بدرالسماء نزدیک به هفت دهه است که در زمینه هنر نگارگری و بهویژه هنری که برخاسته از عقاید مذهبی و عشق و ارادت به ائمهاطهار علیهمالسلام است، فعالیت دارد. در نتیجه این تلاش، او در سال۱۳۸۷موفق به دریافت نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. یکی از ویژگیهای آثار بدرالسماء این است که توانسته پیوندی میان هنر سنتی نگارگری و مسائل روز اجتماعی برقرار کرده، هنرش را از این دریچه به مخاطبانش عرضه کند و پیام خود را برساند. همین دیدگاه موجب شد که آثار او پس از شهادت سردار سلیمانی، مزین به چهره سردار دلها باشد. این هنرمند و استاد نگارگری از جمله خادمان برگزیده قرآن کریم است که آثار اوبا آیات واحادیث ائمه معصومین علیهمالسلام گرهخورده ومعناشناسی تعدادی ازآیات مصحف قرآنشریف رابه تصویر کشیده است.او بیش از۱۰اثردرباره پیامبر(ص)، بیش از ۱۰ اثر نیز درباره امام رضا(ع) و چندین اثر مختلف نیز درباره حضرت فاطمه زهرا(س) دارد. علاوهبر این، در بیش از ۳۰۰ نمایشگاه انفرادی و جمعی در داخل و خارج از کشور ازجمله کشورهای فرانسه، ایتالیا، سنگال، مالی، الجزایر و لبنان شرکت کرده است. باتوجه به حضور این هنرمند در تهران و دیدار با رهبر معظم انقلاب در کنگره شهدای اصفهان در روزنامه جامجم، میزبان این هنرمند شدیم و به بهانه ایام فاطمیه درباره چگونگی تحول دیدگاهش بعد از انقلاب و رسیدن به نگارگری مفهومی و معنوی صحبت کردیم.
با توجه به اینکه هر اتفاق تاریخی روی تمام اقشار جامعه ازجمله هنرمندان تأثیر میگذارد؛ انقلاب بر فکر و هنر شما چه تأثیری قبل و بعد از وقوع گذاشت؟
من توفیق داشتم انقلاب را درک کنم و پیروزی آن را ببینم. دو دهه قبل از انقلاب نیز کار هنری حرفهای کردم که صرفا برای تأمین معاش بود. آرزو داشتم کارهایم فروش برود و مخاطبان ما نیز گردشگران بودند اما موردی که ایرانیان آثارم را بخرند، نداشتم. علاوهبر این، آثارم به شیوهای بود که تصور داشتم با شئونات اسلامی چندان همخوانی ندارد و صرفا ترسیم نقاشیهای زمینی لیلی و مجنون وعشق وعاشقی بود؛ البته عشق خوب است اما باید درآن معنایی حماسی و معنوی هم نهفته باشد و نمیشود تکبعدی کار کنیم. بنابراین، بعد از انقلاب و دردوران دفاعمقدس،مخاطب و درآمدم را از دست دادم و وقفهای در کارم ایجاد شد اما دیدن پیروزی انقلاب بعد از۱۴۰۰ سال،همیشه جزو آرزوهایم بوده و از بچگی میشنیدیم که پدران و مادران ما نیز دوست داشتند با باز شدن راه کربلا به عتبات عالیات بروند. به هرحال، مقطع تاریخی ۲۲ بهمن۵۷ را تولد دوبارهای برای خودم میدانم؛ چراکه مرحوم مدرس در صحبتهایش به اینکه سیاست ما عین دیانت ماست، اشاره کرد. اگر دوست داریم هنرمان در راستای اسلام باشد، باید در همین راه قدم برداریم. بعد از پیروزی انقلاب، اندازه آرزوهای ما وسعت پیدا کرد و به اینجا رسیدیم که این مسیر باید ادامه پیدا کند و به صاحب اصلی این پرچم یعنی صاحب الزمان(عج) برسد. من در این راستا اراده کردم وارد مسیر دیگری شوم تا هنرم در خدمت این راه و پرچم باشد. چند روز قبل برای گرامیداشت ۲۴هزارشهید اصفهان(برابر با ۱۰درصد ازشهدای کل ایران) به تهران آمدم، خدمت آیتا... خامنهای رسیدم و توفیق داشتم در این جلسه حاضر شوم. در سالی که گذشت، دوبار برای رسیدن به حضور ایشان دعوت شدم اما به لحاظ وضعیت جسمی توفیق حضور نداشتم، این بار قسمتم شد و بنابراین، پشتسر ایشان برای اولین بار نماز خواندم. ایشان صحبتهایی درباره فرهنگ و هنر داشتند، بهخصوص که اصفهان به شهر هنر شناخته میشود. صحبتهایی که درددل ما هم بود و خوشحالم که رهبری بلندنظر داریم که میدانند این انقلاب با فرهنگ است که میتواند بهدست صاحب اصلیاش برسد. برای همین هم هست که همیشه ایشان روی موضوع فرهنگ و هنر از زمان پیروزی انقلاب تأکید دارند.
