در تمنای «جنگ و صلح» ایرانی 
سید میثم موسویان نویسنده حوزه پایداری معتقد است باید انقلابی در عرصه فرهنگی مانند رویداد بهمن ۵۷ رخ دهد

در تمنای «جنگ و صلح» ایرانی 

نگاهی به پنج سفر استانی مقام معظم رهبری به روایت کتاب

همپای جلودار

پیشینه سفر‌های تبلیغی، خدماتی و مردمی مقام معظم رهبری به استان‌ها، به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. سفر‌هایی که ایشان به عنوان یک روحانی و با هدف روشنگری و برای مبارزه با رژیم پهلوی صورت انجام داده‌اند. اما جدای از آن ایشان به جهت قبول مسئولیت‌های متعددی که بر عهده داشته‌اند، سفر‌های متعددی به نقاط مختلف کشور داشته‌اند که شاید بتوان گفت بارزترین این سفر‌های استانی، قبل از مسئولیت رهبری و در زمان ریاست جمهوری در بین سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ صورت گرفته است. البته بعد از مسئولیت رهبری نیز سفر‌هایی به استان‌ها با اهداف عالیه انجام داده و از نزدیک با مردم به گفتگو نشسته‌اند.
پیشینه سفر‌های تبلیغی، خدماتی و مردمی مقام معظم رهبری به استان‌ها، به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. سفر‌هایی که ایشان به عنوان یک روحانی و با هدف روشنگری و برای مبارزه با رژیم پهلوی صورت انجام داده‌اند. اما جدای از آن ایشان به جهت قبول مسئولیت‌های متعددی که بر عهده داشته‌اند، سفر‌های متعددی به نقاط مختلف کشور داشته‌اند که شاید بتوان گفت بارزترین این سفر‌های استانی، قبل از مسئولیت رهبری و در زمان ریاست جمهوری در بین سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ صورت گرفته است. البته بعد از مسئولیت رهبری نیز سفر‌هایی به استان‌ها با اهداف عالیه انجام داده و از نزدیک با مردم به گفتگو نشسته‌اند.
کد خبر: ۱۴۹۳۲۶۹
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و هنر

در گزارش پیش‌رو، پنج سفر استانی معظم له را که به ترتیب به مقصد استان‌های سیستان و بلوچستان، فارس، کردستان، یزد و خراسان شمالی صورت گرفته و به قلم نویسندگان صاحب قلمی مانند رضا امیرخانی، اکیر صحرایی، مهدی قزلی، مظفر سالاری و حسینعلی جعفری به زیور چاپ آراسته شده است، معرفی کرده‌ایم. 

داستان سیستان 

داستان سیستان به قلم رضا امیرخانی در مورد سفری است که رهبر ایران در سال ۸۱ به استان سیستان و بلوچستان داشته است. این سفر از آن جهت حائز اهمیت است که مدت کمی پس از شکست طالبان در افغانستان انجام شد. نویسنده در این کتاب از جزئیات این سفر نقل می‌کند، جزئیاتی که در هیچ خبرگزاری رسمی دیگری منتشر نشده است، چرا که اخبار رسمی کشور به موضوعات و تیتر‌های مهم می‌پردازد و جایی برای جزئیات خبر وجود ندارد. به عنوان مثال در اخبار گفته می‌شود رهبر ایران از تپه نورالشهدا زاهدان بازدید کرد، اما این نکته که ایشان سریع‌تر از تمام محافظانشان توانستند به بالای تپه برسند در هیچ خبرگزاری رسمی ذکر نمی‌شود. نویسنده تلاش می‌کند در عین حفظ واقع‌گرایی و مستند‌نگاری، این سفر ۱۰ روزه را در چارچوبی داستانی روایت کند، عاملی که بر جذابیت آن می‌افزاید. نویسنده که خود از کسانی بوده که رهبر را همراهی می‌کرده با کمک توانایی طنز‌پردازی‌اش توانسته داستانی جذاب بنویسد. نویسنده به جنبه‌های دیگری هم پرداخته و صرفا وقایع‌نگاری نکرده است، یکی از این مسائل متفرقه پرداختن به شیعه و سنی‌هاست که با استناد به صحبت‌های رهبر ایران به بیان مواضع ایشان در این باره و ویژگی‌های دین اسلام که همانا دوستی و برابری است، می‌پردازد.

در فرازی از کتاب داستان سیستان چنین آمده است. [ این بخش با رسم‌الخط خاص نویسنده نقل شده است]«.. مردم دم در ایستاده‌اند و هیاهو می‌کنند و می‌خواهند داخل شوند، اما تیم حفاظت ممانعت می‌کند. آقا متوجه می‌شود و استکان چای را نیمه تمام روی سینی می‌گذارد و اشاره می‌کند که اهل محل داخل شوند. مردم مثل سیل می‌ریزند توی خانه؛ نگرانم که مبادا هجوم ببرند به سمت آقا. بچه‌های حفاظت به سختی سعی می‌کنند که آن‌ها یکی یکی نزدیک آقا بروند.

 ره بر همان قدر که ره بر تیم حفاظت است، ره بر مردم نیز هست، ره بر نیروی انتظامی، ره بر چتربازان مرز نشین، ره بر جوانان برومند، ره بر پیرمردان بی‌دندان، ره بر فرزندان بی‌کس شهدا، ره بر راننده‌های فرمانداری، ره بر پسران نماز جمعه، ره بر دختران خیابان، ره بر هپی برادرز، ره بر خواهران زینب، ره بر چپ، ره بر راست، ره بر استان دار، رهبر فرمان دار، ره بر بلوچ، ره بر زابل، ره بر سیستان، ره بر شیعه، ره بر سنی، ره برکرد و ترک و ترکمن، ره بر یاروها، ره بر بچه‌های نشر آثار، ره بر بچه‌های مخالف نظام...»

حافظ هفت

 این کتاب شرح داستانی وقایع سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به شیراز و حواشی آن است. عنوان جذاب «حافظ هفت» برای این کتاب اشاره‌ای است به ترور نافرجام مقام معظم رهبری در تاریخ ۶ تیر ماه ۶۰ در مسجد ابوذر تهران که با این کد، محافظان رهبری خبر را اعلام کردند. همچنین اشاره‌ای به حافظ شیراز و عرفان عطار دارد. تلفیق فضا‌های مدرن و امروزین با نماد‌های رمزی و عرفانی، بر جذابیت «حافظ هفت» افزوده است.

شخصیت‌های اصلی این رمان را پانوسیان و نویسنده‌ای از دوران جنگ به نام جعفر تشکیل داده‌اند. پانوسیان شخصیتی ارمنی و دوست جعفر است که به اصرار وی در نخستین روز حضور مقام معظم رهبری در شیراز به میان مردم می‌آید، اما بعد به دلیل اتفاقاتی که برای جعفر پیش می‌آید او را به بیمارستان برده و مجبور می‌شود تمام این ۹ روز را در شیراز بماند. او در بیمارستان با دفترچه خاطرات جعفر رو به‌رو می‌شود. یادآوری این خاطرات باعث برگشت به گذشته و سال‌های حضور رهبری در جبهه می‌شود. دو شخصیت که در داستان حضور دارند گرچه خیالی هستند، ولی آنچه می‌بینند مستند است؛ بنابراین ما در رمان با دو شخصیت تخیلی (پانوسیان و جعفر) روبه‌رو هستیم که در معرض و درگیری اتفاقات و حوادث واقعی قرار می‌گیرند. اینجاست که پارادوکس و تضاد هم شکل می‌گیرد. التزام و اعتقاد به مستندات و حضور این دو شخصیت در متن مستندات، به رمان شکلی جذاب داده است. 

اکبر صحرایی، نویسنده کتاب حافظ هفت در خصوص نگارش این کتاب که در قالب یک رمان تحریر شده است، می‌گوید: سفر مقام معظم رهبری به استان فارس ۹ روز بود که من فرصت و اقبال ۴ روز حضور شبانه روزی در کنار ایشان و در دیدارهایشان را داشتم و آنچه را در این سفر رخ داد به عنوان دستمایه رمان یادداشت‌برداری کردم و یک سال و نیم کار سنگین و شبانه‌روزی برای نگارش کتاب انجام دادم تا در نهایت در قالب کتاب موجود به نگارش درآمد. در واقع این کتاب مطابق با روز‌های سفر آقا دارای ۹ فصل است و نام کتاب به این دلیل انتخاب شده که حافظ نمادی از شیراز است و هفت هم نماد مراحل هفت گانه سیر عرفا و همچنین کدی بوده است که در سال ۶۰ حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای را با این کد ترور کردند.

