گفت‌وگو با حسن هادی، فیلمساز عراقی

آینده خوبی در انتظارمان است

صنعت سینمای عراق با وجود تمام ناملایمات و سختی‌ها، به‌دنبال کسب هویت خود در بین کشورهای اسلامی و منطقه است. از یک‌سو سال‌ها حکومت دیکتاتوری صدام‌ و از سوی دیگر تهاجم نیروهای ارتش آمریکا به این کشور، عوامل مهمی برای رکود فعالیت‌های هنری در عراق بوده است.
کد خبر: ۱۵۰۴۱۷۷
نویسنده کیکاوس زیاری

در سال‌های اخیر، با افزایش تلاش هنرمندان کشورهای منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تولید محصولات بومی، علاقه‌مندان به سینما شاهد تلاش‌های فیلمسازان عراقی در همسویی با این روند بوده‌اند. حسن هادی یکی از هنرمندان جوان و تازه‌وارد صنعت سینمای عراق است که با اولین ساخته سینمایی خود «کیک رئیس‌جمهور» قصد دارد نماینده خوبی برای صنعت سینمای کشورش در سطح بین‌المللی باشد. به گفته منتقدان سینمایی و تحلیلگران اوضاع جهان عرب، محصولات سینمایی عراق نمی‌توانند نسبت به مسائل روز و گذشته این کشور بی‌تفاوت باشند و هر اثری که تولید شود، خواه‌ناخواه رنگ و بویی اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. کیک رئیس‌جمهور هم از این قاعده مستثنی نیست.

داستان این درام پرتنش اجتماعی و سیاسی در دهه 90 میلادی رخ می‌دهد و هادی در این رابطه می‌گوید اتفاقات این دوره از تاریخ کشورش هیچ‌وقت روی پرده سینما به تصویر کشیده نشده و حالا او تلاش دارد با فیلمش فاصله نسل‌ها را کاهش داده و نوعی همصدایی بین آدم‌های نسل‌های متفاوت به‌وجود بیاورد. در این ایام بود که به‌دلیل تحریم‌های سنگین آمریکا علیه عراق، کمبود مواد غذایی مهم‌ترین مشکل ملت عراق بود. لامیا، دختربچه‌ای 9ساله در مرکز داستان کیک رئیس‌جمهور قرار دارد، که از سوی مسئولان مدرسه مامور می‌شود کیک تولد صدام را بپزد. او باید پیامدهای این اقدام را بپذیرد و داستان فیلم به‌دنبال این است که ببیند آخر و عاقبت این ماجرای کمیک اما تلخ به کجا می‌رسد.

نوجوانی حسن هادی در دوران جنگ طی شد و او از خاطرات خود برای نگارش فیلمنامه بهره برده است. او در گفت‌وگو با نشریه ورایتی درباره اولین ساخته سینمایی‌اش صحبت کرده است.

تماشای فیلمی از عراق یک تجربه نادر است، به‌ویژه اگر داستانش درباره آن دوران سخت جنگ و تحریم‌های آمریکا باشد. این داستان چگونه پاگرفت تا تبدیل به فیلمنامه شد؟
قبل از هر چیز، از خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خودم می‌آید. من و خیلی‌های دیگر در آن دوران سخت بزرگ شدیم. البته به‌دلیل بچگی، خیلی چیزها را درک نمی‌کردیم و سال‌ها بعد بود که متوجه کلیت آن ماجراها شدیم. در بین دوستان و همسایه‌ها، کسانی بودند که باید در مراسم کیک‌پزی شرکت اخباری داشته باشند. زندگی خیلی از آنها بعد از این ماجرا به شکل غم‌انگیزی تغییر کرد. به‌همین‌دلیل همه ما در موقعیت یک کمدی سیاه و تلخ قرار داشتیم. از همین رو، حال‌وهوای فیلم هم به سمت یک کمدی تلخ و سیاه حرکت می‌کند. احساسم این است که نمی‌توانستم از این داستان فرار کنم و نسبت به آن بی‌توجه باشم. این بخشی از خاطره جمعی همه ما و کسانی است که در عراق بزرگ شده‌ایم. برایم بسیار باعث تعجب بود که می‌دیدم فیلمی در رابطه با چنین موضوع مهمی ساخته نشده و کسی در عالم هنر به این موضوع توجهی ندارد. پس وظیفه خودم می‌دانستم که در این رابطه کاری انجام دهم.

به‌جز روایت یک رویداد تاریخی، به جنبه‌های هنرمندانه کار هم توجه داشتید؟
من هم مثل خیلی از بچه‌های دیگر با سینما رشد نکردم و فیلم‌دیدن بخشی از کار روزانه‌مان نبود. ای‌کاش می‌توانستم به شما بگویم: «من به سینما رفتم و این فیلم را دیدم.» من چنین فرصتی نداشتم. بعدها بسیاری از فیلم‌ها را به‌صورت قاچاقی روی نوار VHS و DVD تماشا کردم. عشق من به سینما با برنامه‌های تلویزیونی شروع شد. خودم می‌دانم و تصدیق می‌کنم که بین فیلم من و آثار عباس کیارستمی شباهت‌هایی وجود دارد. عده‌ای هم می‌گویند با دیدن فیلمم به یاد «دزدان دوچرخه» ویتوریو دسیکا افتاده‌اند. هیچ‌وقت نخواستم از این دو فیلمساز تقلید کنم. اما وقتی شما فیلمی واقع‌گرا می‌سازید، طبیعی است که تماشاچی را به یاد شاهکارهای گذشته تاریخ سینما می‌اندازید.

چالش‌های کار فیلمبرداری کیک رئیس‌جمهور در عراق چه بود؟
برای من یک وضعیت بسیار سخت بود. خیلی‌ها همان ابتدای کار می‌گفتند نگران نباشم و برای سرمایه‌گذاری روی فیلم کمکم می‌کنند. اما حرف همه‌شان این بود که آن‌را باید جایی غیر از عراق فیلمبرداری کنیم. جواب من قاطعانه منفی بود. یکی از مهم‌ترین دلایلی که اصرار داشتم فیلم در لوکیشن‌های عراق فیلمبرداری شود این بود که می‌خواستم عراق را به تماشاگران نشان دهم. نمی‌دانم با من موافق هستید یا نه، اما تصور می‌کنم این اولین دفعه‌ای است که مردم و تماشاگران کشور عراق را به این شکل و از این زاویه می‌بینند. شاید خیلی‌ها تصورشان این باشد که عراق به این شکلی نیست که در فیلم ترسیم می‌شود. اما آنچه در فیلم می‌بینید همان چیزی است که در عالم واقعیت وجود داشته و دارد. به‌همین‌دلیل، برای خلق آن واقعیت موجود، با چالش‌های متعددی روبه‌رو بودم. واقعیت این است که در عراق، هیچ‌گاه صنعت سینما شکل نگرفته است، بنابراین نه عوامل و دست‌اندرکاران سینمایی داریم و نه چیز دیگری در این حوزه.در یک کلام، آنچه در کشورهای دیگر به‌نام صنعت فیلمسازی شناخته و معرفی می‌شود، در عراق وجود ندارد. اما در کنار این موضوع، ما آدم‌های مشتاقی داریم که خواهان فعالیت در رشته سینما هستند. ما در لوکیشن‌هایی فیلمبرداری کردیم که اگر در کشورهای دیگر بود، هزاران هزار دلار هزینه‌های تولید را افزایش می‌داد. منطقه زیگورات، به‌عنوان یکی از لوکیشن‌های ما، تمدنی 7000 ساله دارد و از قدیمی‌ترین تمدن‌های بشریت است. کار فیلمبرداری ما در این مکان خیلی راحت بود. 

تحلیلگران سینمایی، آینده خوبی برای سینمای عراق پیش‌بینی می‌کنند و می‌گویند به‌زودی یکی از بازارهای بزرگ سینمایی خواهد شد. نظر شما چیست؟
بله، همین‌طور است. این یک واقعیت است، اما ما متاسفانه همچنان در حال کشف چیزی هستیم که از آن به‌عنوان سینمای مردم‌پسند نام برده می‌شود. سینمای هنری و غیرمتعارف راحت‌تر خلق و کشف می‌شود. می‌دانید منظورم چیست؟ برای کشف فیلم‌ها شما باید میل و عطش واقعی نسبت به تمام محصولات سینمایی داشته باشید. در عراق هنوز تعداد زیادی سالن نمایش فیلم وجود ندارد و شما جایی برای نمایش فیلم‌های مستقل یا خارجی نمی‌بینید. بااین‌حال، من خوشبین هستم که طی سال‌های پیش‌رو همه چیز تغییر خواهد کرد. همین نکته که ما خواهان کشف فیلم‌ها هستیم به معنی آن است که آینده خوبی در انتظارمان است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها