در استانهایی مانند اصفهان، دانشگاهها توانستهاند ازصنایع محلی بهره ببرنداما دراستانهایی مانند خوزستان،با وجود ظرفیت علمی بالا، این ارتباط ضعیف است و حتی زیرساختهای قانونی نیز به اندازه کافی بهکار گرفته نمیشود. مشکل اصلی در بسیاری از موارد ناشی از ضعف مدیریت ارشد استان و نبود اراده عملیاتی برای ایجاد همکاری است. همچنین با وجود افزایش تولید علمی و تعداد مقالات در کشور، اثرگذاری این تحقیقات همچنان جای سؤال دارد؛ این محدودیتها باعث شده بسیاری از ایدهها و تحقیقات، بهرغم ارزش علمی، نتوانند به حل مسائل واقعی کشور کمک کنند. پروژههای محیطزیستی و کشاورزی نمونهای از این چالش هستند که اگر بهصورت جامع و عملیاتی طراحی نشوند، گاهی به ایجاد مشکلات جدید دامن میزنند. بنابراین در حالحاضر سه ضعف اصلی آموزش عالی در کشور ضعف ارتباط دانشگاه و صنعت، اثرگذاری پایین تولید علمی و مدیریت سیاسی دانشگاههاست. حتی زمانی که زیرساخت قانونی فراهم است، نبود اراده عملیاتی مانع توسعه همکاریها میشود. تولید مقالات زیادشده اما تبدیل آنهابه محصولات عملی وکاربردی محدود است. تغییرات مداوم ریاستها و دخالت دولتها در مدیریت دانشگاهها نیز برنامهریزی بلندمدت و توسعه پایدار را مختل کرده. درهرحال حل دو مسأله ارتباط دانشگاه با صنعت و مدیریت پایدار آموزش عالی میتواند جهشی در توسعه علمی و فناورانه کشور ایجاد کند. توسعه کشور باید مبتنی بر علم، فناوری و اطلاعات باشد و بدون این بستر، پیشرفت واقعی محقق نخواهد شد. در کنار اینها، توجه به اثرگذاری عملی پژوهشها و تعریف دقیق محصول علمی، کلید بهرهوری از سرمایههای فکری و پژوهشی کشور است و میتواند منجر به حل مسائل اقتصادی و اجتماعی شود.