طرح حضور در اجلاس شرم‌الشیخ ساده‌لوحی سیاسی بود که با تدبیر دولتمردان خنثی شد

تله دیپلماتیک

اجلاس شرم الشیخ که روز گذشته در مصر برگزار شد، به عنوان یک گردهمایی بین‌المللی با محوریت صلح غزه و بازسازی منطقه‌ای معرفی شد اما در پس پرده، نمایشی سیاسی با کارگردانی آمریکا و حمایت ضمنی رژیم صهیونیستی بود. دعوت از ایران برای حضور در این اجلاس که به ابتکار عبدالفتاح السیسی و با حمایت دونالد ترامپ برگزار شد، موجی از بحث‌ها را در داخل ایران راه انداخت.
اجلاس شرم الشیخ که روز گذشته در مصر برگزار شد، به عنوان یک گردهمایی بین‌المللی با محوریت صلح غزه و بازسازی منطقه‌ای معرفی شد اما در پس پرده، نمایشی سیاسی با کارگردانی آمریکا و حمایت ضمنی رژیم صهیونیستی بود. دعوت از ایران برای حضور در این اجلاس که به ابتکار عبدالفتاح السیسی و با حمایت دونالد ترامپ برگزار شد، موجی از بحث‌ها را در داخل ایران راه انداخت.
کد خبر: ۱۵۲۲۶۴۹
نویسنده عبدالرضا هادی‌زاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
 
در یک سو، برخی از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و حامی دولت با استدلال‌های خوش‌بینانه و بعضا ساده‌لوحانه، حضور ایران را فرصتی برای شکستن انزوای دیپلماتیک خواندند. در سوی دیگر، دولت، وزارت خارجه و کارشناسان با موضعی عقلانی، این دعوت را تله‌ای سیاسی برای مشروعیت‌بخشی به نظم آمریکایی-اسرائیلی در منطقه دانستند. 
   
جشن پیروزی یا تله دیپلماتیک؟
اجلاس شرم‌الشیخ با حضور بیش از ۲۰ رهبر جهانی، از امانوئل مکرون تا رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله دوم به ظاهر برای نهایی کردن آتش‌بس غزه و بحث درباره آینده خاورمیانه برگزار شد اما شواهد نشان می‌دهد این رویداد بیش از آن‌که گامی برای صلح باشد، صحنه‌ای برای نمایش قدرت دونالد ترامپ بود. منابع بین‌المللی گزارش داده‌اند که این اجلاس به طور ضمنی ازطرح‌های آمریکایی برای بازسازی نظم منطقه‌ای حمایت می‌کند؛ نظمی که درآن رژیم صهیونیستی،حتی بدون حضور مستقیم، مهره کلیدی است. حضور آمریکا به عنوان حامی اصلی، درکنار دعوت ازکشورهایی با روابط نزدیک به اسرائیل، نشان‌دهنده اتمسفر واقعی این اجلاس بود که تلاش برای تحکیم نفوذ واشنگتن و تل‌آویو درمنطقه تحت پوشش صلح را نشان می‌داد. کارشناسان معتقدند ترامپ به دنبال «عکس یادگاری» با رهبران منطقه‌ بودتا پیام اقتدار آمریکا را مخابره کند. در چنین فضایی، دعوت از ایران که چهار ماه پیش هدف حملات نظامی و مستقیم آمریکا آن هم در میانه مذاکرات قرار گرفته بود، چه معنایی می‌توانست داشته باشد جز تلاش برای تحقیر یا کشاندن تهران به بازی‌ای که قواعدش را واشنگتن نوشته است؟
   
موافقان حضور؛ ساده‌انگاری یا خوش‌بینی خطرناک؟
در داخل ایران، گروهی از تحلیلگران و چهره‌های سیاسی نزدیک به دولت، با استدلال‌هایی که بیشتر به خوش‌بینی غیرواقع‌بینانه شبیه بود، حضور در اجلاس را توصیه کردند. صادق زیباکلام در توییتی نوشت: «جناب آقای پزشکیان اگر ایران به شرم‌الشیخ دعوت شده شما را به خدا و به خاطر سعادت نسل‌های آینده و آینده مردم ایران این فرصت تاریخی را از دست ندهید!» مهاجری و محمد قوچانی نیز در یادداشتی مشترک، این اجلاس را «فرصتی تاریخی» برای شکستن «ایران‌هراسی» و توضیح مواضع تهران، از جمله مخالفت با سلاح هسته‌ای و حمایت از رفراندوم فلسطینی دانستند. رضا نصری، حقوقدان ساکن آمریکا و از حامیان برجام نیز در یادداشتی عنوان کرد: «شایسته است کشور با درک اهمیت این لحظه تاریخی، از فرصت پیش‌آمده برای طرح دیدگاه‌های خود و اعمال نفوذ در طراحی معادلات جدید بهره گیرد.‌»

اما این استدلال‌ها از چند جهت نقدپذیر است:

 
بی‌توجهی به دستور کار اجلاس:
 موافقان، بدون تحلیل دقیق دستور کار اجلاس، حضور ایران را به خودی خود ارزشمند دانستند. این درحالی است که بین مشارکت ایران و شرکت کردن ایران در این نشست تفاوت زیادی وجود دارد. اجلاس به طور ضمنی از طرح‌هایی حمایت می‌کرد که با منافع فلسطینیان و محور مقاومت در تعارض بود.
 
نادیده گرفتن اتمسفر سیاسی: 
موافقان به فضای خصمانه حاکم بر اجلاس بی‌توجه بودند. آمریکا که به گفته سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان همچنان ایران را تهدید و تحریم می‌کند، یکی از حامیان اصلی اجلاس بود. حضور ایران در کنار چنین بازیگری که چهار ماه پیش حملاتی علیه منافع ایران ترتیب داده بود، چه پیامی جز تسلیم یا ضعف مخابره می‌کرد؟  
 
امتیاز دادن به ترامپ:
 استدلال موافقان، به نوعی ساده‌انگاری دیپلماتیک منجر می‌شد که نتیجه‌اش امتیازدهی رایگان به دونالد ترامپ بود. حضور ایران می‌توانست به عنوان «مشروعیت‌بخشی» به پروژه آمریکایی-اسرائیلی تفسیر شود، بدون آن‌که دستاورد ملموسی برای تهران داشته باشد. به قول عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات «عدم شرکت و البته عدم مشارکت ایران در کنفرانس ترامپ در شرم‌الشیخ؛ خردمندانه، منطقی و موجه است. تئاتر ترامپ است... به نظرم در کنفرانس اسلو کمر نهضت مقاومت فلسطین را شکستند. ساف را تبدیل به گماشته و پیشکار کردند. شرم‌الشیخ بهتر از اسلو نیست.» 
 
تجربه تاریخی: 
موافقان از تجربه‌های گذشته درس نگرفتند. آنها که احتمالا از حضور ایران هدف دیدار دونالد ترامپ و پزشکیان را طلب می‌کردند هیچ‌گاه به این سؤال پاسخ نمی‌دهند که دستاورد مذاکرات ۲۲ سال گذشته با غرب چه بوده و قرار است از گفت‌وگو و نشست‌های آتی چه چیزی حاصل شود. علاوه بر این موضوع مشخص شده است که همواره طرح‌های ترامپ همچون مذاکرات عمان و رم فریب بوده و منافع ملی کشور را به خطر انداخته است. در این شرایط چرا باید انتظار داشت شرم‌الشیخ نتیجه متفاوتی داشته باشد به خصوص آن‌که ساعاتی قبل از آن دونالد ترامپ علاوه بر موضوعات موشکی و هسته‌ای تلویحا به رسمیت شناختن اسرائیل را هم پیش شرط دیگری برای توافق دانسته است.
   
