ترامپ؛ از تهدید نظامی تا پذیرش مذاکرات غیرمستقیم

عربده و تهدیدات نظامی ترامپ نمی‌تواند صرفا از روی خودشیفتگی باشد، بلکه از یک منظر، این شیر بی‌یال و دم و اشکم، در حال از دست دادن هیبت و اقتدار گذشته در مناسبات جهانی است و باید با خط و نشان کشیدن برای این و آن، شرایط خود را بهبود بخشد. از سوی دیگر، به جریان افراطی صهیونیسم بین‌الملل بدهکار و متعهد است و نمی‌تواند رنجوری و سیر قهقرای رژیم صهیونی را با شکست در طوفان‌الاقصی تحمل کند و باید کاری کند تا رژیم تبهکار صهیونی و نتانیاهو را نیز نجات دهد ولی در واقع به‌خوبی درک می‌کند که جنگ برای آمریکا، یک مسیر یکطرفه و تفریح نیست و خسارت‌های آن، اوضاع آمریکا و ترامپ را بدتر خواهد کرد. به همین دلیل باید حداکثر به یک جنگ نیابتی که قدرت چانه‌زنی برای ترامپ به‌وجود آورد، تاکید کرده و تهدیدات خود را باورپذیر نشان دهد. 
ابزارهای  نیابتی ترامپ یعنی هم آنچنان کارآمد نیست، چرا که رژیم صهیونی به عنوان اصلی‌ترین و در مرحله بعد، گروه های تروریستی القاعده، النصره و داعش هم شرایط رو به افولی داشته و کارآمدی گذشته را ندارند، لذا پس از خط و ‌نشان‌کشیدن علیه ایران و نامه‌پراکنی برای دیکته کردن خواسته‌های غیرمنطقی و توهمی، ضمن تعریف کانال‌ ارتباطی جدید (امارات) و مطالبه مذاکره مستقیم با ایران، تاکنون عملا از همه سرفصل‌های چهارگانه مدنظرش عقب‌نشینی کرده است. برای حفظ آبرو، دستگاه‌های اطلاعاتی آنها اعتراف می‌کنند که ایران به‌دنبال سلاح هسته‌ای نرفته یا این‌که جنگ در دستور کار آنها در قبال ایران جایی ندارد و به‌جای امارات و چهره‌ای به‌نام قرقاش از عناصر امنیتی همکار آمریکا، کشور عمان را به عنوان میانجی پذیرفته و اصراری هم بر مذاکرات مستقیم ندارد. به نظر می‌رسد مواضع روشن و محکم مقام معظم رهبری در بحث سلاح هسته‌ای یا بی‌اعتمادی به فردی که صلاحیت و وجاهت مذاکره و توافق ندارد و باید جبران بدعهدی کند یا عدم پذیرش هرگونه مذاکره مستقیم و واکنش به هر تهدید به شکلی جدی، ترامپ و تیم وی را عقب رانده باشد. 
واکنش و مواضع ایران آنچنان باورپذیر است که انگلیسی‌ها به‌عنوان پشت‌پرده بسیاری از سیاست‌ورزی‌ها و مالک اصلی جزیره دیه‌گو گارسیا به‌عنوان بهترین پایگاه نظامی مشترک،به هراس افتاده‌اند.
نکته مهم این است که انگلیسی‌ها، بخش مهمی از سیاست‌های جهانی ترامپ و حمایت از موجودیت رژیم صهیونی هستند و تغییراتی که در مواضع ترامپ شاهد هستیم، چه در اوکراین، چه در مذاکره با روسیه و چه در جنگ‌افروزی غرب آسیا یا تهدید علیه ایران، اساسا منشأ انگلیسی دارند. به‌هر حال ترامپ چهار عقب‌نشینی از خود پس از تهدید علیه ایران نشان داده و مذاکره غیرمستقیم را پذیرفته است و قمار ماجراجویی علیه ایران را کنار گذاشته و امیدوار است در روند مذاکرات غیرمستقیم، لااقل برخی از اهداف خود را محقق کند. این مذاکرات که احتمالا به‌زودی شروع خواهد شد، برای ایران تنها یک مسیر دارد؛ تمرکز بر تامین اهداف و منافع ملی در حوزه بحث هسته‌ای و ایفای حقوق مردم ایران در این حوزه از طریق لغو تحریم‌ها. دیگر حوزه‌های قدرت ملی، طبیعتا خطوط قرمز مذاکره خواهند بود.