اینک توصیههای مهم رهبر معظم انقلاب به رئیسجمهور و همکاران ایشان در ابتدای راه دولت چهاردهم را باید راهنما و دلیل راه این دولت در طول دوران مسئولیت چهارساله آینده برای عبور موفقیتآمیز از این مسیر دشوار و تحقق برنامههای خرد و کلان و برخورداری جامعه از دستاوردهای عینی و ملموس این اقدامات دانست. تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم وظیفه همگانی برای حمایت و کمک به دولت در طلیعه سخنان ایشان، حاکی از نقش و اهمیت این موضوع، نه صرفا برای دولت، بلکه برای تمامی کشور به معنای اعم آن است. بدیهی است در حالی که شبکهای از شیاطین بیگانه شبانهروز در حال توطئهچینی و کارشکنی و مانعتراشی برای کشور و ملت ایران هستند، جز با انسجام و وفاق و همکاری داخلی نمیتوان بر مشکلات فائق آمد. صدالبته که معنای وفاق صرفا تایید و تشویق دولت مستقر نیست، بلکه تحقیق و تأمل در سیاستها و عملکردهای دولت و نیز انتقاد سازنده و پیشنهادهای دلسوزانه بخشی بسیار مهم از این همکاری و وفاق را تشکیل میدهد. آنچه مهم است این که رویکردهای خصمانه و کینهورزانه در میان نباشد و موفقیت دولت مستقر، بهعنوان موفقیت کشور و نظام در نظر گرفته شود و نه صرفا موفقیت یک شخص یا یک جناح.
اما نکته دیگری که در سخنان مقام معظم رهبری از اهمیت ویژهای برخوردار است و جا دارد که به صورت ویژه مورد توجه دولتمردان قرار گیرد، لزوم آگاهی عمیق و وسیع از مجموعه توانمندیهای داخلی در عرصههای گوناگون است. این موضوع بیتردید به نوعی خودباوری و اعتماد به نفس منتهی میشود که باید از آن بهعنوان مهمترین منبع انرژی برای فعالیت دولتمردان یاد کرد. با نگاهی به تاریخ دو سده اخیر کشورمان باید گفت آنچه زمینه اصلی ضعف و وابستگی کشورمان را تشکیل میداد، فقدان چنین نگاه و تفکری در حاکمیت و جامعه ایران بود. با شکستهای سنگین ایران در جنگهای با روسیه در اوایل دوران قاجار و سپس مواجهه با پیشرفتهای علمی، صنعتی و نظامی در مغربزمین، روحیه ایرانیان درهم شکست و از آنسو، بیگانگان نیز با انواع شیوهها و با بهرهگیری از عوامل خودباخته غربزده، بر شدت این خودباختگی افزودند و بر گُرده ایران و ایرانی سوار شدند و تا توانستند به چپاول و غارتگری پرداختند. انقلاب اسلامی تنها یک انقلاب سیاسی نبود، بلکه مهمتر از آن یک انقلاب روحی، معنوی و روانی بود که ملت خسته از وابستگی و تحقیر را به خروش و قیام واداشت و روح بلند خودباوری را در چهارچوب مفاهیم و فرهنگ اسلامی به کالبد ایران و ایرانی دمید. پس از آن است که ما شاهد خیزش دوباره ملت ایران در عرصههای علمی، صنعتی و نظامی هستیم و دستاوردهای آن را مشاهده میکنیم. امروز مهمترین و سهمگینترین نبرد شبکه شیاطین علیه ایران، جنگ اقتصادی و نظامی نیست، بلکه جنگ روانی است تا بتوانند این روحیه را درهم بشکنند که اگر خدای ناکرده در این جبهه به پیروزی برسند، پیروزی آنها در دیگر جبههها حتمی خواهد بود. تأکید حضرت آیتا... خامنهای بر لزوم شناخت توانمندیهای داخلی و دستاوردهای آن تا حال حاضر و نیز برخورداری از ایمان و اعتقاد کامل به نیروهای توانمند داخلی و ضرورت آموزش و پرورش استعدادهای جوشان و فراوان جوانان این مرز و بوم از این پس، در حقیقت یک ضدحمله کامل و موفق در قبال آن جنگ روانی گسترده دشمنان به حساب میآید، چراکه ضمن تقویت انگیزههای داخلی و افزون ساختن مستمر و شتابنده محصولات و دستاوردهای علمی و فنی داخلی، موج ناامیدی را به جبهه دشمنان روانه میسازد و طعم شکست را در این کارزار مهیب به آنها میچشاند.
درهمین چهارچوب، توجه ویژه به کادرسازی در ردههای مختلف مدیریتی، از جمله نکات مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب است. این وظیفهای است که هر دولتی باید در دستور کار خود قرار دهد و در حقیقت آینده کشور را با تربیت مدیران جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه در زمینههای مختلف تضمین کند. این طیف از مدیران پرورشیافته و مجرب که در صحنه کار و عمل، به صورت طبیعی رشد کردهاند، خود کارشناسانی زبده بهشمار میآیند که با اشراف علمی و تخصصی کامل به امور و مسائل تحت مدیریت خود، قادر به حل مشکلات خواهند بود. البته ناگفته نماند که خوشبختانه کشور ما در طول سالیان گذشته موفق به تربیت و تأمین بسیاری از اینگونه مدیران شده است، اما آنچه مورد تأکید است، بیتردید گستردهتر شدن این روند است که میتواند تضمین مناسبی برای آینده مدیریت کشور باشد. درکنار این قضیه،همچنین باید آرزو کرد و امیدوار بود که با رفتوآمد دولتها، مدیران و کارشناسان مجرب و زبده درگیر و دچار نوسانات سیاسی روز نشوند و پستهای مدیریتی در سطوح مختلف بر مبنای گرایشهای سیاسی و ارتباطات خاص توزیع نشوند.
و در پایان این مقال، جا دارد به این توصیه مهم دیگر مقام معظم رهبری نیز پرداخت که هنگامی که سخن از کارشناس و کار کارشناسی به میان میآید، باید فرق صدف و خزف را دانست و مبادا تزها و تئوریها و توصیههای غربی و شرقی که سنخیتی با شرایط و مقتضیات ما ندارند، بهعنوان طرحها و برنامههای کارشناسانه در نظر گرفته شوند که در این صورت نهتنها مشکلی حل نخواهد شد، بلکه بر مشکلات افزوده نیز خواهد شد. شرط حکمرانی خردمندانه، شناخت و تشخیص صحیح و درست است. اشتباهات در عرصه حکمرانی، تبعات سنگین و بلندمدت بهدنبال خواهد داشت. آقای پزشکیان و دولت ایشان باید حداکثر دقت و مراقبت را در این زمینه داشته باشند. آنچه رهبر معظم انقلاب در دیدار با دولت چهاردهم فرمودند، خطوط و مسیر روشن و دقیقی را در پیش روی این عزیزان قرار داده است و امید آن که دولت آقای پزشکیان بعد از چهار سال، کارنامه درخشانی در پیمودن این مسیر داشته باشد.