طبیعی است که چنین نهادی روزی را نیز در سال به خود اختصاص دهد. مجمع جهانی سازمان ملل در سال 1993 قطعنامهای را به تصویب رساند که به موجب آن چهاردهم ماه می را که مصادف با 25 اردیبهشت است، به نام روز جهانی خانواده اعلام کرد. همه ساله چنین روزی به عنوان روز جهانی خانواده در کشورهای مختلف گرامی داشته میشود. هدف از گرامیداشت این روز، اهمیت خانواده به عنوان اصلیترین رکن جامعه و برطرف کردن مواردی است که در دنیای امروز، این کانون گرم زندگی را تهدید میکند.
خانواده و معلولیت
حدود 3 درصد افراد جامعه دچار نوعی معلولیت هستند. با این آمار طبیعی است که برخی از خانوادهها دارای افراد معلول باشند. در بسیاری از چنین خانوادههایی یکی یا تمامی اعضای خانواده در برطرف کردن نیازهای فرد معلول و حمایت از او شرکت دارند. متاسفانه گاهی نیز حس شرمندگی و خجالت از وجود یک فرد معلول در خانواده در میان برخی افراد خانواده دیده میشود.
در سال 2006 سازمان ملل متحد معاهده محترم شمردن حقوق معلولان را به عنوان اولین معاهده خود در قرن بیست و یک به تصویب رساند. در مقدمه این معاهده خانواده به عنوان اصلیترین گروه یک جامعه در نظر گرفته شده که نیاز به حمایت همهجانبه از طرف خود جامعه و دولت دارد.
در این معاهده بر برخورداری افراد معلول و دیگر اعضای خانواده آنها از حمایت همهجانبه دولت و جامعه تاکید شده است. همه افراد یک جامعه در مقابل معلولان و خانواده آنان مسوول هستند. برای تاکید بیشتر بر این موضوع، در سال 2007 شعار خانواده و افراد دارای معلولیت به عنوان شعار روز جهانی خانواده انتخاب شد. بدون شک خانوادهها با دادن اهمیت بیشتر به معلولان، موجب شکوفا شدن استعداد آنها و دادن حس اعتماد به نفس به آنان میشوند.
خانواده و رشد کودک
نخستین تعامل نوزاد در محیط خانواده شکل میگیرد. طبیعتا در اینجا، نخستین اثرگذاری و اثرپذیری آغاز میشود. به نظر روانشناسان، سالهای اولیه کودکی، در رشد شخصیت و آینده او نقشی بسزا دارد. بیشتر شناختهای کودک از خود، اطرافیان و محیط نیز در این دوران شکل میگیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک، بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و این که تا چه حد تلاش میکند نیازهای او را برآورده کند. کودکانی که در این سالها از نظر عاطفی و امنیتی در خانواده تامین نمیشوند، به انواع سختیها دچار میگردند. مشکل این کودکان، بیشتر با شیطنتها، دروغگوییها و حرف نشنیدنهای ساده آغاز میشود و با توجه به وضع نابسامان خانواده، به بزهکاریها و جنایتهای دوران بزرگسالی میانجامد.
خانواده و عصبانیت
تحقیقات نشان داده است که از هر 10 خانواده، اعضای 4 خانواده عادت دارند در زمان بحث، فریاد بکشند. چنین رفتاری برای خانواده بخصوص کودکان بسیار مخرب است. یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی، دعواهای خانوادگی است که ارکان خانواده را سست میکند و سلامت روانی اعضای آن را به خطر میاندازد.
آسیبها و ستیزههای خانوادگی، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که باید آن را از دیدگاههای گوناگون بررسی کرد. شاید همان گونه که زندگی هر انسان، یکتا و منحصر به فرد است، زندگی مشترک هر زوج جوان نیز منحصر به خودشان باشد. با این وجود، پرداختن به موضوع آسیبشناسی خانواده برای دستیابی به راهبردهای پیشگیری، یکی از مهمترین مسائل ضروری آموزش خانواده است؛ زیرا بدون شناخت عوامل، دستیابی به راههای درمان امکانپذیر نخواهد بود. سخن از آسیبشناسی خانواده، سخن از عواملی است که بهداشت روانی خانواده و ازدواج را تهدید میکند.
ایدز و خانواده
خانواده به مفهوم محدود آن یک واحد اجتماعی است، که از ازدواج یک زن و یک مرد به وجود میآید و سپس تولد بچهها، خانواده را تکمیل میکند.
در اسلام، اساس خانواده را ازدواج مشروع زن و مرد تشکیل میدهد و در آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدید میشوند. ارتباط خویشاوندی در سایه نکاح پدید میآید و اعضای آن روابط قانونی، اخلاقی و عاطفی دارند.
ایدز بیماریای است که امروزه اکثر خانوادهها را در معرض تهدید قرار داده است. خانوادههایی که در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند و در زیر خط فقر قرار دارند، بیشتر از جوامع دیگر با این خطر روبهرو هستند.
