به عقیده کارشناسان، دوره بازگشت زلزلههای بزرگ در تهران حدود ۱۵۰ سال است، درحالیکه اکنون ۱۸۰سال از آخرین زلزله بزرگ تهران میگذرد. این یعنی تهران وارد «زمان اضافه» شده و هر لحظه امکان وقوع یک زلزله مخرب وجود دارد. البته هرچند مسئولان اعلام کردهاند که ۱۰۹ پایگاه مدیریت بحران در سطح شهر فعال شده و بیمارستانهای جدیدی در حال ساخت هستند، اما سؤال اینجاست که آیا این اقدامات کافی است؟
چرا زلزله تهدیدی جدی است؟
ایران، یکی از لرزهخیزترین کشورهای جهان است و بیش از ۸۰ درصد خاکش روی گسلهای فعال قرار دارد. از زمان وقوع زلزلههای ویرانگر همچون بم در سال ۱۳۸۲ و کرمانشاه در سال ۱۳۹۶، همواره هشدارها درخصوص ضعف در ساختارهای مقاومتی و آمادگی در برابر این پدیده طبیعی افزایش یافته است. تهران، با بیش از ۱۲میلیون جمعیت و قرارگیری روی تعدادی از گسلهای فعال همچون گسل شمال تهران، گسل ری و گسل مشا، ازجمله مناطقی است که در معرض بیشترین خطرات ناشی از زلزله قرار دارد. وضعیت تهران اما نیازمند توجه ویژه است، چراکه به عقیده کارشناسان، زلزلهای با بزرگای ۷ریشتر در تهران میتواند بیش از یکمیلیون نفر را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان فرونشست زمین و تغییرات اقلیمی نیز با تحریک گسلها، خطر را تشدید کردهاند. اما تهران تنها نیست. تبریز با گسل شمال، مشهد با گسلهای کشفرود و بینالود و شیراز با گسلهای زاگرس، همگی در معرض خطر زلزلههای بزرگ هستند.
هشداری از جنس زلزلههای کوچک غربتهران
زلزله ۴ریشتری ماهدشت بار دیگر خطر زلزله در پایتخت را یادآوری کرد. البته مهدی زارع، پژوهشگر زلزله و عضو هیأت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی در گفتوگو با جامجم معتقد است زلزلههایی با بزرگای ۴ معمولا بهتنهایی تأثیری بر تحریک گسلهای بزرگتر مجاور ندارند، اما اگر این زلزلهها همراه با توالی و خوشهای از زمینلرزههای دیگر باشند، آنگاه احتمال دارد که به سمت یک زلزله بزرگتر حرکت کنیم؛ حتی ممکن است گسل شمال تهران را هم فعال کنند. در آن صورت، بخش شمالی شهر در معرض خطر جدی خواهد بود.از نظر زارع، تمامی گسلهای فعال در اطراف و درون تهران میتوانند منشاء زمینلرزه باشند؛ از گسل شمال تهران گرفته تا ایوانکی، پردیسان، رباطکریم، کهریزک و گسل ماهدشت ــ جنوب کرج. اینها همه پتانسیل وقوع زلزله دارند که با توجه به جمعیت بالای شهر، حتی زلزلههای با بزرگای متوسط هم میتوانند خطرناک باشند.او با تأکید بر تنوع کالبدی مناطق مختلف شهر میافزاید: مثلا منطقه ۱۲ که منطقه بازار است، با منطقه ۳ که ساختوساز آن عمدتا مربوط به ۳۰ سال اخیر است، تفاوت زیادی از نظر بافت و آسیبپذیری دارد. یا مثلا مناطق ۱۸، ۱۹ و ۲۰ نسبت به منطقه ۲۲ و ۵ بافت فرسودهتری دارند. ولی بهصورت کلی باید گفت که آسیب به هر منطقهای، میتواند تمام تهران را درگیر کند.
۲۵۰هزار پلاک مسکونی در بافتهای فرسوده
زلزلههای اخیر تهران دیگر فقط یک هشدار طبیعی نیستند، بلکه زنگ خطر بزرگی برای آینده این شهر بهشمار میروند. گسلهای فعال اطراف پایتخت در سکوتی نگرانکننده، انرژی خود را ذخیره میکنند و کارشناسان هشدار میدهند که تهران وارد «زمان اضافه» شده است. آیا مسئولان برای رویارویی با فاجعهای که ممکن است هر لحظه رخ دهد، آمادهاند؟ علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی آمادگی در برابر زلزله را در دو بخش رفتار انسانی در لحظه وقوع زلزله و وضعیت ساختوسازها قابل بررسی میداند. وی دراینباره به جامجم میگوید: در زلزلههایی که حتی مخرب هم نبودهاند، ما شاهد آسیبدیدگی افراد بهدلیل رفتار نادرست، ترس و فرار شتابزده بودهایم؛ مواردی چون شکستگی استخوان دست، پا، لگن و...که نمونههای متعددی در زلزلههای اخیر ایران داشتهاند.این نشان میدهدکه آموزشهای رفتاری در مواجهه با زلزله هنوز کافی نیست.به گفته او شاید تنها ۲۰ تا ۳۰درصد جمعیت کشور آموزش دیدهاند یا مطالعهای در این زمینه داشتهاند.آنطور که بیتاللهی توضیح میدهد بخش مهمتر، مقاومت ساختوسازها در برابر زلزله است. اگر از بابت مقاومبودن ساختمانها خیالی آسوده داشتیم، زلزله چنین عامل ترسآوری نبود، چراکه بخش عمده مرگومیر ناشی از فروریختن ساختمانها و ماندن زیر آوار است. متأسفانه در این زمینه وضعیت رضایتبخشی نداریم.
برای مثال، در تهران حدود یکمیلیون و صدهزار پلاک ساختمانی وجود دارد که از این تعداد، نزدیک به ۲۵۰هزار پلاک در بافتهای فرسوده قرار دارند. این بافتها شامل معابر تنگ، ساختمانهای ناپایدار، تراکم بالای جمعیت و ریزدانهبودن هستند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد ساختمانهای این مناطق در برابر زلزلههای متوسط هم مقاومت ندارند. افزونبرآن، معابر این مناطق به گونهای هستند که امدادرسانی را بهشدت دشوار و گاه غیرممکن میکنند.
چه باید کرد؟
مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران روز گذشته آمادگی در برابر زلزله برای شهر پرترافیک تهران را سخت ارزیابی کرد و بهترین راه برای آمادگی بیشتر را مقاومسازی دانست. زارع نیز معتقد است که تهران یک شهر پیچیده است و مقابله با خطر زلزله در آن هم به راهحلهای مرحلهای و بلندمدت نیاز دارد. وی اما نخستین گام را عدم ایجاد ریسک جدید میداند و میگوید: ما نباید اجازه دهیم تا روی گسلها یا در مناطق پرخطر، ساختمانهای بلندوحساس ساخته شود واگرچنین پروژههایی در دست اجرا هستند، باید متوقف شوند و مسئولان و مالکان آنها پاسخگو باشند.این پژوهشگر زلزله همچنین بر لزوم تقویت زیرساختها، آموزش همگانی و بهبود شریانهای حیاتی شهر تأکید میکند و میافزاید: هیچ راهحل سریع و یکخطی برای کاهش خطر زلزله در شهری مثل تهران وجود ندارد. باید با نگاهی ملی و فرابخشی، برنامهای برای ۲۵سال آینده طراحی کنیم و دستاوردها را بهتدریج ببینیم. به گونهای که هر دولت باید بخشی از این مسیر را طی کند و دولت بعدی آن را ادامه دهد.این پژوهشگر زلزله خاطرنشان میکند: مسائل مربوط به زلزله در تهران، موضوعاتی کلان و ملی است و رسیدگی به آنها نباید به یک وزارتخانه یا سازمان خاص محدود شود. این خطر آنقدر جدی است که نیازمند ارادهای ملی و برنامهای منسجم است؛ برنامهای که ریسک را نهتنها مدیریت کند، بلکه بهتدریج آنرا کاهش دهد.