تحمیل به جای مذاکره؛ رویکرد همیشگی آمریکا
عراقچی در تشریح مذاکرات حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، اشاره کرد که آمریکاییها درخواست دیدار مستقیم داشتند اما شرطهایی برای این موضوع مطرح کردهاند که ایران آن را تحمل نکرده است. شواهد نشان میدهد احتمالا این شرایط تخلیه ۴۰۰کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصدی در ازای تعلیق ششماهه اسنپبک بوده است. وی تأکید کرد: طرف آمریکا تاکید بر قبول شروط خود قبل از شروع مذاکرات داشت که طرف ایرانی آن را غیرممکن و غیرمعمول میدانست در مقابل شروط ایران برای مذاکره حضور وزرای خارجی تروئیکای اروپایی و رافائل گروسی بود که طرف آمریکای از پذیرش این شروط سرباز زد.
«ما برای جلوگیری از اجرای اسنپبک همه تلاش خود را انجام دادیم... پیشنهاد ما کاملا معقول و منصفانه بود اما آنها نپذیرفتند». این موضعگیری عراقچی، نهتنها دفاع از منافع ملی است، بلکه انتقادی تند از استراتژی آمریکا در مذاکرات هستهای بهشمار میرود. واشنگتن، در دوره ترامپ، با خروج یکجانبه از برجام در ۲۰۱۸، نشان داد که دیپلماسی را بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار حداکثری میبیند، نه حل واقعی مسائل. این رویکرد، که با تحمیل تحریمهای فلجکننده همراه بوده، ریسک جنگ را افزایش داده و فرصتهای دیپلماتیک را نابود کرده است. تحلیلگران بر این باورند که آمریکا با طرح خواستههای غیرواقعی مانند محدودیتهای موشکی، عمدا مسیر مذاکره را مسدود میکند تا ایران را به تسلیم وادار سازد، نه اینکه به توافقی متوازن برسد. این الگو، حتی در روابط با متحدان اروپایی تکرار شده است و ریشه در هژمونیطلبی آمریکا دارد و مذاکرات را به بنبستی تبدیل کرده که تنها با زور پیش میرود.
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای، بارها این رویکرد را پیشبینی و محکوم کردهاند. ایشان در سالهای قبل فرمودند: «دلیل اینکه من سالهاست تکرار میکنم که ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم، همین است. این نشان میدهد که مشکلات ما با آمریکا با مذاکره حل نمیشود.» این نقلقول، که ریشه در تجربیات تلخ ایران از مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با طرف آمریکایی دارد، تأکید میکند که مذاکره با آمریکا نهتنها بیفایده، بلکه خطرناک است زیرا به جای حل مسائل، به تحمیل خواستههای واشنگتن منجر میشود.
همچنین، ایشان تأکید کردند: «آمریکا بهدنبال مذاکره نیست؛ هدفش تحمیل است.» این هشدارها، که در طول سالها تکرار شده، نشاندهنده عمق بیاعتمادی است که از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای جدید ناشی میشود. در واقع، آمریکا با این رفتارها، نهتنها اعتماد جامعه ایرانی را از دست داده، بلکه کل سیستم دیپلماسی بینالمللی را تضعیف کرده است.
این زیادهخواهیها، مانع نتایج منصفانه شده و ایران را وادار به ایستادگی کرده است. عراقچی با اشاره بهدلایل بیپایه طرف غربی مانند شک در همخوانی نظر وزیر با حاکمیت، آن را غیرمنطقی خواند. این تحلیل نشان میدهد که طرف غربی، با بهانهجویی، سعی در حفظ فشار با هدف تضعیف کشور را دارد، رویکردی که در تاریخ دیپلماسیاش با دشمنان و دوستان تکرار شده و اعتماد را نابود کرده است.
زیادهخواهی در بن بست
عراقچی با تأکید بر اینکه «پرچم مذاکره همواره در دست ما بوده است»، گفت اگر پیشنهادی متوازن و بر پایه احترام متقابل ارائه شود، ایران آماده بررسی است. وی با اشاره به تجربیات تلخ مانند خروج از برجام و انجام حمله به کشور در میانه مذاکرات افزود: «مذاکره با آمریکا... بنبست محض است».
از سوی دیگر اروپا نیز، با ناتوانی در عمل مستقل و ترغیب ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا، عملا به ابزاری برای تحمیل خواستههای واشنگتن تبدیل شده، که این وابستگی، دیپلماسی چندجانبه را تضعیف کرده است.
