مثلا او همواره توان دیدی تیز در تشخیص مقتضای زمان و نیازهای کنون زندگی انقلاب و امر سیاسی را داشت یا ارتباطات بینالمللی او معتبر بود. مهمانان او ازآمریکا، اروپا و آسیا و حتی آفریقا شاخص ودرجه یک بودند وبسیار مؤثر درگسترش دامنه آگاهیهای انقلاب و ارتباطات جهانی عمل میکرد.طرح او در برنامه و نهادسازی برای افقهای باز و پرامید و بزرگ در هر زمینه کار فرهنگی و رسانهای، حتی در قلمرو هنر انقلاب، اساسی وراهبردی و دارای قدرت سیاسی استراتژیک بود و برداشت او پیشران بهشمار میآمد. ارتباطات وسیع او با جهان میتوانست پایگاههای نو برای انتشار نگاه ما به جهان بیافریند و خواست زدودن سموم غربگرایی در سیاست، هنر و فرهنگ ایران بهوسیله او با طراحی واقعگرایانه توام بود. مثلا در سینما زمانی که نولیبرالیسم و مدیریت کابینههای غربزده فاجعه آفرید و بهطور هولناک جشنوارهها، انتخابهای برتر فیلم، کارگردان و... به صورت نگرشی ضدملی و ضدانقلابی به جای رشد نیروی مومن انقلابی رشد نیروهای ملحد، فاسد و چاکر غرب را رواج داد؛ او یک طرح تربیت نیروی انقلابی با افق تولید و مناسبات جهانی و جشنوارهای آبرومند در همین مدار را ریخت و کوشید بهطور جدی ترویجش کند و به نحو مردمی به آن هویتی نو ببخشد و گرم و صمیمی و جهادی نگاهش دارد. حالا من نه با نادر که نادر بود؛ بلکه با همین جشنواره عمار یادگار او کار دارم. میدانم افراد سالم با چه مشقتی مجبور به کار در فضاهای پر مانع هستند. میدانم از منتقد مدرن غربگرا تا مدیر و رئیسی لیبرالنما که هیچ فهمی از جهان و ظلم جهانی و اسلام و انقلاب ندارد و دل سپرده به شیطان مدرن و دستپرورده قدرتهای هنری و فکری ابلیسی مدرنیته هستند چه به روز جریان مومن میآورند، با این همه نیروی ایمان حق ندارد به این بهانه بیخردی و سستی کند.
راهی که همچنان ادامه دارد
چند روز پیش از تلویزیون خبر فراخوان جشنواره عمار را شنیدم و خوشبختانه با اطلاع رسانی دوستان روزنامه متوجه شدم که این جشنواره همچنان بر راه خود ثابتقدم به پیش میرود و ریز عناوین این جشنواره دربرگیرنده موضوع مبارزات مستضعفان جهان تماما به موضوع فلسطین و مقاومت غزه و... اختصاص یافته است. و شکرا لله که دوستان عمار درک زندهای از کار دارند اما نکات دیگر کماکان قابل توجه و نقد است.نکتهای که قابل اشاره باقیمانده آن است که مدیریت انقلابی و عقل انقلابی به نحو بروکراتیک و دستورالعملی و فراخوانی و باریبههر جهت کار نمیکند. به شیوه نادر کار میکند. میخواهم بگویم مدیریت جشنواره باید یکسال پیش از جشنواره، سیاستمحوریکردن موضوع غزه را فراهم و مشاوره خود را دریغ نکند و تشویق نماید. زیرا غربیها به انحای گوناگون ساختن فیلم در کشورهای پیرامونی را مدیریت میکنند، به کارگردانان همسو نیات خود را القا مینمایند و در سطح جهانی تماس میگیرند. برای همین عمار هم باید با فیلمسازان انقلابی منطقه تماسی داشته و سازماندهی خاصی برای تحرکات بینالمللی در ارتباط با محور و موضوع حیاتی جشنواره در نظر گیرد.
جنبش جهاد سینمایی
این نگاه عمار که مشتق از نگاه طالبزاده است، به یک جنبش جهاد سینمایی به سود غزه و افشای جنایت نسلکشی منجر خواهد شد و نتایجش را در جشنواره میبینیم.در بزرگترین فاجعه بشری مشخص و ضرورت بیان جهادی و انقلابی هنر در میدان و تصویر جزئیات جهانگیر این جنایت نسلکشی و سیاست زمین سوخته استکبار فرعونی، باید در جشنواره عمار بازتاب داشته باشد. آثار افشاگر و در ارتباط با وقایع غزه و بیروت و یمن و عمل رژیم تبهکار و آمریکا و اروپای بیشرم و فاشیست و بیحیا و تصویرجنایت ودربیمارستانها وساختمانهای مسکونی وشهر وحقوق انسانی و هزارمسأله حیاتی دیگر نیازمند فعالیت طراحی شده است.امروز در فرصت جشنواره سخن از مستضعفان جهان یعنی سخن از غزه و بیروت با عمق و ژرفاست و این نیازمند مشاوره و تماس وسیع جشنواره با فیلمسازان منطقه بوده که امیدوارم به آن عمل شده باشد. همچنین است سخن از امام و نقش جهانی او،یعنی سخن ازسیاست ونگاه امام(ره) درباره رژیم غاصب ونابودی آن و هرسخن انقلابی درهرزمینه یعنی سخنی پیوند دادهشده به فاجعه جهانی فلسطین وجریان کنونی مقاومت بیروت. وعناوین مختلف از نسلکشی و کودککشی تا ویرانی شهرها و خانهها و خانوادهها و ترکاندن وحشیانه زندگیها و تا مقاومت شکوهمند رهبران مقاومت در میدان و تا چهره ایمان در آینه بیروت وغزه و تا تصویر فاشیستی سیاست حمایت آمریکا واروپا و تاافشای نقش سرمایه جهانی پشت پرده و دهها موضوع که انشاءا...همه جشنواره عمار امسال رادرتصرف خوددرآورد وفیلمسازان انقلابی باهمه امکانات پویانمایی و داستانی و مستند و حتی نماآهنگ روایی و فیلمیک و هوشمصنوعی و انواع تکنیکها این جشنواره را عرصه اعتراض و افشاگری انقلابی در سطح دنیا بکشاند و کارهای خوب را در جهان پخش کنند.