در این زمینه، دستگاه دیپلماسی ما باید از ظرفیت نهادهای جایگزین جهانی از جمله شانگهای، بریکس و جنبش عدم تعهد در برابر فعالیت در سازمانهایی که کاملا تحت سلطه غرب هستند، استفاده حداکثری کند.اقدام کشورهایی نظیر چین، هند و روسیه در تاسیس سازمانهایی مانند شانگهای، بریکس، اتحادیه اوراسیا در این ساختارها نشاندهنده آن است که معادلات جهانی دیگر صرفا براساس خواست و اراده غرب تعیین نمیشود و این بستر مناسبی برای تقویت نقش ایران در نظام بینالملل چندقطبی فراهم میکند. این کشورها و نهادهای مرتبط با آنها، عملا در مسیر تضعیف هژمونی یکجانبهگرایانه آمریکا گام برمیدارند و این به ما نشان میدهد که رویکرد مقاومت و اتکا به ظرفیتهای درونزا همزمان با همکاری با قدرتهای نوظهور جهانی نتایج ملموستری بههمراه خواهد داشت.
تحولات میدانی در غزه نیز مؤید روند افول موقعیت رژیم صهیونیستی و حامیان آن است. شکست ارتش اسرائیل در تحقق اهداف نظامی و حذف حماس، عقبنشینی آنها از مناطق اشغالی و آزادسازی اسرا تنها از طریق مذاکره با مقاومت فلسطین و نه تداوم جنگ و کشف اسرا، همگی نشانههایی از تغییر توازن قوا در منطقه به نفع جبهه مقاومت هستند. در این میان، آنچه در نشست اخیر در شرمالشیخ با عنوان «صلح» مطرح شد، بیشتر یک نمایش سیاسی برای فریب افکار عمومی جهانی بود تا شکست و افول آمریکا و متحدانش لاپوشانی شود اما رفتار تحقیرآمیز ترامپ یک سقوط اخلاقی و سیاسی را توأمان به تصویر کشید. طنز داستان این بود که هیچیک از طرفهای واقعی درگیر در میدان نبرد یعنی حماس و رژیم صهیونیستی در این نشست حضور نداشتند که اساسا این نمایش را بیمعنا کرده بود.
وضعیت جدید جهانی و منطقهای، بهویژه با افول قدرت نرم و سخت آمریکا، فرصت مناسبی برای ایران فراهم کرده تا با تکیه بر ظرفیتهای خود و تعمیق روابط با نهادهای مستقل بینالمللی، جایگاه خود را در نظام بینالملل تقویت کند. حضور دکتر عراقچی در اجلاس جنبش عدم تعهد و روایت مقاومت مردم ایران در آن اجلاس در برابر جریانی که ناشیانه توصیه به شرکت در شوی شرمالشیخ بود، مقدمهای که برای شکلگیری یک سیاست خارجی فعال، پویا و متوازن به ظرفیتهای در حال ایجاد یک جهان چند قطبی توجه لازم را دارد.