پس پیروزی انقلاب باعث شد گرایش هنری شما تغییر کند و نگاه معنوی در آثار شما ظهور و بروز پیدا کرد؟
بله، قبل از انقلاب فقط بحث علاقهام مطرح بود و همانطور که گفتم، صرفا برای فروش آثار، کار میکردم و بر اساس این عقیده که بتوانم تأثیری روی دیگران بگذارم، نبود. خوشبختانه این زمان فطرت (انقطاع کاری) خیلی خوب بود. خداوند در قرآن میفرماید بعد از هر سختی، آسایشی است و من نیز به همین نتیجه رسیدم و شرایط به نحوی رقم خورد که دوباره تمرین نقاشی را شروع کردم. دوست داشتم آثارم جنبه مفهومی داشته باشد؛ پیامی به مخاطبش منتقل کند و در راستای صحبتهای پیامبر(ص) و اتفاقات عصر ما باشد. جالب است که این اتفاقات ادامه داشت و هر روز شاهد یک رویداد جدید بودیم و من در حد توانم کارم را شروع کردم. در آن زمان مسئولیت خانواده را داشتم و در مقطعی با مشکل مالی روبهرو شدم.در آن زمان استادم برادر بزرگترم بود و بیشتر به شکل تجربی کار کردم. در آن زمان برادر کوچکترم که استعداد فروش آثار هنری را داشت، به من میگفت مثل قبل کار کن و خودم مسئولیت فروش آنها را به عهده میگیرم و حتی آثارت را به خارج از کشور میبرم و آثار را به فروش میرسانم، که قبول نکردم و میخواستم بر اساس تفکر و اندیشهام کار کنم. در سال ۷۰ اولین نمایشگاه انفرادیام را در اصفهان برگزار کردم که خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شد. در حال حاضر اگر قرار است آثارم را یک گردشگر غیر ایرانی بخرد و ببرد، دوست دارم پیامی از ایران داخل آن نهفته باشد. اگر کاری هم انجام دادم، همه به برکت انقلاب بوده و به این واسطه تحول بزرگی درونم بهوجود آمد. من در مورد مولانا چندین اثر کار کردم و فکر میکردم چه شد که مولانا به مقام بزرگترین شاعران دنیا رسید و میبینیم که شمس تبریزی موجب تحول دیدگاه او شد و انگار خورشیدی بر او طلوع میکند.
پس میتوانیم بگوییم شمس زندگی شما انقلاب بوده است؟
بله، اما معتقدم شمس یک نفر را متحول کرد، اما وقتی امام خمینی(ره) انقلاب را آغاز کرد و پیامش را به مردم ایران و جهان رساند، مثل نوری بود که به همه دنیا تابانده شد. ایشان فرمودند که انقلاب ما انفجار نور بود و این نور به من هم تابانده شد. روزی من به یک مولویشناس این موضوع را گفتم و او تایید کرد و گفت اگر مولانا امام خمینی(ره) را میشناخت و درک میکرد، شمس را رها میکرد و دنبال ایشان میآمد. اگر انقلاب نبود، ما به همان سیر کاری که داشتیم ادامه میدادیم و هیچ تحولی را احساس نمیکردیم.
آثار شما جنبههای مختلف تاثیرگذار دیگری هم دارد، مثلا تا پیش از زمان مکتب نگارگری تهران ما در این هنر شاهد موضوعات روز و اجتماعی نبودیم و تقریبا تنها نمونه عیان آن، برخی از آثار حسین بهزاد است که به موضوع استخراج نفت در زمانی که این موضوع گفتمان روز جامعه ایران در آن زمان بود، میپرداخت. اما این نگرش بعدها هم ادامه پیدا نکرد و دوباره هنر نگارگری ما در آن داستانهای خیالی و افسانهها و اسطورهها خلاصه شد. اما شما یکی از شاخصترین هنرمندانی هستید که در آثارتان به موضوعات اجتماعی روز مانند فاجعه حجاج منا، شهادت سردار دلها، شهید حججی و... واکنش نشان دادید. چگونه این گرایش فکری در شما شکل گرفت و منجر به خلق آثار مرتبط با مسائل روز در نگارگری شد؟
هنر نگارگری ما توانایی نمایش بسیاری از مسائل روز را دارد و خیلی میتواند حالتپذیر باشد و اگر این تکنیک و سبک را یاد بگیریم، میتوانیم ایدهها، تفکرات و حوادث مربوط به عصر خودمان را هم روایت کنیم. سعی کردم اکثر آثارم علاوه بر بهروز بودن، جوانپسند باشد و مخاطبان امروز را هم جذب کند. اکثر مخاطبان دوست دارند بهسرعت متوجه آثاری که میبینند شوند. من سعی کردم بیشتر تلاش کنم سبک آثارم تلفیق میان سنتهای گذشته با مسائلی باشد که مخاطبان امروز به آن علاقه دارند. همین الان نیز میتوانیم بسیاری از اتفاقات گذشته مثل صحبتهای پیامبر(ص) در مقاطع حساس یا وقایعی مثل شهادت، ولادت امامان و غدیر خم را بهشکلی جدید در هنر نگارگری استفاده کنیم. امام خمینی(ره) بارها در صحبتهایشان به این اشاره کردهاند که راه انتخابی شما راه انبیاست که همه آنها روی کلمه طیبه «لاالهالاالله»-نفی همه طاغوتها و پیادهشدن نظام توحیدی در عالم- تاکید دارند. ما در نگارگری بهخوبی میتوانیم این پیامها را تصویر و به مخاطبان منتقل کنیم. مثلا مدتها فکر میکردم برای چهلسالگی انقلاب باید چه موضوعی را تصویر کنم؛ آیا خود امام خمینی(ره) یا یارانشان را باید تصویر کنم؟...اما به ایننتیجه رسیدم که محور اصلی اثرم در ۴۰سالگی انقلاب همان کلمه لاالهالاا...با نقش۴۰ گل نرگس و همراه با نور بر اساس گفتههای امام خمینی(ره) باشد. امام خمینی(ره) فرمود تا تفکری در قالب هنر ریخته نشود، ماندگار نمیشود و هنر خیلی میتواند تاثیرگذار باشد و حرف برای گفتن داشته باشد. وقتی قصد داشتم روی تابلوی شهدای فاجعه منا کار کنم، روز افتتاحیه بعضی از خانوادههای این واقعه تلخ حضور داشتند و گفتند این تابلو تسلای خاطری برای ما شد که یاد این شهدا فراموش نمیشود. در آخرین اثرم هم قصد داشتم بر اساس آیات قرآن پیش بروم و پیروزی حزبا... لبنان را در قالب تابلویی نشان دهم؛ پس به این نتیجه رسیدم خداوند این پیروزی را با آیه «فان حزبا... هم الغالبون» بشارت میدهد و من هم روی این موضوع کار کردم. امیدوارم صلح در لبنان ادامه پیدا کند و هنگام خلق این اثر تلاش کردم جنبه مثبت قضیه و نیمه پر لیوان را درنظر بگیرم. بنابراین، اثری خلق شد که هم حاوی هنر ایرانی است و هم وعده خداوند در آن نهفته است. اثر دیگری که اخیرا کار شد مربوط به شهدای امدادگر است که کار خوبی شد و البته آثاری هم درباره شهدا داشتم که نام همه آنها میتواند مسیر ظهور باشد.
با وجود آنکه شما بهخوبی نشان دادید که هنر نگارگری میتواند روزآمد باشد اما شاهدیم که در نگارخانهها بیشتر به هنر مدرن توجه میشود و اغلب میدان تجسمی تحت سیطره هنر انتزاعی است و نگارگری ایرانی در میان این آثار دیده نمیشود. علت را در چه میبینید؟
نمیخواهم چیزی را نفی کنم، اما نمایشگاهی از آثار مدرنیستها برگزار شد که در تمام آنها اعتراض دیده میشد و هیچ سنخیتی با تفکر ما نداشت؛ یعنی علاوه بر اینکه با ما ارتباط برقرار نمیکرد، ممکن بود تاثیر سوئی هم بگذارد.
از طرف دیگر باید به زمانی که برای خلق آثار نگارگری گذاشته میشود هم توجه کنیم. هرکسی که میخواهد این هنر انتزاعی و مدرن را فرابگیرد، میتواند ظرف مدت یکسال آموزش ببیند، اما اگر کسی بخواهد مکتب نگارگری ایرانی را یاد بگیرد، باید بیش از ۱۰سال زحمت بکشد. متاسفانه کمتر کسی حاضر است این زحمت را به خودش بدهد و شاید به همین دلیل است که بیشتر نمایشگاهها آثار مدرن هستند. بهطورکلی در نگارگری خیلی مشکل است کسی بتواند بیش از ۵۰ نمایشگاه انفرادی برپا کند و آثار نمایشگاه هم جدید باشند، اما ما نگارگرانی داریم که حداقل یک یا دو اثر را در نمایشگاه شرکت میدهند و بهعنوانمثال، به یکباره نمیتوانند۴۰ اثررا ارائه دهند.هنرمند نگارگر خیلی باید کار کند تا بتواند چند کار در سال داشته باشد. شاید به همین دلیل گالریها ترجیح میدهند با هنرمندانی کار کنند که ظرف شش ماه تا یکسال آثار متعددی را به نمایش بگذارند.
همان طور که میدانید نگارگری ایران چندسالی است که به شکل جهانی ثبت شده. آیا این موضوع جریان یا اتفاق خاصی را در عرصه این رسانه هنری رقم زده است؟
ثبتشدن هنر ایران در جهان بهویژه نگارگری بسیار خوب است و میتواند هنر ما را به جهان معرفی کند. اخیرا قلمزنی ایران را در میراث ناملموس هم ثبت کردند و این خیلی خوب است، اما باید این راه را ادامه دهیم. مولانا هم به نام ما ثبت شده، اما چه بهرهبرداریای از نام او داریم؟من چند نمایشگاه در ترکیه داشتم و متوجه شدم تا چه اندازه بهرهبرداری خوبی از این شخصیت میشود. من در مورد پرچم با نقوش ایرانی خیلی سعی کردم کار کنم تا وقتی گردشگری به ایران میآید بتواند با خود اثری به کشورهای دیگر ببرد و چقدر خوب است که پرچم ایران را ببرد. همچنین اخیرا همایشی را اتاق بازرگانی اصفهان برگزار کرد و از ۳۵ کشور آسیایی دعوت بهعملآمد. به من پیشنهاد شد اثری ارائه دهم که در آن ۳۵ پرچم در تابلو دیده شود. این موهبتی است که از سبک نقاشی ایرانی در کشورمان بهره ببریم و آن را به دنیا معرفی و بهروز کنیم.
بسیاری از آثار شما در ارتباط با امامان، ائمه اطهار و پیامبران است. چطور نگارگری میتواند هنری روشنگر در جهت مسائل دینی باشد؟
هر تابلوی هنری در هر خانوادهای میتواند بیانگر نوع تفکر آن خانواده باشد و ما در زمانه حضور اینترنت و زمانی که شبکههای مجازی فعالند، حتما با هنر نگارگری میتوانیم تبیینگری انجام دهیم و هنر ایرانی و اسلامی را بشناسانیم. در دهههای اخیر بهدلیل جنگ نرم فرهنگی در دنیا با ابزار هنر به ارزشها حمله میکنند و میخواهند به اهداف خود برسند. سعی من این بوده با هنری که دارم، بتوانم در این راستا کاری انجام دهم. آیتا... خامنهای هم اشاره کردند تا اندیشهای در قالب هنر ریخته نشود، ماندگار نخواهد بود و چقدر خوب است با این شیوه هنری، ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی را که برگرفته از اسلام است به جهانیان بشناسانیم. بیشتر آثارم مفهومی هستند و در راستای زندگی پیامبران و امامان ترسیم میشوند و فلسفهای در پشت آنها وجود دارد و زیباییش معطوف به موضوعات بصری نمیگردد. در نگاه اول ممکن است مخاطبان به مفهوم این آثار پی نبرند، اما بهتدریج با مکث روبهروی تابلوها بیشتر متوجه میشوند. آثار دیگری که از چند سال گذشته کار و عرضه شد، بر محور فرزندان پیامبر(ص) و انبیا و امامحسین(ع) است، چراکه به نظرم بهترین الگوی نظام جمهوری اسلامی، مجاهدان و کسانی هستند که نمیخواهند زیر بار ظلم بروند. من موقعی که به پیامبر(ص) بیاحترامی شد، توفیق داشتم درباره ایشان و اذکار اذان که اسلام به آن شناخته میشد، در قالب نگارگری کار کنم. بنابراین، دو سال برای سرود اسلام که همان اذان است کار کردم که حدود ۱۰ تابلو شد. معمولا گفته شده که اذان را با صدای زیبا بگویید و به همین علت سعی کردم کارم برای تصویرکردن اذان نیز زیبا باشد. حتی یک اثر هم کار شد که ایرانیان فرانسه خواستند تمبر یادبود حضرتمحمد(ص) را در این کشور چاپ و رونمایی کنند. درباره ۱۴معصوم، حضرتعلی(ع) و جریان غدیر، امامحسین(ع) و دیگر امامان و تاریخ ادیان نیز چندین اثر کار کردم. همه این آثار در راستای لبیک به امامخمینی(ره) بود. در رابطه با امامحسن(ع) هم آثاری کار کردم و خوشبختانه ماه رمضانی که گذشت، اثری را که درباره تولد ایشان بود بالای سر آیتا... خامنهای در دیدار با شاعران دیدم. همانطور که گفتم پس از انقلاب هنرم را وقف زندگی ائمه و جریان تفکر انقلاب اسلامی کردم.
با توجه به اینکه در ایام فاطمیه دوم هستیم شما چند تابلو درباره ایشان دارید و هنگام ترسیم اولین تابلو چه حالوهوایی را تجربه کردید؟
تعداد آثارم درباره حضرتزهرا(س) را نمیدانم، اما ممکن است به۱۰کاربرسد.یکی ازآرزوهایم این بود که بتوانم درباره امالائمه یعنی حضرتزهرا(س) کار کنم و اولین آثارم در رابطه با ایشان بود. البته بهدلیل دلخراشبودن حادثه چندان مایل نبودم شهادت این اسوه صبر و مقاومت را کار کنم. من چندین بار توفیق پیدا کردم به زیارت خانه خدا بروم و باور کنید اگر به من اجازه میدادند، تمام مدت عبادتم پشت در خانه حضرتزهرا(س) مینشستم، اما متأسفانه مأموران حتی اجازه نمیدهند که رویمان را به سمت در برگردانیم.یادم میآید دو سال پیش هنرمندانی از تهران دعوت شده بودند و من هم در حرم امام حسین(ع) در روزهای شهادت حضرت زهرا(س) اثری را خلق کردم و بهدلیل به پایان نرسیدن، کار را نزدیک حرم حضرت علی(ع) انجام دادم و همان اثر به موزه ایشان اهدا شد. در این اثر آتش زدن در خانه حضرت علی(ع)، از دست رفتن فرزند حضرت زهرا(س) وادامه این جنایت در واقعه کربلا دیده میشود. در این اثر انگشتر سردار سلیمانی هم دیده میشود که به معنای ادامه راه حضرت زهرا(س) و حمایت از ولایت و حضرت مهدی(عج) است. من جزو معدود افرادی بودم که توفیق داشتم بالای سقف خانه خدا نقاشی کار کنم و این به برکت نگارگری بود که از در خانه حضرت زهرا(س) داشتم. خداوند حضرت زهرا(س) را بهعنوان یک الگوی منحصر بهفرد به بشریت بهعنوان خیر کثیر دادند و ما هرچقدر برای ایشان کار کنیم، کم است. من مصمم هستم در رابطه با ایشان کار کنم و خوشبختانه بعد از همان تابلویی که پس از شهادت حضرت کار کردم، توفیق داشتم سالی یک یا دو اثر درباره ایشان یا روز زن داشته باشم. یکی از تابلوهایم مربوط به جمله پیامبر(ص) است که «بهشت زیر پای مادران» است. تأکیدم این بوده که بیشتر درباره بانوان کار کنیم و متأسفانه معمولا زن را در آثارهنری مثل نگارگری به شکل رایج لیلی و مجنون یا کنیز نشان دادیم و بازنمایی تصویر زنان چندان خوب نبوده است. بنابراین، ما باید بتوانیم شخصیت واقعی مادر و زن را که در تمام مقاطع حساس تاریخ انقلاب مانند جنگ تحمیلی حضور داشتند، بهخوبی نشان دهیم. امیدوارم خود حضرت زهرا(س) شفیع ما باشند.
این همه پرکاری شما هم نشأت گرفته از همین نیرویی است که از ائمه اطهار میگیرید؟
بله. در حال حاضر فکر میکنم یکی از پرکارترین نقاشان ایران بودم و هستم و نمایشگاههای متعددی را در خارج از ایران برگزار کردم و نزدیک به ۱۰۰ کتاب تصویرسازی شده و چندین جلد کتاب آموزشی چاپ شده دارم. اخیرا نیز چند جلد کتاب طراحی و آموزش نگارگری ایرانی را کار کردم و حدود ۱۰ سال برای این موضوع وقت گذاشتم و از ما در الجزایر تقاضا کردند سه جلد از این کتابهای آموزشی چاپ شود و برای آنها رضایتنامهای نوشتیم و از راه سفارت ایران، بخش آموزشی ترجمه و در این کشور چاپ شد. بعضی کشورها مثل مصر و روسیه نیز آثارم را چاپ کردند. سال گذشته برای رونمایی از کتاب نگارگری غزلیات حافظ به روسیه رفتم. بعضی شهرها مثل کشمیر هم آثارم را از راه اینترنت دیده و به آن علاقهمند شدند و بارها دعوت کردند که به کشمیر بروم و جلد چندین کتاب را برایشان کار کردم. تا بهحال براساس فراخوان ارائه اثر و تأیید آن، حدود چهار بار به الجزایر برای دوسالانه نگارگری و تذهیب رفتم که ۲۰ کشور در آن شرکت میکنند. هر بار که شرکت کردم مقام اول را بهدست آوردم. همچنین برای کشور مصر تصویر چندین جلد کتاب را فرستادم که چاپ شد و درخواست داشتند که کتابهای آموزشی را در این کشور چاپ کنند. کتاب دیگری که ماکت آن آماده شده تا حضرت آقا ملاحظه کنند، بخشی از آیات قرآن در آن آمده و برگزیدهای از آثاری است که بعد از انقلاب خلق شده و بعضی برگرفته از آیات قرآن و تاریخ ادیان است.
وقتی بازدیدکنندگان خارجی آثار شما را در نمایشگاه میبینند، چه بازخوردهایی دریافت میکنید؟
نظر بازدیدکنندگان خیلی برای ما اهمیت دارد و به ما خط میدهند که آیا آثاری که دیده میشود را دوست دارند یا خیر. بارها اتفاق افتاده که نمایشگاههایی داشتیم و افرادی که میآیند خیلی ابراز رضایت میکنند و یکی از تقاضاهایشان این است که این هنرمند برای کشور خودشان بماند. کسانی بودند که آثارم را از راه اینترنت دیدند و مشتاق دیدن حضوری آن شدند. بهعنوان مثال، یک ژاپنی به اصفهان آمد و از اثر تسبیح مرغان (با تلفیق بسما... الرحمن الرحیم و هنر خطاطی) را بازدید و آن را خریداری کرد. یک استاد دیگر از تورنتوی کانادا پیام داد که قصد دارد ترمهای آموزشی برگزار کند که براساس آن اسلام را به دانشجویان معرفی نماید و این کار را در کشورهای دیگر نیز انجام دهد. این برای من و جوانانی که این آثار را میبینند، خیلی تشویق بزرگی است.
تأثیر نگارگری؛ از مسلمانی یک خانم ژاپنی تا علاقه به این هنر
رضا بدرالسماء درباره تأثیری که هنر نگارگری روی مخاطبان گذاشته، به خبرنگار جامجم گفت: ۹ سال قبل دختر خانمی از کشور ژاپن آمد و به آثارم علاقهمند شد و با پیگیری آدرسم را به دست آورد و به ایران و اصفهان آمد. وقتی معنای پیام آثار را برایش توضیح دادم، خیلی جذابیت بیشتری برایش پیدا کرد. بعد از مدتی پیام داد که مسلمان شده و این پاداش بزرگی برایم محسوب میشد.این هنرمند با اشاره به خاطره دیگری درباره تأثیرگذاری این هنر عنوان کرد: من نمایشگاهی در خانه هنر اصفهان داشتم و خانوادهای برای بازدید آمده بودند و پدر این خانواده به همراه همسرش علاقهمند به این هنر بودند و دخترانش وقتی متوجه شدند نمایشگاه نگارگری است، هیچ علاقهای نشان ندادند و گفتند نقاشی ایرانی را دوست ندارند و از آنجا که نمایشگاه داخل عمارتی شبیه بوستان است، دختران بیرون ایستاده بودند و آخرین پیشنهاد پدرشان این بود که برای دقایقی داخل نمایشگاه بیایند و اگر خوششان نیامد، بروند اما آمدن این دختران به داخل نمایشگاه همان و حضور طولانی در آنجا همان!... .