به گزارش خبرنگار جامجم، شهریور سال گذشته پلیس جنایی در تماس تلفنی با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، او را در جریان مرگ مشکوک مردی در یکی از بیمارستانهای جنوب پایتخت قرار داد. مأموران به تحقیق از خانواده مرد ۶۴ساله پرداختند و معلوم شد او ۱۰روز قبل در محله مولوی با مردی میانسال درگیر شده و بر اثر ضربات مشت مصدوم و در بیمارستان فوت کرده است. خانواده مقتول از قاتل فراری به اتهام قتل عمد شکایت کردند. مأموران برای تحقیقات به محل حادثه رفتند و از طریق شاهدان متوجه شدند قاتل فراری مردی به نام بابک است. بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته نیز تصویر او را در حال مشت زدن به مقتول ثبت کرده بود.
بابک بهخاطر عذاب وجدانی که داشت به دادسرای جنایی تهران رفت وخودراتسلیم کردوگفت:چند روز قبل دست به جنایتی ناخواسته زدم اما عذاب وجدان باعث شد خودم را معرفی کنم. مقتول مدتی بود برای یکی از بستگانم بهنام فرنوش ایجاد مزاحمت میکرد. تا جایی که میدانم آنها مدتی با هم ارتباط کاری داشتند اما وقتی این ارتباط تمام شد، او پشت سر این خانم حرفهای نامناسبی زد که باعث شکایت فرنوش شد.
ماجرا به همینجا ختم نشد.مقتول وقتی از شکایت باخبر شد برای انتقامگیری تهدید به انتشار عکسهای فرنوش کرد تا ثابت کند او دروغ گفته و با هم رابطه داشتهاند. وقتی فرنوش از این مزاحمتها برایم گفت، خیلی عصبانی شدم. حتی مدعی شد مرد میانسال گوشی او را برداشته و به عکسهایش دسترسی پیدا کرده است. روز حادثه وقتی مقتول را در خیابان دیدم، از او خواستم دست از کارهایش بردارد اما او قبول نکرد و سر همین مسأله با هم دعوای کردیم و با مشت و لگد به جان هم افتادیم. قصد کشتن او را نداشتم و فقط میخواستم تنبیهش کنم که دست از مزاحمتهایش بردارد.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. پسران مقتول در جلسه رسیدگی به پرونده برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس بابک در جایگاه ایستاد و دردفاع ازخود گفت: مقتول آن روز حالت عادی نداشت و یک مشت به او زدم که تعادلش به هم خورد و افتاد.او فحش ناموسی میداد.چند بار هم به محل کارم آمده بود. آن روز فقط پیام دادم بعد از اذان ظهر ازسر کاربه خانه میآیم. این به معنی قرار دعوا نبود. با مقتول در خیابان شانه به شانه شدیم و همین باعث درگیریمان شد. درگیری ما ربطی به فرنوش و هواخواهی از او نداشت. از این ماجرا مطلع بودم اما ارتباطی به من نداشت که بخواهم در آن دخالت کنم.
یکی از پسران مقتول در واکنش به اظهارات متهم گفت: پدرم چند ماه قبل یک عمل جراحی کرد و برای آن آزمایش کامل داده و سلامتش تایید شده بود. پس هیچ عامل زمینهای در مرگش تأثیر نداشته. از سوی دیگر متهم فیلمی از قمهزنی پدرمان ارائه کرده که مربوط به سالها قبل است. پدرمان مو کاشته بود و قمه نمیزد. متهم در تحقیقات ادعا کرده بهصورت اتفاقی پدرمان را دیده. این حرف دروغ است. چون در پیامکی به پدرم با او قرار دعوا گذاشته بود. بر اثر ضربات مشت، به فک و جمجمه پدرم آسیب جدی وارد شده و فکر میکنم با شی خارجی ضربه زده است. به گمانم چندماه قبل هم با شماره ناشناس برای پدرم پیامهای تهدیدآمیز ارسال کرده است. بابک بهخاطر زن فامیلشان وارد دعوا شد و روز حادثه بعد از آنکه آمبولانس آمد از محل گریخت. حتی پدرم از فرنوش و شوهرش شکایت کرده و این موضوع ارتباطی به بابک نداشته. بابک در آخرین دفاع از خود اتهام قتل عمدی را رد کرد و منکر درگیری بهخاطر فرنوش شد.
قضات پس از دفاعیات متهم برای تصمیمگیری وارد شور شدند.