رهبر معظم انقلاب در طی ماههای گذشته فرمودند: «مذاکره با آمریکا نه هوشمندانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه است. مشکلات ما را حل نمیکند. دلیل؟ تجربه.» این سخنان، که بر پایه تجربیات تاریخی مانند نقض برجام استوار است، نشان میدهد که آمریکا همیشه از مذاکره برای کسب امتیازات یکجانبه استفاده کرده. ایشان همچنین بارها تأکید کردند: «آمریکا دشمن شماره یک ملت ماست.» این دیدگاه، که در طول دههها تکرار شده، ریشه در اقدامات آمریکا مانند حمایت از رژیمصهیونیستی و انجام تحریمهای اقتصادی دارد، که نهتنها ایران، بلکه کل منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. در نتیجه، موضع ایران در مذاکرات، نه انعطافناپذیری، بلکه پاسخی منطقی به سابقه خیانتآمیز آمریکاست.
درباره حقوق هستهای، عراقچی بر خط قرمز غنیسازی تأکید داشت و آمادگی ایران برای اعتمادسازی را به شرط رفع تحریمها اعلام کرد. این موضع، واکنشی انتقادی به خواستههای نامشروع آمریکا مبنی بر غنیسازی صفر در ایران و تداوم تحریمهای ظالمانه دارد که هرگونه پیشرفت در مذاکرات را متوقف ساخته و گفتوگو را به ابزاری برای سلطه بدل کرده است.
آمریکا، با تکرار الگوی خروج از توافقات، اعتماد را از بین برده و ایران را مجبور به دفاع از حقوقش کرده، رویکردی که نه صلحآمیز، بلکه هژمونیک است. رهبر انقلاب در این زمینه فرمودند: «مذاکره با آمریکا به معنای تجارت است. شما چیزی میدهید و چیزی میگیرید. چه میدهید؟ نقاط قوت خود را. چه میگیرید؟ اجازه انجام آنچه حق شماست.» این سخنان رهبری نشاندهنده نابرابری ذاتی در مذاکرات با آمریکاست، جایی که واشنگتن همیشه به دنبال تضعیف طرف مقابل است.
پیام نتانیاهو به پوتین: تله یا ضعف؟
در قسمتی دیگر از این گفتوگو عراقچی درباره تماس نتانیاهو با پوتین گفت: «نتانیاهو تأکید کرده قصد جنگ یا درگیری مجدد با ایران را ندارد» اما افزود که این خبر تغییری در آمادهباش ایران ایجاد نکرده و احتمال فریبکاری از سوی رژیم بالاست.
این موضعگیری از سوی وزیر امور خارجه کشورمان، تحلیلی هوشمندانه از بازیهای منطقهای است، جایی که پیام نتانیاهو احتمال دارد تلهای جدید برای غافلگیری ایران باشد، با هدف جلوگیری از حمایت روسیه و ترمیم خسارات و صدمات ناشی از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه. از سوی دیگر منتقدان این پیام را نتیجه ضعف اسرائیل و عدم بازیابی نظامی و اجتماعی پس از ضربات سنگین در جنگ اخیر میدانند اما رژیم در هماهنگی کامل با آمریکا برای فشار بر ایران اقدامات ایضایی و رسانهای گستردهای انجام داده است، رویکردی که دیپلماسی را با تهدید نظامی آمیخته و صلح را تهدید میکند. آمریکا، با حمایت از حملات اسرائیل در میانه مذاکرات، نشان داده که مذاکره را پوششی برای اقدامات تهاجمی میبیند، که این دوگانگی در رفتار، ایجاد هرگونه اعتماد را به طور کل نابود کرده و ایران را به هوشیاری وادار میسازد. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، که با واکنش قاطع ایران همراه بود، ضربهای سخت به استراتژی غافلگیری غرب زد و فضاسازیهای فعلی را به جنگ روانی تقلیل داد اما هوشیاری ایران در برابر این تلهها، ضرورتی برای حفظ امنیت ملی کشور است.
رهبرمعظم انقلاب در ماههای پیش از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه فرمودند: «هیچ ملت شرافتمندی مذاکره زیر تهدید را نمیپذیرد و هیچ سیاستمدار عاقلی آن را تأیید نمیکند.»