به گزارش مهر، دهم دی سال 89 دختر نوجوانی در تماس با پلیس از قتل مادرش خبر داد. پس از این تماس گروهی از ماموران همراه بازپرس کشیک جنایی تهران در محل جنایت حاضر شدند.در نخستین بررسیها مشخص شد، زن جوان به نام مریم بر اثر اصابت ضربههای سنگین به سرش از پا درآمده است. از سوی دیگر آثار کبودی روی صورت و پهلوی او هم مشاهده میشد.
تیم جنایی در ادامه به تحقیق از دختر مقتول پرداختند که او گفت پدر و مادرم مدام با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتند. من هم که طاقت این درگیریها را نداشتم، خانه را ترک کرده و نزد پدربزرگم رفتم. امروز برای برداشتن وسایلم به خانه آمده بودم که با جسد مادرم در یکی از اتاقها مواجه شدم.
در پی این اظهارات، جسد به پزشکی قانونی منتقل و همسر مقتول به عنوان مظنون به قتل دستگیر شد.
او ابتدا منکر قتل همسرش شد، اما در ادامه به قتل همسرش با ضربههای شیشه ادکلن اعتراف و سپس صحنه جنایت را بازسازی کرد.
با صدور کیفرخواست برای جمشید ـ متهم ـ پروندهاش برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه دختر مقتول رضایت خود را اعلام کرد، اما مادر مقتول با اعلام درخواست قصاص گفت میتواند تفاضل دیه را بپردازد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: من به موادمخدر اعتیاد دارم. همسرم نیز اعتیاد شدیدی به ماده مخدر شیشه داشت و خودزنی کرده است. من صبح وقتی خانه را ترک میکردم، او در حال مصرف موادمخدر بود، اما شب از مرگ او باخبر شدم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و جمشید را با اکثریت رای به قصاص محکوم کردند.
در ادامه، پرونده برای بررسی حکم به شعبه نهم دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم قصاص را تائید کردند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد