این درحالی است که آثار ریزگردها علاوه بر تهدید سلامت جسمی، غیر قابل انکار است. ولی نباید از آثار اجتماعی- روانی آن نیز غفلت کرد؛ آثاری که متاسفانه تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در چنین شرایطی که مردم خود را در یک بحران آلودگی هوا ناشی از ریزگردها میبینند، دولت نیز باید با برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تدابیری اتخاذ کند. البته این برنامهها باید اطمینانآفرین و امیدبخش باشد. در این میان نقش مردم راهم نباید نادیده گرفت تا به این شکل مردم سازگاری و تابآوری بیشتری در بحرانهای این چنینی داشته باشند. درک شرایط مردم یکی ازمؤلفههای مهمی است که میبایست مد نظر مسئولان قرار گیرد. وقتی از همدلی صحبت میشود ممکن است برداشتهای متفاوتی در خصوص این مهم داشته باشیم، ولی یکی از آنها «توانایی ما در درک احساسات دیگران و پاسخ دادن به آن است»؛ پاسخهایی که نشان از رفتار منطقی انسان بهعنوان موجود اجتماعی دارد.گاهی اوقات با مد نظر قرار دادن مردم درگیر بحران ریزگرد دراستانهای مختلف وتلاش برای بهبود شرایطشان نوعی نوعدوستی، دگردوستی مؤثر و مهربانی اجتماعی را هم ترویج میدهیم که این رویکرد میتواند بر انسجام اجتماعی در جامعه نیز تأثیرگذار باشد. به این ترتیب میتوان شرایطی ایجاد کرد که مردم شریف این استانها احساس تنهایی نکنند و پشتوانه مردمی و تکیه گاهی برای خروج از این شرایط دشوار داشته باشند. درحوزه مددکاری اجتماعی این موضوع را با ترغیب مردم به ایفای نقش مسئولیت اجتماعی در قبال همنوعانمان دنبال میکنیم تا از این طریق توجه مردم به انجام مسئولیتهایشان در قبال مردم درگیر مشکل را ترویج دهیم.