به گزارش خبرنگار جام جم، شامگاه ۱۸تیر۱۴۰۱ یکی از قهرمانان کشتی، سوار بر خودروی تویوتا لندکروزش در حال عبور از بزرگراهی در شرق تهران بود که ناگهان یک خودرو از پشتسر با خودروی او تصادف کرد. این ورزشکار خودرواش را متوقف کرد و از آن پیاده شد تا وضعیت را بررسی کند که سرنشینان خودروی پژو ۴۰۵ که با او تصادف کرده بودند هم پیاده شدند. آنها مسلح بودند و نقاب و ماسک بهصورت داشتند و شروع به تهدید این ورزشکار کردند. آنها میخواستند خودروی لندکروز او را سرقت کنند، اما کشتیگیر سابق مقاومت کرد. در ادامه مردان مسلح دو گلوله به پای ورزشکار شلیک کردند و خودروی او رادزدیدند.پس از شکایت این کشتیگیر، مأموران تحقیقات خود را آغاز کرده و با چند سرقت مشابه دیگر هم روبهرو شدند. بررسیها نشان میداد که سارقان مسلح بهصورت سریالی، خودروهای لندکروز را سرقت میکنند.
یکی ازمالباختهها که در حوالی شهر ری به دام سارقان مسلح گرفتار شده بود، مرد کارخانهداری بود که به مأموران گفت: شب وقتی کارم تمام شد سوار ماشین لندکروز خود شدم تا به خانه برگردم. در بین راه ناگهان یک خودروی آزرا از پشت به ماشین من کوبید. از ماشینم پیاده شدم تا از راننده آزرا خسارت بگیرم اما یکی از سرنشینان اسلحهای به سمتم نشانه گرفت و تهدید کرد که اگر حرفی بزنم شلیک میکند. او یک تیرهوایی شلیک کرد و من از ترس جانم تسلیم شدم و آنها ماشینم را به سرقت بردند.
مأموران پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از دزدان مسلح تمام دوربینهای مداربسته در اطراف محل سرقتها را بررسی کردند. تا اینکه با به دست آمدن چهره متهمان در آخرین سرقت مشخص شد یکی از آنها سابقهدار بوده و بارها به جرم سرقت به زندان رفته است. با این سرنخ این مرد تبهکار دستگیر شد و اقرار کرد که سرقتهای مسلحانه را با همدستی دو نفر از دوستانش انجام میدهد که هر دو همدست وی نیز در عملیاتی جداگانه دستگیر شدند. سرکرده باند گفت: پس از آنکه از زندان آزاد شدم تصمیم گرفتم کار جدیدی را شروع کنم. به این ترتیب نقشه کشیدم تا خودروهای لندکروز را به سرقت ببرم. شگردمان تصادف ساختگی بود و پس از انجام نخستین سرقت، خودروی لندکروز را به مالخرمان فروختیم و در ازای آن پورشه و آزرا گرفتیم تا ادامه نقشههای خود را پیش ببریم. آنطور که متوجه شدم مالخر پس از خرید لندکروزهای سرقتی از ما، شماره شاسی را تغییر داده و به شیوه سند نمره آن را میفروخت.
با تکمیل تحقیقات پرونده این سرقتها با صدور کیفرخواست و برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان در شعبه سیزدهم پای میز محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه دادگاه شکات به تشریح شکایت خود پرداختند. سپس سرکرده باند در جایگاه ایستاد و گفت: شش خودرو سرقت کردیم اما قصد آسیب به فردی را نداشتیم. در جریان سرقتها دو نفر از مالباختگان مقاومت کردند که مجبور به تیراندازی به آنها شدیم. با فروش خودروهای سرقتی چند میلیارد پول و یکقطعه زمین به دست آوردیم. خودروهای سرقتی را پلیس پیدا کرده و از شاکیها درخواست بخشش دارم.
متهم ردیف دوم هم گفت: در صحنه سرقتها حاضر بودم اما شلیک نکردم و پول کمی از این سرقتها به دست آوردم.
سومین متهم هم اظهار داشت: من نقش راننده را داشتم و با خودروهایی که قرار بود سرقت کنیم، تصادف میکردم. بعد سرقت آنها سوار ماشین دزدی میشدند و من هم با ماشین خودمان محل را ترک میکردم، حتی پلاکهای سرقتی را دوستانم روی ماشین نصب میکردند.
در ادامه متهمی که مدارک خودروها را جعل میکرد در جایگاه ایستاد و گفت: من مدارک یک خودرو را جعل کردم و یک میلیارد تومان دستمزد گرفتم.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شده و هر سه سارق را در مجموع به ۴۵ سال زندان، رد مال، پرداخت دیه بابت جراحات دو راننده و شلاق محکوم کردند.