سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اسماعیل بقایی، در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: «تعویق گفتوگوها بنا به پیشنهاد وزیر امور خارجه عمان بوده و در مورد تاریخ احتمالی بعدی، متعاقبا اطلاعرسانی خواهد شد.» همزمان با لغو این نشست، دیدار برنامهریزیشده میان مدیران سیاسی سه کشور اروپایی با نمایندگان ایران نیز لغو شد. تغییری که گواه آن است که توقف در مذاکرات با آمریکا، زنجیرهای از تأخیر و بیاعتمادی را در ارتباط با اروپا نیز رقم زده است، هرچند بر اساس گفته مقامات ایرانی و آمریکایی در روزهای آتی تاریخ توافقی برای دور چهارم گفتوگوهای غیرمستقیم دو کشور اعلام خواهد شد. در همین راستا، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «ما به همراه طرفهای عمانی و آمریکایی، تصمیم گرفتیم دور چهارم مذاکرات را به دلایل تدارکاتی و فنی به تعویق بیندازیم ... . ما بیش از هر زمان دیگری مصمم به دستیابی به یک توافق عادلانه و متوازن هستیم: توافقی که پایان تحریمها را تضمین و درخصوص اینکه برنامه هستهای ایران برای همیشه صلحآمیز خواهد ماند اعتمادسازی کند، ضمن آنکه تضمین شود حقوق ایران بهطور کامل رعایت خواهد شد.» اما آنسوی این توقف «فنی»، ایالاتمتحده گامهایی برداشته که بیش از آنکه نشانی از «اراده سیاسی» برای حلوفصل پرونده هستهای باشد، نشاندهنده استمرار سیاست فشار، تهدید و تحریم است؛ سیاستی که بارها شکست خورده اما شواهد نشان میدهد کاخسفید همچنان به این رویکرد غیرسازنده، اعتیاد دارد.
تحریم همزمان با مذاکره
روز پنجشنبه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در مراسم روز ملی دعا در کاخسفید اعلام کرد که کشورش دور جدیدی از تحریمها علیه بخش نفت و پتروشیمی ایران وضع کرده است. او در سخنانی تند هشدار داد: «هرکسی از ایران نفت بخرد، اجازه تجارت با آمریکا را نخواهد داشت.» ترامپ سپس در تروثسوشال نوشت: «تمام خریدهای نفت یا محصولات پتروشیمی ایران باید همین حالا متوقف شود. هر کشور یا شخصی که هر مقدار نفت یا محصولات پتروشیمی از ایران خریداری کند، بلافاصله مشمول تحریمهای ثانویه آمریکا خواهد شد.»
از دید ناظران، چنین لحن و سیاستی آنهم در آستانه دور تازه مذاکرات، عملا نشان میدهد که واشنگتن نهتنها به تعهدات احتمالی پایبند نیست، بلکه سیاست فشار حداکثری هنوز بهعنوان ابزار اصلی در برخورد با ایران به کار گرفته میشود.
تهدید نظامی در کنار فشار اقتصادی
در کنار تحریمهای اقتصادی، لحن تهدیدآمیز مقامهای آمریکایی نیز بار دیگر افزایش یافته است. پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، صراحتا ایران را به اقدامات نظامی تهدید کرد. او نوشت: «پیام به ایران: ما حمایت مرگبار شما را از حوثیها میبینیم. ما دقیقا میدانیم که شما چه میکنید ... . ارتش آمریکا تواناییهای خود را دارد و شما عواقب آن را در زمان و مکان انتخابی ما پرداخت خواهید کرد.» این پیام همزمان با بازنشر توییتی از دونالد ترامپ صورتگرفت که در آن ایران را مسئول حملات احتمالی حوثیها معرفی کرده بود. بازگشت این گفتمان نظامی به سطوح عالی دولت آمریکا در آستانه مذاکرات، نشانهای آشکار از نبود انسجام در سیاست رسمی این کشور است.
ادعای بیاساس آمریکا
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، که سیاست غنیسازی صفر را برای ایران پیگیری میکند نیز در راستای پیگیری رویای نابودسازی صنعت هستهای کشورمان مدعی شد: «ایران تنها کشوری است که بدون داشتن سلاح هستهای، غنیسازی اورانیوم انجام میدهد.» ادعایی که با سادهترین بررسی، رد میشود.
این ادعای سادهانگارانه در حالی مطرح شده است که کشورهای متعددی همچون ژاپن، کانادا، آرژانتین و بلژیک بدون داشتن سلاح هستهای، سالهاست بهطور رسمی و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، غنیسازی انجام میدهند.
او همچنین در یک زیادهخواهی آشکار گفته است: «ایران باید درب همه تاسیساتش، ازجمله سایتهای نظامی خود را، به روی بازرسان، ازجمله بازرسهای آمریکایی باز کند، چون ممکن است در آنجا سلاح هستهای ساخته شود.» این اظهار نظر درحالیاست که تنها آژانس حق بازرسی از تاسیسات هستهای کشورها را در چارچوب قواعد بینالمللی دارد و هیچ کشوری اجازه بازرسی نیروهای دشمن از تاسیسات نظامی خود را نمیدهد.
آمریکا قابل اعتماد نیست
در واکنش به این مجموعهاقدامات، وزارت امور خارجه ایران با انتشار بیانیهای شدیداللحن، ضمن تأکید بر تعهد جمهوری اسلامی به مسیر دیپلماسی، اعلام کرد: «ادامه تحریمهای غیرقانونی و فشار بر شرکای تجاری و اقتصادی ایران را بهشدت محکوم کرده و آن را نشانه دیگری از محقبودن ملت ایران برای بدگمانی و سوءظن عمیق نسبت به جدیت آمریکا در مسیر دیپلماسی میدانیم.»
در این بیانیه آمده است: «جمهوری اسلامی ایران ضمن تأکید بر تعهد به مسیر دیپلماسی و اعلام آمادگی برای ادامه مذاکرات، بههیچعنوان رویکردهای مبتنی بر تهدید و فشار را ــ که همگی برخلاف اصول منشور ملل متحد و حقوق بینالملل بوده و با هدف ضربهزدن به منافع ملی ایران و تضییع حقوق انسانی هموطنان ایرانی طراحی شده است ــ برنمیتابد.»
بحران تصمیمسازی در دولت آمریکا
در کنار مواضع متناقض کاخسفید، ساختار تصمیمگیری در واشنگتن نیز دستخوش تحولات است. دونالد ترامپ اعلام کرد که مشاور امنیت ملی فعلی، والتز، بهعنوان سفیر جدید آمریکا در سازمان ملل منصوب خواهد شد. همزمان، مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، موقتا سمت مشاور امنیت ملی را نیز بر عهده گرفت.این جابهجایی ناگهانی در یکی از حساسترین جایگاههای امنیتی آمریکا، در کنار نپذیرفتن گزینه پیشنهادی جایگزین از سوی ویتکاف، پرسشهایی رادرباره انسجام و ثبات در تیم امنیت ملی کاخ سفید ایجاد کرده است. نشانهای دیگر از آنکه ساختار تصمیمسازی آمریکا درمواجهه با ایران دچار چندپارگی و اختلافات درونی جدی است.
آمریکای مردد، ایرانِ مصمم
در شرایطی که ایران بار دیگر بر موضع اصولی، صلحطلبانه و در چارچوب حقوق بینالملل خود تأکید و اعلام کرده حاضر به ادامه مذاکرات برای رسیدن به توافقی عادلانه است، رفتارهای واشنگتن نشان میدهد هنوز «اراده سیاسی» برای انتخاب راهحل دیپلماتیک وجود ندارد.تهران مسیر گفتوگو را باز نگهداشته، اما نشانهها حاکی از آن است که کاخسفید، چه در سطح تصمیمگیری و چه در میدان عمل، دچار آشفتگی، تناقض و دوگانگی است؛ مسألهای که نهفقط توافق هستهای، بلکه اعتبار بینالمللی ایالاتمتحده را نیز زیر سؤال برده است.باایناوصاف، تعویق مذاکرات رم، صرفا یک تأخیر فنی نیست؛ بلکه نماد روشنی از بحران اعتماد و نبود صداقت در طرف آمریکایی است. در چنین وضعیتی، توپ در زمین واشنگتن است؛ اگر واقعا خواهان دیپلماسی است، زمان آن رسیده که دست از تهدید و تحریم بردارد و به قواعد گفتوگو احترام بگذارد.