ایران بهتدریج شهرهایی چون حیفا و تلآویو را در معرض ویرانی قرار میداد؛ ویرانیهایی که شاید از برخی ویرانیهایی که رژیم صهیونیستی در غزه بهبار آورد، هولناکتر باشد. در روزهای نخست جنگ، طرف صهیونیستی دریافت معادله به نفع ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در حال تغییر است و در برخی پیامهای پنهان به تهران برای آتشبس التماس میکرد. اما در مواضع علنی، همچنان رجز میخواندند.وقتی جمهوری اسلامی توانست پایگاه آمریکایی «االعدید» را هدف قرار دهد، این پیام را بههمراه داشت که تواناییهای ایران فراتر از ضربهزدن به اسرائیل است؛ بدین معنا که اگر ایران اراده کند میتواند ظرف کسری از ثانیه برخی پایگاههای آمریکا در منطقه را هدف قرار دهد. نکتهای که مورد تأکید قرار گرفته این که ایران از همه ظرفیت موشکی و پهپادی خود استفاده نکرده و بخشهایی از توان را برای مراحل بعد ذخیره کرده بود تا هر ده روز یکبار شگفتانهای در میدان رو کند. موشکهایی که اسرائیل دریافت کرد، بخشی از به اصطلاح «تهانباریها»ی ذخایر موشکی ایران و متعلق به سالهای گذشته بودند و نسل جدید موشکهای ایران که کارآمدترند، عملا فرصت استفاده نیافتند؛ بهویژه با توجه به التماسهای طرف صهیونیستی برای آتشبس که جلوی پیشروی بیشتر را گرفت.هماکنون طرفهای منطقهای تحت «سقف جنگ» به نوعی پذیرش آتشبس محدود را دنبال میکنند؛ یعنی پذیرش آتشبس در لبنان و ضربات محدود، پذیرش آتشبس در غزه و حملات محدود. در مقابل، گروههایی مانند حزبالله و حماس آمادگی پاسخدهی دارند و صبر استراتژیک گروههای یمنی نیز رو به پایان است؛ بدین معنی که در صورت ادامه سیاستهای کنونی اسرائیل، پاسخهایی از سوی یمن در انتظار خواهد بود.تماس نتانیاهو با پوتین برای اعلام اینکه فعلا موضوع جنگ با ایران را خاتمه دادهاند، بازتابهایی داشت؛ این تماس بعد از آن انجام شد که در منطقه صحبتهایی از برنامه ایران برای تنبیه متجاوز صهیونیست مطرح شده بود و طرف صهیونیستی تلاش کرد با فرستادن پیامهایی از وخیمتر شدن بیشتر اوضاع جلوگیری کند. در مجموع، آنچه اکنون در میدان دیده میشود تلاش برای بازیهای رسانهای و نمایشهای سیاسی برای پوشش شکستهای گسترده رژیم صهیونستی در مواجهه با مقاومت است. آخرین تلاش از این نوع همان نشست شرمالشیخ بود که به تعبیر دقیق مقام معظم رهبری در آن ترامپ سعی کرد با دروغگویی درباره ایران و اعضای محور مقاومت به صهیونیستها روحیه بدهد. این در حالی است که پرچم فلسطین اکنون در پنج قاره جهان بهعنوان نماد مقاومت و همزمان پرچم اسرئیل بهعنوان نشانهای از رسوایی و افشای ضعف رژیم صهیونیستی خودنمایی میکند؛ تجربهای که در افکار عمومی جهانی بازتاب یافته و عملا منطق مقاومت که همان منطق انقلاب اسلامی باشد، بعد جهانی به خود گرفته است.