قایق راندن به اقیانوس

«قایق راندن به اقیانوس» گزارش سفر مقام معظم رهبری به استان یزد است که در روز ۱۲ دی ۱۳۸۶ آغاز شد و آقای مظفر سالاری با حضور در این رخداد تاریخی آن را به زبان قلم آورده است. 

در فراز‌هایی از این کتاب چنین می‌خوانیم: «به او گفته بودند: «لباس شخصی» باشد بهتر است. گفته بودند اگر با عبا و قبا و عمامه در برنامه شرکت کند اذیت می‌شود. این را آقای عظیمی گفته بود. موقع گفتن این حرف به چهره‌اش حالتی عذرخواهانه داده بود؛ البته شیخ امیر با لباس شخصی چرخیدن عادت داشت. دوگانه‌سوز و دوزیست بود و فقط هنگام رفتن به مسجد عبا و قبا می‌پوشید و عمامه می‌گذاشت. او منبری حرفه‌ای نبود که مجبور باشد همۀ روز و تا پاسی از شب غرق در لباس به هر گوشۀ شهر سر بزند و ناگزیر همه او را بشناسند.. هوا سرد بود؛ اما طراوت و روشنی زمستان ۱۳۵۷ را داشت. شیخ دفترچه‌اش را بیرون کشید تا تکه‌هایی از سخنان رهبر را یادداشت کند؛ ولی می‌دانست که سخنان ایشان مانند دانه‌های تسبیح، همه بیت‌الغزل معرفت است. سرانجام صدای نافذ و آهنگین رهبر، همه را در خلسه‌ای معنوی فرو برد. خیلی خوشحالم و خدای متعال را سپاسگزارم که این توفیق را عنایت فرمود که در جمع صمیمی، باصفا و مؤمن و متدین مردم عزیز یزد بتوانم حضور پیدا کنم و این وظیفه‌ای را که مدت‌هاست برای سفر به نزد شما بر دوش احساس می‌کردم انجام دهم. شهر شما و استان شما، مرکز دانش، مرکز هنر، مرکز کار و تلاش و ابتکار، مرکز ایمان و دین‌باوری است.»

همپای مسافر اردیبهشت

این کتاب روایتی صمیمانه، از سفر ۸ روزه رهبر معظم انقلاب به استان کردستان در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ است که توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در سالگرد این سفر تاریخی منتشر شد شده است. معظم‌له در این‌سفر، در شهر‌های سنندج، مریوان، بیجار و سقز حضور داشتند و این سفر، برکات و آثار زیادی داشت که با قلم نویسنده به برخی از آن‌ها اشاره شده است.

مهدی قزلی، نویسنده کتاب مذکور در نشست رونمایی از این کتاب که در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در سرای اهل قلم نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد، درباره چگونگی شکل‌گیری روایت این کتاب گفته بود: «.. رهبر انقلاب به استان‌های مختلف کشور سفر کرده‌اند. در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ در همین ایام نمایشگاه کتاب به کردستان رفتند، من هم آن زمان در تیم همشهری بودم و به عنوان روزنامه‌نگار در این سفر همراه شدم. در کنار یادداشت‌ها و گزارش‌های خبری، برای خودم هم یادداشت‌هایی از ماجرا‌های سفر برمی‌داشتم که بعدتر همین یادداشت‌ها را مرتب کردم و به ناشر ارائه دادم.

این نویسنده درباره زبان روایی کتابش اظهار داشته بود: هر ماجرایی اگر روایت نشود چیز خاصی از آن باقی نمی‌ماند. روایت است که رویداد را زنده نگه می‌دارد. مثلا ما از خاطره پیروزی ایران بر آمریکا در جام‌جهانی ۱۹۹۸ فرانسه هیچ خاطره‌ای جز ضربه سر استیلی به یاد نداریم، چرا که از آن روایتی نکردیم. من چندسال است روی بحث روایت درباره مسائل مهم تمرکز کرده‌ام چرا که جواب خیلی از شبهات، روایت است. رهبری هم مطالبه این امر را دارند، البته روایت باید با زبانی اتفاق بیفتد که اقتضای رسانه خودش است، یعنی کتاب نوعی از روایت و تلویزیون نوع دیگری را می‌طلبد. من حدود ۸ کشور رفته‌ام، تنها جایی که مردمش مثل مسئولان یا حتی بهتر از آن‌ها می‌فهمند ایران است پس درک مردم از اتفاقاتی که می‌افتد اصلا سطح پایین نیست و نباید فکر کنیم لحن مردمی در روایت یعنی لحن سطح پایین.»