بیماری ایدز و ویروس آن اثرات عمیق بر خانواده دارد. هنگامی که یکی از اعضای خانواده بیمار میشود یا میمیرد، همه اعضای خانواده رنج میبرند. علاوه بر تراژدی انسانی، مشکلات اقتصادی است که با افزایش هزینههای بهداشتی و کاهش درآمدها آغاز میشود.
این موارد در حالی که بیماری پیشرفت میکند، افزایش مییابد و بر دسترسی خانواده به غذا، مسکن و سایر اقلام اساسی مورد نیاز اثر میگذارد. غالبا والدین، کودکان و دختران جوان مجبور میشوند مسوولیتهای رئیس خانواده را به عهده بگیرند. غیبت والدین مراقبتکننده و حامی، باعث میشود تعداد زیادی از کودکان آسیبپذیر شوند.
به همین دلیل شعار جهانی سال 2005 برای روز جهانی خانواده ایدز و بهداشت خانواده انتخاب شد.
از سوی دیگر، خانواده به عنوان اولین و مهمترین سد در راه مبارزه با بیماری ایدز تلقی میشود. پایبندی به بنیانهای اخلاقی خانواده نقش عمدهای در پیشگیری از این بیماری مهلک دارد. از سوی دیگر انحرافات و ناهنجاریهای اجتماعی نقش زیادی در شیوع ایدز دارند.
با تربیت صحیح در خانوادهها میتوان تا حد زیادی جلوی این مسائل را گرفت. خانوادهها در شکلگیری شخصیت کودکان و به تبع آن در توانمندسازی دانشآموزان، جوانان و نوجوانان به منظور مقابله با آسیبهای اجتماعی و بحرانهای عاطفی و اجتماعی بسیار موثرند، بنابراین باید در مقوله آموزشی خانوادهها اقدامات جدی صورت گیرد.
برنامههای آموزشی
محورهای اصلی برنامه جامع آموزش خانوادهها در برابر ایدز شامل آموزشهای عمومی و آموزشهای اختصاصی برای خانوادههاست. آموزشهای عمومی شامل الگوسازی، شاخصسازی و تشریح هرم خانواده است.
در الگوسازی، خانوادهها با نحوه انتخاب دوستان و نحوه زندگی آشنا میشوند. در بحث شاخصسازی نیز ارزشهای اخلاقی صحیح به خانوادهها یادآوری میشود.
هرم خانواده به معنای قرار گرفتن هر فرد در جایگاه واقعی خود است. بر اساس این برنامهها که قرار است بزودی اجرا شوند، یکی از راههای آموزش خانوادهها با موارد یاد شده، ارسال پیامهای مختلف از طریق قبوض آب و برق به در خانه شهروندان است.
آموزش اختصاصی نیز برای خانوادههایی که فرزندی با رفتارهای پرخطر اجتماعی یا بحرانهای عاطفی و تحصیلی دارند، اجرا میشود. همسران معتادان و همسران زندانیان دو گروه هدف پراهمیت در این زمینه هستند.
سلامت روان و خانواده
نیاز به محبت از نیازهای اساسی انسان است. این مساله در تعادل روحی و روانی انسان تاثیر زیادی دارد. کودکی که در محیط گرم و محبتآمیز رشد کند، روانی شاد و دلی آرام و با نشاط و به تبع آن، جسمی سالم خواهد داشت. چنین فردی به زندگی امیدوار و دلگرم است و خود را در جهانی پرآشوب، تنها و بییاور نمیبیند.
اظهار محبت به کودک از به وجود آمدن بسیاری از ناهنجاریهای روانی و رفتاری مانند عقده حقارت جلوگیری میکند. کودکی که از محبتهای گرم پدر و مادر محروم بوده یا نیازش به محبتهای آنان به حد کافی اشباع نشده است، براحتی دچار مشکلاتی مانند تندخویی، خشونت، اعتیاد، افسردگی، ناامیدی و... میشود.
والدین خوب کسانی هستند که در زندگی فرزندان خود حضور دارند و عشق بیقید و شرط خود را به آنان عرضه میکنند.
سالم نبودن خانواده از نظر روانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده به دلیل تاثیری که روی اعضای خود دارد، جامعه را تحتتاثیر قرار میدهد. کارکرد زیستی خانواده، ضامن بقای جامعه انسانی است و کارکرد پرورشی آن زمینهساز تربیت فرزندانی است که برای ساختن جامعه فردا آماده میشوند.
تعادل روانی، تقویت اراده، دیگرگرایی، رویارویی با مشکلات، میل به تلاش، سازندگی، نوآوری، ارتباط با خداوند و عبادت همگی صفاتی هستند که خانواده، مهمترین نقش را در شکلگیری و تقویت آنها به عهده دارد. خانواده سالم، بهترین بستر رشد فرهنگی و سلامت جسم و روان و مهمترین عامل انتقال ارزشها، پرورش عاطفی، کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتقای امنیت هر جامعه به شمار میآید.
علی اخوان بهبهانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد