این روزها اینستاگرام بهعنوان پرطرفدارترین رسانه اجتماعی در میان ایرانیان به جولانگاهی برای نمایش خانههای مجلل با وسایل لوکس، تفریحات متنوع، انواع کلاسهای آموزشی و وعدههای غذایی گرانقیمت افرادی تبدیل شده که پیش از ظهور این اپلیکیشن یک زندگی عادی و ساده مثل اکثریت جامعه داشتند اما هرچه تعداد دنبالکنندگان آنها بالارفت و جیبهایشان پرپولتر شد، نمایش آنها در این فضا نیز قوت گرفت.
بیرون از کادر مربعی ویدئوهای روزمرگی اینستاگرامی چه میگذرد؟
هرچند این روزها در میان بلاگرها و اینفلوئنسرها رقابت برسرداشتن امکانات بیشتر و خوشبختتر بودن است اما سیر زندگی نمایشی این افراد نشان میدهد واقعیت با آنچه این بلاگرها با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند متفاوت است و این نشان میدهد وضعیت زندگی این افراد با آنچه مقابل دوربین نمایش میدهند سناریویی بسیار متفاوت دارد. اما علت این مسأله چیست؟
دکتر نجمهسادات مشهدی، روانشناس و مشاوره خانواده در گفتوگو با جامجم اینگونه رفتارها را ناشی از اختلال شخصیت نمایشی میداند و میگوید: در روانشناسی طیفی از افراد وجود دارند که شخصیتهای نمایشی دارند. درواقع این افراد آنچه دارند را نمایش میدهند و علاقه زیادی به جلب توجه دارند و در این مسیر حقیقت خود را نیز فراموش میکنند. وی میافزاید: برخی افراد عادی هم از این ویژگی برخوردارند، یعنی بین واقعیت زندگی آنها و پوسته بیرونی آن تفاوت وجود دارد و این افراد یک نقاب مقابل صورت خود میگیرند. اگر این نقاب با چهره اصلی فرد هماهنگی نداشته باشد باعث اختلال میشود اما اگر متفاوت نباشد فرد عادی است.
حقیقت فراموششده!
بسیاری از افرادی که تا دیروز یک زندگی ساده و معمولی داشتند اما به لطف صفحه اینستاگرامشان و پولهای هنگفتی که از تبلیغات به جیب میزنند، حالا در رده افراد مرفه جامعه زندگی میکنند، هیچ تمایلی برای مرور زندگی و حقیقت واقعی خود ندارند و در مواردی درصدد حذف آن هستند. این روانشناس علت را موقعیتهای شغلی این افراد میداند. وی میگوید: بخشی از شخصیت انسان براساس شغل آن شکل میگیرد، به همین دلیل این افراد آنقدر در موقعیتهای مختلف قرار گرفتهاند که حقیقت خود را فراموش کردهاند و حالا در قالبها و نقشهای مختلف زندگی میکنند.
حسرت یک زندگی راحت
ماجرای زندگی نمایشی بلاگرها از جایی آسیبزا میشود که این افراد باعث آه و حسرت کسانی میشوند که در حال جنگ برای آرزوهایشان در یک زندگی معمولی هستند. مشکلی که به گفته مشهدی، متاسفانه درحالحاضر بسیاری از جوانان ما با آن مواجه هستند و باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی این افراد مقایسه و فکر میکنند آنچه این افراد نمایش میدهند واقعیت است درحالیکه بسیاری از این افراد زندگیهای موفقی ندارند و از وضعیت فعلیشان نیز ناراضی هستند، چراکه میدانند که حقیقتشان چیست و به خودشان دروغ میگویند. وی میافزاید: این افراد به مرحلهای میرسند که روح و روانشان بهشدت آسیب میبیند و از فعلیت خود بههیچعنوان رضایت ندارند، چون حقیقتا زندگی نمیکنند و لذتهای آنها زودگذر است و از آنجا که قالب و اصل خودشان نیستند یک روزی صدای درونشان بلند میشود و تازه میخواهند حقیقت خود را پیدا کنند درحالیکه خود را گم کردهاند.
آرامشی که به آسایش رنگ باخت
این مشاور خانواده معتقد است که بسیاری از این افراد که آسایششان رابه نمایش میگذارند،آرامششان را باختهاند.وی دراینباره میگوید: لذت واقعی یک حس درونی ومربوط به درون انسان است واهداف مادی همچون سرابی هستند که فرد به محض رسیدن به آن ذوق و اشتیاقش را از دست میدهد. بههمیندلیل افراد باید حقیقت درونی را بشناسند، چراکه این مقایسهگری به دلیل این است که فرد اندازه و عیار خود را نمیداند. اگر فرد اندازه خود را بداند خودش را با کسی مقایسه میکند که کامل است نه با فردی که عیاری ندارد وخودش درگیراختلالات مختلف است ودرواقعیت زندگی و روابط مطلوبی ندارد.درهرحال باید دانست که یک بلاگر تأثیر ذهنی و روانی زیادی بر مردم میگذارد؛ بهطوریکه فعالیتهایش دنبالکنندگان بسیاری دارد و چنان عمل میکند که هر رفتار و گفتار وی مردم را نیز ترغیب، تحریک و متمایل به هدف بلاگر کرده و مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، لذا لازم است تا یک نظارت و تمهیدات جدی برای مدیریت محتوای منتشرشده از سوی این افراد اعمال شود.