عقلانیت انقلابی در برابر تله دیپلماتیک

در مقابل، دولت،وزارت خارجه و شخصیت‌های زیادی باموضعی مدبرانه و منطبق با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی، حضور در اجلاس را رد کردند. این تصمیم نه از سر انزواطلبی بلکه از درک دقیق مقاصد پشت پرده اجلاس و حفظ استقلال سیاسی ایران بود.
عباس عراقچی،وزیر خارجه درتوییتی صریحااعلام کرد:«ایران ازدعوت رئیس‌جمهور السیسی تشکرمی‌کند،اما نه رئیس‌جمهور پزشکیان و نه من نمی‌توانیم با کسانی که به مردم ایران حمله کرده‌اند و همچنان تهدید و تحریم می‌کنند، تعامل کنیم.» این موضع، نشان‌دهنده اولویت دادن به عزت ملی و پرهیز از بازی در زمین دشمن بود. هیات دولت نیز پس از بررسی‌های سیاسی و حقوقی، اجلاس را مغایر با منافع ملی و اصول حمایت از محور مقاومت دانست. 
   
چرا حضور ایران اشتباه بود؟
حضورایران درشرم‌الشیخ،آن‌گونه که موافقان تبلیغ می‌کردند،نه‌تنها دستاوردی نداشت‌بلکه هزینه‌های‌سنگینی‌هم به دنبال می‌آورد: 

تحقیر دیپلماتیک: 
حضور در کنار آمریکا، که به تازگی حملاتی علیه ایران انجام داده بود، می‌توانست به عنوان نشانه ضعف تفسیر شود.  
 
مشروعیت‌بخشی به پروژه آمریکایی:
 حضور ایران در هرسطحی، حتی در سطح وزیر خارجه، به معنای پذیرش ضمنی قواعد بازی واشنگتن بود. این امر به ترامپ اجازه می‌داد ازحضور ایران به عنوان «دستاورد» خود یاد کرده و ادعا کند تهران را به میز مذاکره کشانده است.  
 
تضعیف محور مقاومت: 
ایران به عنوان حامی اصلی مقاومت فلسطین، با حضور در اجلاسی که به طور ضمنی از طرح‌های آمریکا حمایت می‌کند، اعتبار خود را نزد گروه‌های مقاومت تضعیف می‌کرد. این امر می‌توانست پیامدهای استراتژیک برای منطقه داشته باشد.  
 
عدم دستاورد عملی:
تجربه نشان داده که اجلاس‌های مشابه، مانند مذاکرات صلح کمپ دیوید یا مادرید، اغلب به نتایج ملموسی برای فلسطین منجر نشده ‌است.  شرم‌الشیخ نیز بیشتر نمایشی سیاسی بود تا گامی واقعی برای صلح. تصمیم ایران برای حضور نیافتن در اجلاس شرم‌الشیخ، تصمیمی مدبرانه و منطبق با اصول سیاست خارجی انقلابی بود. در حالی که موافقان با خوش‌بینی غیرواقع‌بینانه، حضور را فرصتی برای دیپلماسی می‌خواندند، واقعیت‌های صحنه نشان داد که این اجلاس بخشی از پروژه آمریکایی-اسرائیلی برای تحکیم نفوذ در منطقه بود.  دولت ایران، با هدایت رئیس‌جمهور پزشکیان و وزیر خارجه عراقچی و حمایت شخصیت‌های مختلف سیاسی، با رد این دعوت، نه‌تنها از تله دیپلماتیک گریخت بلکه پیامی روشن به جهان فرستاد که ایران در برابر فشارهای آمریکا و طرح‌های نمایشی تسلیم نمی‌شود.  در این میان، ساده‌انگاری موافقان حضور که نسخه‌های پوچ برای دیپلماسی پیچیدند، نشان‌دهنده فاصله آنها از واقعیت‌های سیاسی و نیازهای استراتژیک  ایران است. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرصت تاریخی عبور از تحریم

دکتر مرندی، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «جام‌جم» به تشریح ظرفیت‌های دوران ‌گذار جهانی برای کشورمان پرداخت

فرصت تاریخی عبور از تحریم

نیازمندی ها