دو نگاه با انگیزههای سیاسی صورت گرفته است.
وی در ادامه به طرح دلایل منصوری پرداخت و گفت: بنا به ادعای این نویسنده دیوان شاه اسماعیل الحاقی است و از سوی عثمانیها برای استفاده سیاسی صورت گرفته و همچنین او بر این باور است که این اثر یک مجموعه تبلیغاتی از تعالیم بکتاشی است و مضامین ارائه شده در آن غیر ایرانی است.
بگفته دشتبانی در رد این ادعاها باید به ارجاعات فراوان این دیوان به شاهنامه و شخصیتهای اسطورهای ایران اشاره کرد و از سوی دیگر به این نکته هم باید توجه داشت شاه اسماعیل نام فرزندان خود را از شاهنامه انتخاب کرده است.
شاه اسماعیل محصول زمان خود بود
عطاالله حسنی استاد بازنشسته تاریخ دانشگاه شهید بهشتی سخنران دیگر این مراسم بود. او در سخنان خود با اشاره به اینکه شاه اسماعیل یک پدیده تاریخی است و در یک فرایند شگل گرفته تصریح کرد: او نسبت به زمان و مکان خود ایزوله نیست بلکه محصول اجتماع، تاریخ و فرهنگ حاکم بر جامعه و محصول فضایی است که پیرامون او شکل گرفته است.
او ادامه داد: باید دید که شاه اسماعیل در چه شرایطی پرورش یافته و باید به این نکته توجه داشت که متنی که از او در دست داریم از هزاران جا فراهم شده و عناصر سازنده آن از هزار جا آمده است.
حسنی با بیان اینکه ما در این دیوان با شخصی انتخابگر مواجه ایم که نوع خاصی از زبان، اعتقادات و فضای ذهنی دارد خاطرنشان کرد: او حضرت علی را به عنوان یک عنصر اصلی در ساختار فکری خود دارد و این مساله ریشه در گذشتهها دارد و مناقب گویان از قرن سوم به بعد درباره امام اول شیعیان به تولید ادبیات پرداختند و از این رو رو بدون شناختن عمادالدین نسیمی، امیرعلی شیرنوایی سلطان حسین بایقرا و حتی احمدپاشا عثمانی وزیر بافرهنگ سلطان محمد فاتح که به فارسی و ترکی شعر میگفت و نسخهای از کتاب او نزد شاه اسماعیل بود، امکان شناخت فضای فکری این شاه صفوی امکان پذیر نیست.
تاریخ نگاری ماورالنهر متاثر از تاریخ نگاری ایرانی
در ادامه این همایش گودرز رشتیانی استاد دانشگاه تهران به موضوع تاریخ نگاری در خانات ماوراالنهر پرداخت.
بگفته این کارشناس حوزه تاریخ، همزمان با شکل گیری دولت صفویه در ایران و آغاز قرن ۱۶ میلادی، نظم جدیدی در منطقه شکل گرفت و علاوه بر صفویه، سلسلههای دیگری هم در پیرامون ایران قلمرو خود را گستردهتر کردند و در این میان آسیای مرکزی به عنوان بخشی از میراث تیموریان از وضعیت خاصی برخوردار بود.
وی خاطرنشان کرد: اسماعیل اول در کوتاهترین زمان ممکن یک امپراتوری گسترده را در ایران تاسیس کرد و در کنار آن دولتهایی در آسیای مرکزی شامل اماراتی در سمرقند و بخارا، خیوه، خوارزم و خوقند شکل میگیرند.
استاد تاریخ دانشگاه تهران با اشاره به متونی در حوزه تاریخ نگاری در این اماراتها نگاشته شده تصریح کرد: متونی که از امارات به دست ما رسیده نزیک به ۷۰ متن است و از این تعداد، ۵ متن به زبان ترکی و بقیه به زبان فارسی است.
وی ادامه داد: یکی از این متون، تاریخ ابوالخیرخانی اثر مسعود بن عثمان است که در دوره عبدالطیف خان به رشته تحریر درآمد و در اوج رقابتهای صفویان و ازبکان نگاشته شد.
دولتی مبتنی بر اندیشه ایرانشهری
سیدسعید میرمحمدصادق آخرین سخنران بخش اول این نشست بود که به موضوع شورش در دوره شاه اسماعیل صفوی پرداخت.
وی با بیان اینکه صفویه حکومتی واحد و قوی ایجاد کرد که مبانی آن اندیشههای ایرانشهری بود خاطرنشان کرد: طبیعی است که شورشها و برخوردهای متعارض برای تصاحب قدرت صورت میگرفت و در ادبیات رسمی این دوره، سلسله صفوی ادامه دهنده حکومت شیعی تلقی شد و هر گونه اعتراضی را با مفاهیمی، چون آشوب، بغی، سرکشی و خودسری توصیف کردند.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: صفویان دولت خود را متصل به دولت امام زمان میدانستند و از نظر آنها مدعیان مهدویت که در این دوره از تاریخ رواج پیدا کرده بودند عوام فریب، شیاد و اهل نفاق لقب داده شدند.
میرمحمدصادق با اشاره برخی سرکشیهای برخی از شاهزادگان که از باب کسب منزلت بیشتر سرناسازگاری برمی داشتند تصریح کرد: صفویان از اعتبار مراجع و علمای دینی استفاده میکردند و بعضا از آنها حکم و فتوا میگرفتند و با معارضان به عنوان دفع شر برخورد میکردند.
شاه اسماعیل و فرایند احیای ایران
شاهین زینعلی سخنران دیگر این مراسم با اشاره اینکه نقش تشیع در موفقیت شاه اسماعیل اول و پادشاهان پس از او در احیای ایران سیاسی غیرقابل انکار است گفت: این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که ایده ایران پس از فروپاشی ساسانیان هرگز از بین نرفت و در صورتهای مختلفی، چون فرهنگ، سنت ادبیات و عرفان مدام بازتولید میشد. اما ایران تحت یک واحد سیاسی با حاکمیت مستقل از دستگاه خلافت با ظهور صفویان و شاه اسماعیل میسر شد.
وی ادامه داد: شاه اسماعیل نخستین حاکم ایرانی بعد از فروپاشی ساسانیان بود که توانست مبنای مستقلی از دستگاه خلافت برای مشروعیت دولت فراهم کند. این امر ریشه در تحولاتی که در طریقت صفویه رخداد دارد.
بگفته این پژوهشگر تاریخ، تشیع برای صفویان کارکردی غیریتساز داشت که برای دولتسازی که پروژه آنان بود در چارچوب سرزمینی ایران اهمیت کلیدی داشت و با تشیع و مشروعیت به دست آمده از آن برای پادشاه صفوی آنان به یگانه مرجع تشخیص دوست از دشمن تبدیل شدند.
زینعلی اضافه کرد: شاه اسماعیل و پادشاهان صفوی دست کم در دوره ظهور و تثبیت همچنین توانستند با تمسک به تشیع به طرد جنبشهای رقیب در داخل که از قضا دارای عناصر مشترکی با ایشان بودند بپردازند و هژمونی خود را تثبیت کنند.
وی خاطرنشان کرد: با ظهور صفویان تشیع به عنوان دستگاهی اعتقادی که وحدت نسبی مفهومی برای حکومت ایجاد میکرد و در قامت مذهب ملی ظاهر گشت. به این مفهوم میتوان ظهور شاه اسماعیل را ظهور دولت مطلقه در ایران دانست که پایه دولتهای مدرن امروزی اند. هرچند به دلیل فقدان مبانی نظری آنگونه که در اروپای بعد از رنسانس در جریان بود این دولت مطلقه در نهایت در دوره دوم حکومت صفویان به محاق رفت و کوششهای پادشاهان صفوی در دوره ظهور و تثبیت از این منظر بیشتر متکی بر غریزه بوده است
صفوی ستیزی، صفویه ربایی و صفویه ستایی
مقصود علی صادقی گندمانی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که در به موضوع روند تحول ایران در عرصه جهانی در عصر صفوی پرداخت.
وی با اشاره به این که صفویه برهه مهمی از حیات سیاسی و اجتماعی ایران است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد گفت: این دولت جزو استثنائات در بین دولتهای پس از اسلام است و آغاز تاریخ نوین ایران را باید از آغاز دولت صوفیه به حساب آورد.
این پژوهشگر تاریخ اضافه کرد: صفویه امروز با سه پدیده صفویه ستیزی، صفویه ربایی و صفویه ستایی روبرو است که هر کدام از این موارد باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
صادقی درباره صفویه ستیزی گفت: مهمترین جنبه این پدیده در فضای جهانی و مخصوصا فضای بیرونی و همسایگانی ما وجود دارد و علت عمده آن ناشی از رسیمت یافتن تشیع در ایران است.
وی در خصوص صفویه ربایی گفت: بخشی از همسایگان ما در حال ربایش صفویه هستند و حتی در محافل غربی با صرف هزینههای بسیار سعی میکنند که این پدیده را در ادبیات آنها جا بیندازند.
اهتمام صفویه به اماکن مذهبی
سعید طاوسی مسرور دیگر سخنران این مراسم بود که به موضوع اهتمام شاه اسماعیل به مساجد و مزارات پرداخت.
بگفته این پژوهشگر تاریخ تشیع، ما بعد از حمله اعراب تا زمان شاه اسماعیل اول یک واحد سیاسی به نام ایران نداریم و برخی از ولایت مثل خراسان، فارس و ... در آن دوره شناخته شده بودند، اما یک قلمرو سیاسی به نام ایران به دست این شاه صفوی ایجاد شد.
وی با اشاره به برخی موضوعاتی که درباره بکارگیری خشونت از سوی شاهان صفوی بویژه شاه اسماعیل در خصوص برخورد با افراد غیر شیعی مطرح میشود خاطرنشان کرد: درباره این روایت باید منابع و اسناد مورد بررسی قرار گیرد و البته معتقدم که روند ماجرا به این شکل و صورت نبوده و شاهد چنین مدعایی این است که در پایان دولت صفوی برخی از مناطق ایران سنی مذهب بودند و هیچ فشاری هم برای تغییر مذهبشان در منابع تاریخی گزارش نشده است.
وی در ادامه به ذکر نمونه و مواردی درباره اماکن مذهبی و قبور امامزادگان پرداخت که نشان از اهتمام و توجه این شاه صفوی در خصوص این مراقد متبرکه دارد.
تاسیس دولت صفوی و ارتقای خودآگاهی تاریخی
منصور صفت گل عضو هیات علمی دانشگاه تهران آخرین سخنران این مراسم بود که به ارائه گزارشی درباره بازاندیشی پیراموین تاسیس دولت ایرانی صفویه پرداخت.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه دولت صفوی یک دولت کامل بود خاطرنشان کرد: این دولت تمام اجزا و لوازم آنچه باید در دولت تعریف بشود درباره صفویه وجود دارد چرا که تاریخ ایران یک تاریخ ریشه دار و عمیق استقرار دولتهای پایدار بوده و در این قسمت صفویه وارث یک سنت سیاسی، اداری و مملکتداری کهنی بودند که آن را با اقتضائات جدید در دوره خود تطبیق دادند.
صفت گل با اشاره به تحقیقات ایران شناسانه و صفویه شناسی تاکید کرد: دولت صفویه خوش اقبال بود چرا که از زمان تاسیس تا الان حجم و میزان قابل توجهی به تاریخ این دوره شامل مباحثی در حوزه فرهنگ، مذهب و معماری و ... اعتنا شده است.
وی اضافه کرد: مهمترین تاثیر تاسیس دولت صفوی، ارتقای خودآگاهی تاریخی و ارتقای حافظه تاریخی جامعه ایرانی است و اصولا احیاگر تجدد ایرانی، ایران عصر صفوی است و در همین دوره است که نخستین نشانههای تغییر در برخی از جنبههای فناوری و علوم جدید در کشورمان آغاز میشود و در یک کلمه ایران فیروزهای میراث دوران شاه اسماعیل اول است.