مقطع اول مربوط به حضور داعش در سوریه بود که واکنش ایران و تعاملی که با دولت قانونی این کشور داشت دستاوردهای قابل ملاحظه ای را برای ایران، سوریه، کشورهای منطقه، محور مقاومت و جهان اسلامی در پی داشت.
از جمله این پیامد حفظ دولت بشار اسد، جلوگیری از استقرار دولت داعش در منطقه، حفظ ارتباط با لبنان و کمک به مردم فلسطین بود. طی 14ماه گذشته عملا رژیم صهیونیستی را از اریکه قدرت پوشالی پایین آورد و نشان داد که صهیونیسم جهانی در برابر محور مقاومت آسیب پذیر است. شاهد بودیم که این نتانیاهو بود که خواستار آتش بس با حزب الله شد در حالی که در طی این مدت هر گونه آتش بسی را رد کردند و دیدیم که هیچکدام از اهداف رژیم صهیونیستی و نظام سلطه در غزه محقق نشد و در نهایت دادگاه بین المللی لاهه رژیم صهونیستی محکوم و سران این رژیم را به عنوان جنایتکاران جنگی معرفی کرد و نقشه های جدیدی که نظام سلطه برای خاورمیانه داشت برملا کرد و این رخداد واجد آموزه ها و ظرفیت های متنوعی برای جهان اسلام بود.
فصل دوم این مواجه مربوط به حوزه دیپلماسی بود و معتقدم ما بایستی در حوزه مقاومت و در مورد سوریه که در آستانه اتفاقات جدید با موانعی ایجاد می کردیم که متاسفانه هم در مقطع اول و دوم دیپلماسی فاقد توان ظرفیت سازی برای معادلات و حفظ موقعیت در حوزه مقاومت بود که نتیجه آن منجر به سقوط رژیم اسد و از دست رفتن بخشی از فضای تنفسی ایران به صورت موقت بود.
مقطع سوم زمان حال است و رخدادهایی که در آینده اتفاق خواهد افتاد. الان شاهدیم که نگرانی های رژیم صهیونیستی نه تنها رفع نشده بلکه افزایش هم پیدا کرده و در حال حاضر با شرایط ویژه ای در صحنه سوریه مواجه است و معلوم نیست که در این عرصه وضعیت رژیم اشغالگر قدس امن تر شود و به همین خاطر شاهد بودیم مناطقی از دمشق به بهانه وجود سلاح بمباران کرد و وارد قنیطره شده و نسبت به امنیت اردن به عنوان متحد آشکار و پنهان اسرائیل هشدار داده است.
این در حالی است که جریان های مختلف شورشی و تکفیری در حال برنامه ریزی هستند و بازیگران منطقه ای مثل امارات، عربستان، قطر و ترکیه هم دنبال پیاده کردن اهداف خود در صحنه سوریه هستند و از طرف دیگر روس ها هم هنوز داخل منطقه هستند و بعید است که براحتی حاضر به ترک صحنه شوند و از سویی دیگر میلیون ها نفر از افرادی که از سوریه خارج شده بودند و بخش زیادی از آنها متعلق به خانواده های داعش و نیروهای آموزش دیده هستند می خواهند به داخل سوریه برگردند و بنابراین با صحنه آشفته ای روبرو هستیم و از این رو خلا حضور ایران بخوبی احساس می شود از این جهت که جمهوری اسلامی توانسته بود امنیت را در سوریه مستقر نگه دارد.
جمهوری اسلامی نقش ثبات سازی را در سوریه ایفا می کرد و امروز نبود این نقش شرایط دشواری را بوجود آورده و از این رو می طلبد که دیپلماسی با حفظ منافع راهبردی ایران در منطقه با مدیریت میدان حرکت کند و این یک نکته کلیدی است و نباید از آن غفلت کرد تا فضای تنفسی جمهوری اسلامی در منطقه گسترش پیدا کند.