جلوه اهل خراسان

کتاب جلوه اهل خراسان روایتی از سفر هشت روزه مقام معظم رهبری به استان خراسان شمالی در سال ۱۳۹۱ است که به‌کوشش جناب آقای حسینعلی جعفری در قالب سفرنامه تهیه شده و از سوی انتشارات انقلاب اسلامی عرضه شده‌است. «جلوه اهل خراسان» بیانگر شکوه حضور مردمانی سخت‌کوش و با محبت در استقبال از رهبر معظم انقلاب و با روایتی ناب از صحنه‌های ابراز ارادت و دلدادگی آن مردم است. داستان کتاب از لحظه‌ای آغاز می‌شود که نویسنده با خبردار شدن از سفر قریب‌الوقوع رهبر انقلاب به خراسان شمالی راهی بجنورد می‌شود و با مشاهده در و دیوار شهر و صحبت با مردم متوجه شور و اشتیاق آن‌ها می‌گردد. سفرنامه با تکیه بر متن و بخصوص حاشیه‌های دیدار مقام معظم رهبری با اقشار مختلف مردم، مسئولان، نخبگان، علما، روحانیون، دانشگاهیان و خانواده‌های شهدا و سفر به شهر‌های اسفراین و شیروان پیگیری می‌شود و در نهایت با گزارشی از تشکیل جلسه هیات دولت و مصوبات آن برای استان در محضر ایشان، و بازگشت نویسنده به شهر خود پایان می‌یابد. از ویژگی‌های این کتاب بیان صادقانه و بی‌تکلف وقایع این سفر بخصوص حضور معظم له در منزل شهداست که به گونه‌ای لطیف خواننده را با خود همراه می‌کند و فضای واقعی و ملموسی را پیش روی او قرار می‌دهد.

در قسمتی از کتاب از دیدار رهبر انقلاب با خانواده‌های شهدا روایت این چنین شده است: پدر شهیدان سیدعلی و سید محسن از شهیدانش می‌گوید و این‌که تقدیم اسلام کرد. خدا را شاکر است. چندبار بابت شهادت پسرهایش خدا را شکر می‌کند. آقا می‌گوید: «همین روحیه باعث شده که اسلام حفظ بشود.» و بعد می‌پرسند: «چند فرزند دارید؟» 
وقتی پدر شهیدان از خانواده پر جمعیتش می‌گوید، آقا می‌خندند و می‌گویند: «ماشاءا...! انا اعطیناک الکوثر شده است.» همه می‌خندیم...‌
می‌خواهند چایی بیاورند. آقا می‌گویند: «بیاورید.»
پدر شهیدان می‌گوید: «میوه بیاوریم. از باغ خودمان است.» آقا می‌گویند: «حتما. حتما»
میوه می‌آورند: سیب و انگور. آقا چای را می‌خورند و می‌گویند: «از میوه باغ حاج آقا بخوریم و بریم.» و حبه انگوری به دهان می‌گذارند.

هدف، ارتباط نزدیک‌تر با مردم 

اولین سفر استانی حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران در دی ماه ۱۳۶۹ به مقصد استان ایلام انجام شد. ایشان قبل از سفر به استان ایلام و در دیدار با وزیر و مسئولان (وقت) وزارت فرهنگ و آموزش عالی و چند تن از رؤسای دانشگاه‌های کشور، دلیل انجام این سفر‌ها را این گونه بیان کردند: «من تصمیم دارم به قصد تماس مستقیم و نزدیک با مردم، سلسله مسافرت‌هایی را در سراسر کشور شروع کنم. قصد ابتدایی من این است و دلم می‌خواهد بروم؛ چون من همیشه مسافرت می‌کردم، با مردم ارتباط نزدیک داشتم و خیلی از مسائل مردم را که نمی‌شود از راه دور و نامه و گزارش و پیغام و عیون و امثال آن مطلع شد، آدم می‌تواند در یک نگاه چیز‌هایی را بفهمد و مطلع شود.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها