این شهر خیالی بیش از ۱۰۰ کاراکتر دارد که طراحی و شخصیتپردازی هر کدامشان باعث شده تا نظر مخاطبان بسیاری به آنها جلب شود. بد نیست بدانید که قصهها پس از هشت ماه تحقیق و توسعه بر اساس داستانها، ضربالمثلها و قصههای قدیمی و عامیانه ایرانی ــ شرقی انتخاب شده و سپس با رویکردی مدرن و بهروز به رشته تحریر درآمدهاند. در این شهر قدیمی و داستانی، هیچکس در جایگاه خود نیست و تلاش شده تا با تغییر شکل تصویری و دراماتیک، شیوهای اتخاذ شود که کوچک و بزرگ پس از خندیدن به طنز داستانها، عمیقا به فکر فرو روند و آینه رفتارهای اجتماعی و فرهنگی خود را بازنگری کنند. سری جدید این مجموعه قرار است بهزودی روی آنتن برود که به همین بهانه با تهیهکننده، راوی و مدیر دوبلاژ و کارگردان این مجموعه گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
داستانها را بهروزتر کردهایم
عباس جلالی یکتا کارگردانی این مجموعه را برعهده دارد که در گفتوگو با جامجم درباره شیوه ساخت شکرستان و تغییرات آن در سری جدید بیان میکند: ما سعی کردیم یکسری موضوعات را در سری جدید تغییر بدهیم و داستانها را بهروزتر کنیم. یعنی اتفاقاتی مثل هوش مصنوعی و چیزهایی که مردم با آن در ارتباط هستند را وارد شکرستان کنیم. از طرفی یکسری کاراکترها در این مجموعه هستند که کمتر شناختهشدهاند و کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. ما در این سری بیشتر به آنها پرداختیم و برایشان تاریخچهای ساختیم و آنها را در محور قصهها قرار دادیم تا مثل شخصیتهای دیگر شکرستان پررنگ شوند و مورد توجه قرار بگیرند اما مهمترین نکته سری جدید روایتهای جدیدی است که شنیده خواهد شد. وی در ادامه نیز میافزاید: یکی از ویژگیهایی که این مجموعه دارد این است که قابل گسترش است، یعنی این قابلیت را دارد که شخصیتها و اتفاقات و فضاهای جدید را به آن اضافه کنیم. البته شخصیتها بر اساس موضوعات و داستانها و فضاها به این مجموعه اضافه میشوند. مثلا وقتی بحث هوش مصنوعی به میان میآید، نیاز به یک آدم آهنی در داستان است.نزدیک به دو دهه است که «شکرستان» تولید شده و روی آنتن میرود و همچنان مورد توجه قرار میگیرد. جلالی در این باره عنوان میکند: فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت این مجموعه بهروز بودن آن است. اینکه «شکرستان» همیشه ماجراها و داستانهای بهروزی دارد. یعنی همواره بازخوردهایی از مخاطبانش میگیرد و سعی میکند نظرات را اعمال کند.. چون مخاطب امروز با ریتم سریعتر بیشتر ارتباط برقرار میکند، پس ریتم روایتها را بر اساس نیاز مخاطب سریعتر میکند. قصهها هم که بر اساس اتفاقات روز جامعه است. بنابراین مجموعه این عوامل باعث میشود «شکرستان» همچنان پرمخاطب باشد.
وی درباره استفاده از تکنیک روز در تولید این مجموعه هم توضیح میدهد: در تکنیک نمیتوانیم تغییری ایجاد کنیم. چون قالب کار شکسته شده و فضا برای مخاطب ناآشنا میشود. ولی به نظر میرسد آنچه که بیننده را پای این مجموعه مینشاند همین فضایی است که از ابتدا برای «شکرستان» طراحی شده است. بنابراین اگر بخواهیم این فضا را تغییر بدهیم یا از بین ببریم، احتمال دارد برای بیننده نا آشنا شود و برایش جذابیت قبل را از دست بدهد. از این رو میتوان گفت مرز ظریفی در این کار هست. یعنی هم باید به روز بود و هم قالب و فضای کار را حفظ کرد.از آنجا که بازار رقابت بین پویانماییهای داخلی و خارجی داغ است و ناخودآگاه مخاطب این دو را با هم مقایسه میکند، جلالی درباره مصائب ساخت پویانمایی میگوید: به نظر من آنچه که در چنین موضوعی مهم است، نیروی انسانی است. یعنی در کارهای خارج از ایران میبینیم افراد درگیر بسیار زیاد هستند و بسیاری از آنها بحثهای نظارتی در کار دارند و خیلیها سرپرست هستند. اما در ایران این قضیه کمی جمع و جورتر است و آدمها سعی میکنند با یک عده محدودتری کار کنند که البته تخصص آن چند نفر را انجام میدهند. بنابراین گروهها کوچکتر هستند و همین مسأله این تفاوت را ایجاد میکند. ضمن اینکه همین مسأله در بحث بودجه هم بسیار تاثیرگذار است. با این حال «شکرستان» توانسته با همین بودجه و معیارها و ویژگیهایی که دارد، باز هم مورد توجه قرار گیرد و در کشورهای دیگر هم پخش شود. یعنی سازوکارش با پویانماییهای خارجی فرق میکند، اما موفقیتش در همان حد است. وی در پاسخ به این سؤال که کدام کاراکتر را بیشتر دوست دارد و با آن ارتباط برقرار کرده است، عنوان میکند: من معمولا جمعی از کاراکترهای «شکرستان» را دوست دارم. اما از بین کاراکترهای اصلی ننه قمر، اسکندر، صمد، بهادر و خواجه فرزان را بیشتر دوست دارم. به خصوص خواجه فرزان که شخصیت بسیار بامزهای دارد و با اینکه خطاهای زیادی از او میبینیم، اما شخصیت بانمکی دارد. شاید وجود و حضور این شخصیتهاست که سبب شده خیلی از مخاطبان به تماشای «شکرستان» بنشینند.
موضوعات روز به زبان شکرستانی
مسعود صفوی، سالهاست که تهیهکنندگی این مجموعه را برعهده دارد و یکی از دغدغههایش هم ساخت پویانماییهای آموزنده و سرگرمکننده برای مخاطبانش است. وی در گفتوگو با جامجم درباره تغییرات فصل جدید به نکاتی اشاره کرد. وی در این باره میگوید: شکرستان سالهاست که روی آنتن است. این سری از برنامه، سیزدهمین سری از شکرستان در زمان مدیریت آقای لیوانی در مرکز صباست. میتوانم بگویم الان ۱۸ سال است که شکرستان ساخته میشود و روی آنتن میرود. در این سالها و در فصلهای مختلف، تعداد فضا و کاراکترها خیلی زیاد بوده و همواره در سری جدید کوشیدیم از کاراکترهایی دوباره استفاده کنیم که چند وقتی در قصه نبودند، جلوی دوربین بیاوریم. وی با ذکر مثالی در این باره توضیح میدهد: مثلا کاراکتری داریم که یک طبیب پیر است. در چند فصل خیلی رویش کار شد و چندین فصل هم کمرنگ شده بود و قصهها بیشتر حول محور ننه قمر و اسکندر بود که مخاطبان بیشتری دارند. الان دوباره کاراکتر طبیب را در سری جدید زنده میکنیم، چون موضوعات تازه ما حول محیطزیست، آب و فناوری جدید است. صفوی درباره رمز موفقیت این مجموعه هم بیان میکند: شکرستان به این خاطر این همه سال دوام آورده و جلوی دوربین رفته که به موضوعات روز پرداخته و به زبان شکرستانی نقل شده است.درواقع یک فضای شکرستانی داریم که مسائل روز را به زبان خودمان ترجمه میکنیم. فضایی که ترکیبی از خنده، طنز و پرداختن به مسائل مختلف است. وی درخصوص راوی سری جدید شکرستان و اینکه آیا قرار است از راوی خانم هم استفاده شود، میگوید: بعد از زندهیاد مرتضی احمدی، هر بار یک راوی داشتیم. یک دوره شهاب حسینی، یک دوره رضا بابک، یک دوره آقای مومیوند بود. الان به این فکر میکنم که برای بعدها، یک راوی خانم هم داشته باشیم. یعنی برای یک یا چند دوره، راوی شکرستان، یک خانم باشد. این خیلی اتفاق مهمی است، چون باید قصه هم متفاوت باشد. یعنی نوع نگاهی که یک راوی زن با یک راوی مرد دارد، باید در قصه نمایش داده و این تفاوت احساس شود. صفوی همچنین میافزاید: چند خانواده و بچه جدید به این سری از مجموعه اضافه شدهاند. یک تعدادی شغل هم اضافه شد که کاراکترهای تازه و داستان به همان نسبت بیشتر شده است. البته محبوبیت در پویانمایی با محبوبیت ستاره واقعی متفاوت است. چون ستاره واقعی زندگی بیرونی دارد و کاراکترهای نمایش داده شده با آن بازیگر، به همان تناسب محبوب میشوند اما در پویانمایی چون پیشزمینهای ندارد، قدری برای محبوبیت کاراکتر زمان میبرد. قطعا کاراکترهای جدیدی که به قصه وارد میشوند را نمیتوان با آنهایی مقایسه کرد که ۱۶-۱۷ سال است در شکرستان بوده و محبوب شدهاند و برای همه آشنا هستند. بسیاری از کاراکترها یک عمر است که در مقابل چشم مخاطب هستند. به همین خاطر کاراکترهای تازه زمان بیشتری نیاز دارند، البته بهنظرم برخی از آنها خیلی زمینه این را دارند که در نظر مخاطب محبوب شوند. صفوی میگوید: فضاهای بیشتری را در فصل تازه اضافه کردیم چون موضوعات تازه آوردیم و باید در فضای تازه مطرح میکردیم. در سریهای قبل، برای پرداختن به مسأله برخی کافیشاپها، یک طراحی خاص شکرستانی از این فضا داشتیم یا در برخی قسمتها میخواستیم نشان دهیم که نوجوانان چطور در برخی محیطهای سنتی رفتار میکنند. همه اینها باید در فضای مناسب خود ارائه میشد. برای همین، همان شکرستان همیشگی را نشان میدهیم که برخی نقاط شهر در آن زندهتر شده است. این تهیهکننده درخصوص فرمت کلی شکرستان، به نکته جالبی اشاره میکند که نشاندهنده اتصال این مجموعه با هنر کهن ایرانی است. وی میگوید: شکرستان یک فرمی دارد که از تعزیه گرفته شده است. دلیل اینکه برای مردم آشناست، به غیر از تصویر که شبیه به معماری قدیم است، حرکتهایی که مخاطب را به یاد خیمهشببازی میاندازد و نوع حرف زدن و موسیقی که مردم را یاد جلال ذوالفنون میاندازد، ساختار روایی آن هم به شکل تعزیه است. یعنی یک معینالبکا مثل تعزیه داریم. راوی که همان معینالبکاست، میگوید فلان فرد امروز آدم خوب یا بد قصه است و به این صورت، دو شخصیت یک بخش یا قسمت متحول میشود. صفوی با ذکر مثالی در اینباره توضیح میدهد: مثلا در یک قسمت درباره استارتآپها توضیح میدهیم که صمد تصمیم میگیرد این کار را کند. در دقیقه اول میخواهد با همان رفتار عجولانه کاری انجام دهد و موفق باشد اما در پنج دقیقه آخر میبینیم که او موفق نمیشود. یعنی نمیتوان بدون اصل و ریشه یک استارتآپ خوب راه انداخت. درواقع در این پنج دقیقه آخر متوجه میشود که شیوه او اشتباه است و باید یک مسیر دیگر را میرفته. یعنی هم محبوبیت و کاراکتر خود را حفظ میکند و هم به مخاطب، پیام درست را منتقل میکند. این نقطه قوت شکرستان است که بدون بد یا خوب نسبت دادن به کاراکترها، آنها را در یک هویت جمعی ایرانی نشان میدهد که درحقیقت بیانگر این است که میتوان سبک زندگی را تغییر داد و در مسیر درست قرار گرفت. این تهیهکننده در پاسخ به این سؤال که بهترین فصل و شخصیتهایی که مورد استقبال قرار گرفت، کدام فصل از شکرستان بوده هم میگوید: بیشترین فصلی که شاید مخاطب با آن همراه بود و خیلی دیده شد، فصل اول و شخصیتهای ننهقمر و اسکندر بود اما در بقیه فصلها نیز مخاطبان شخصیتهای دیگری را که در شکرستان بیشتر به آنها پرداخته شده بود، دوست داشتند. وی در پایان هم درخصوص زمان پخش سری جدید این مجموعه عنوان میکند: سری قبل در نوروز امسال پخش شد. معمولا شکرستان در سه نوبت پخش میشود که نوروز، تابستان و پاییز است. گاهی بین عید قربان تا غدیر هم ۱۰ قسمت روی آنتن میرود. در حال حاضر هم در مراحل پیشتولید و نگارش قسمتهایی هستیم که قرار است تابستان، پاییز امسال و نوروز سال بعد روی آنتن برود.
