رژیمصهیونیستی در واکنش به این رویداد، با بمباران مناطق مسکونی و به شهادت رساندن زنان و کودکان، تلاش کرد تا افکار عمومی را به سمت پیروزی خود سوق دهد. با اینحال این اقدامات نه فقط مؤثر واقع نشد، بلکه افکار عمومی به پیروزی نیروهای مقاومت اسلامی اذعان کردند. در نهایت، حماس طی یکسال و نیم گذشته، دیدگاهها و تصمیمات خود را بر رژیمصهیونیستی تحمیل کرد. هیچیک از ادعاها و وعدههای رژیمصهیونیستی در این مدت محقق نشد. ازجمله این موارد میتوان به آزادسازی اسرا، شکست کامل مقاومت و نابودی حماس اشاره کرد که همگی ناکام ماندند. در مقابل حماس توانست شروط خود را به رژیمصهیونیستی تحمیل کند و حتی به تبادل اسرا با نسبتهای قابلتوجهی دست یابد. این شکست برای رژیمصهیونیستی بسیار گران تمام شد. دکترین بازدارندگی بن گوریون، که بر حفظ برتری نظامی و انتقال درگیری به سرزمینهای دشمن تأکید داشت، با این رویداد دچار خدشه شد. در حالحاضر رژیمصهیونیستی با کارشکنی در اجرای تعهدات خود تلاش میکند اینگونه القا کند که همچنان توانمند است. حتی اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که از گشوده شدن «درهای جهنم» روی فلسطینیان درصورت عدم آزادی اسراسخن گفته بود،نیزنتوانست مقاومت رابه عقبنشینی وادار کند. مقاومت بار دیگر، معادله آزادی یک اسیر در برابر قریب به ۱۲۰ تا ۱۳۰ اسیر را به دشمن تحمیل کرد. خوی تجاوزگری و اشغالگری در ماهیت وDNA رژیمصهیونیستی ریشه دارد. اشغالگری درسال ۱۹۴۸ آغاز شد و در سال ۱۹۸۲ با اشغال کل لبنان ادامه یافت. با این حال، مقاومت اسلامی موفق شد این رژیم را به عقب براند. در حال حاضر، تهدید به عدم خروج از بخشی از مناطق لبنان از سوی رژیمصهیونیستی، اگرچه از نظر جغرافیایی محدود است اما نشاندهنده استیصال و تلاش برای حفظ وجهه در افکار عمومی داخلی و غربی است. این رژیم حتی نتوانست به رودخانه لیتانی، واقع در پنج کیلومتری مرز دست یابد و در حال حاضر مناطق کوچکی را در اختیار دارد. این اقدامات بیش از آنکه بر قدرت استوار باشد، بر استیصال و تلاش برای حفظ ظاهری قدرتمند دلالت دارد.