«برات» شخصیت مورد علاقه من است
فرزاد شیرمحمدی، راوی و مدیر دوبلاژ سری جدید این مجموعه است که درباره نوع روایت شکرستان و اینکه صداشاهد ماجرا هم هست به جامجم میگوید: من صداشاهد این مجموعه در سریهای گذشته بودم. لازم است توضیحی درباره صداشاهد بدهم. در گذشته وقتی فیلمنامه تایید میشد، کارگردان از روی فیلمنامه روخوانی میکرد و تایمینگ لب کاراکتر و در کل حرکتهای کاراکتر با آن روخوانی طراحی میشد. اما در دورهای تصمیم بر این شد که در بخش صداشاهد از دوبلورهای حرفهای دعوت به همکاری شود تا حس بازی هم دربیاید. بنابراین من که صداشاهد این مجموعه هستم شیوه کارم بدینگونه است که فیلمنامه را بهصورت کامل میگیرم و همه نقشها را هم خودم میخوانم و روی صدای من انیمیشن ساخته میشود.
وی ادامه میدهد: این شیوه کار کردن برای بچههای انیمیشن بهتر است و نتیجه بهتری حاصل میشود. البته در کارهای انیمیشنی که در دنیا انجام میشود، کار به همین شیوه پیش میرود. یعنی یکسری بازیگر میآورند و کل فیلمنامه را میخوانند و بازی میکنند و روی صدای آنها کار ساخته و ضبط میشود؛ اما در کشور ما بهدلیل یکسری اصلاحاتی که در کار انجام میشود، یکبار دیگر کار دوبله میشود. یعنی در زمانی هم که خانم شوکت حجت دوبله این مجموعه را برعهده داشتند، روی صدای من کار را دوبله میکرد. یعنی من صداشاهد را میگفتم و بعد تیم خانم حجت کار را دوبله میکردند. وی همچنین میافزاید: در بحث صداشاهد سری جدید، همه کاراکترها را خودم میگویم. یعنی ننهقمر و گلیخانم را هم خودم میگویم و فقط لحن را تغییر میدهم.
آقای جلالی، کارگردان مجموعه به ذهنش رسید که راوی میتواند جوان هم باشد. چون غیر از شهاب حسینی، زندهیاد مرتضی احمدی راوی این مجموعه بود و انگار صداهای جاافتاده را بیشتر میپسندیدند، اما نظرشان این بود که من راوی سری جدید شکرستان باشم. گرچه من گزینه دیگری را پیشنهاد دادم، اما درنهایت قرار بر این شد که خودم راوی این فصل از مجموعه باشم. البته علاقه شخصی خودم است که راوی این مجموعه از پیشکسوتها باشد.
شیرمحمدی در ادامه عنوان میکند: راوی شکرستان بهگونهای راوی ــ بازیگر است. چون با کاراکترها در بخشهایی از کار تعامل دارد. از ابتدا همه دوستانی که راوی این مجموعه بودند هم بهنوعی راوی ــ بازیگر بودند. بنابراین دوبلوری که بازیگری کند کار برایش آنقدر سخت نیست که برای بازیگری که میخواهد کار دوبله انجام دهد.
وی که مدیریت دوبلاژ این مجموعه را نیز برعهده دارد، درباره بخش دوبله شکرستان هم توضیح میدهد: کارگردان این فضا را ایجاد کرده بود که با تیم قبلی کار کنیم. چون مخاطب کاراکترها را با آن صداها میشناسد، اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که دوبلورها تغییر کنند. البته یکسری تیپهایی هست که در سریهای گذشته هم استفاده میشد و صداپیشه با لحن لوطیمسلک بهجای کاراکتر صحبت میکرد. ما هم سعی کردیم با همان لحن بازی کنیم و تقریبا به آن لحن نزدیک شویم.غیر از خواجه فرزان که زحمت صداپیشگیاش را استاد منانی میکشید و تیپ نمیگرفت و با صدای خودش بازی میکرد. بنابراین برای آن کاراکتر تیپ جدیدی ساختم. در مورد ننه قمر هم کارگردان اصرار داشت از صدای یک اصفهانی استفاده شود؛ هنرمندی از اصفهان را دعوت به همکاری کردیم.
شیرمحمدی که تخصصاش پویانمایی است و با شبکه پویا در این زمینه همکاریهای بسیاری داشته، در بخش دیگری از این گفتوگو بیان میکند: نقاش کوچولو، قصههای ریرا و حالا با ما جزو کارهایی است که انجام دادم و از این شبکه پخش شده است. از این رو به هر حال پویانمایی سختیها و شرایط خودش را دارد. اما سختی این مجموعه برای من که هم راوی داستان و هم مدیر دوبلاژ کار هستم، مقایسه کردن این بخش از کار بود. چون بعد از سالها تیم صداپیشگی شکرستان تغییر کرده و ممکن است واکنشهایی را در پی داشته باشد. گرچه ما سعی کردیم خیلی از آن فضای قبلی فاصله نگیریم. در بحث راوی هم سعی کردم راوی را مثل سایر کاراکترها ببینم. وی از علاقهاش به کاراکترهای شکرستان هم میگوید: به نظرم یکی از محبوبترین کاراکترهای «شکرستان»، صمد است. آن هم به خاطر لحنی است که دارد و خیلیها با این کاراکتر ارتباط برقرار کردهاند. البته استاد مومیوند این کاراکتر را میگفت که در سری جدید من این کار را انجام دادم و خوشبختانه نظر دوستان هم این بود که صدای من روی این کاراکتر جاافتاده است. البته باید منتظر پخش بود و دید که مخاطبان هم چنین نظری دارند. البته من در این مجموعه صداپیشه ۸-۹ کاراکتر بودم و میتوانم بگویم اغلب کاراکترهای این مجموعه را دوست دارم. یکی از کاراکترهایی که در این مجموعه است «برات» نام دارد که آقای اردشیر منظم به جای او صحبت میکرد. من هم سعی کردم لحنم برای این کاراکتر به آقای منظم نزدیک باشد. به همین دلیل به یک تیپ بامزهای با همان حال و هوا رسیدیم، اما یک تیپ جدید است که من خیلی دوست دارم و جزو کاراکترهای مورد علاقهام است.
در این بخش نیمنگاهی به هنرمندانی داشتیم که در طول این سالها صداپیشه و راوی این مجموعه بودند
راوی
زندهیاد مرتضی احمدی
راوی
شهاب حسینی
راوی
رضا بابک
راوی و صمد و رمضون
علی همت مومیوند
خواجه فرزان و وزیر و قاضی
اکبر منانی
خواجه الماس
محمد عبادی
خواجه الماس و گدا
ابراهیم شفیعی
بهلول و بهادر
سعید شیخزاده
پهلوانفرصت و داروغه
شهروز ملکآرایی
اسکندر و برزو
شوکت حجت
ننهقمر
فرانک رفیعی
حاکم و عمو رمضون
اصغر افضلی
نقشهای مختلف
تورج نصر
براز
اردشیر منظم
شعبون و خواجه اقبال
جواد پزشکیان
گلی خانم
نرگس فولادوند
مظفر
مهدی آریننژاد