آنها امسال کسری بودجه را تجربه کردند، تجهیزات مورد نیازشان گران شد، سطح خدماتشان در برخی بخشها کاهش پیدا کرد، ناچار شدند روی جهش قیمتها چشم ببندند، وزیرشان عوض شد و سرپرست جدید، طرحهای تازهای را دنبال کرد و طرحهای وزیر پیشین به بایگانی سپرده شد و خلاصه این که ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم داد تا پایههای نظام سلامت را بلزراند.
1- «مسلمانان سه درد آمد به یک بار»: دارو، تجهیزات، خدمات
شوربختی اما به پرداخت نشدن حقوق کارکنان بیمارستانها منتهی نشد. افزایش قیمت دلار باعث شد قیمت داروها و تجهیزات پزشکی هم ترمز ببرد و بسرعت بالا برود؛ به طوری که با وجود هشدارهای وزارت بهداشت، قیمت برخی داروها، چهار یا پنج برابر شد و تولیدکنندگان لوازم پزشکی نیز هشدار دادند که اگر وضع به همین منوال پیش برود و از آنها حمایت نشود، ورشکست میشوند.
مساله نایاب شدن برخی داروها و گران شدن برخی دیگر از این قرار بود که گرچه حدود 96 درصد داروها به گواه وحید دستجردی، وزیر بهداشت سابق، در داخل کشور تولید میشد، اما نیمی از مواد اولیه این داروها از خارج از کشور میآمد و از سوی دیگر چهار درصد داروی ورودی از خارج نیز بسیار گرانقیمت بود و با تکنولوژی پیچیدهای ساخته میشد که هنوز کشور خودمان به آن دست نیافته بود.
این گونه بود که قیمت برخی داروها همچون داروهای درمان اماس و سرطان طوری بالا رفت که بیماران توانایی خرید آنها را از دست دادند. وزارت بهداشت برای حل این مشکل از پژوهشگران ایرانی دعوت کرد طرحهای خود را برای تولید داروهای کمیاب شده ارائه کنند.
این دعوت، نتیجهای مثبت داشت و تعدادی داروی جدید در کشور رونمایی شد که هر کدام میتوانست جایگزین مشابه خارجیاش شود. با این حال مشکلات وزارت بهداشت حل نشد. به هر حال عنان قیمت دارو از دستش خارج شده بود و قیمت داروها افزایش یافته بود و تهدیدهای این وزارتخانه درباره این که با گرانفروشها و احتکارکنندگان برخورد میکند هم بیفایده بود.
قیمت تجهیزات پزشکی نیز به این دلیل افزایش یافت که یا مراکز درمانی باید آنها را مستقیم از خارج با دلار گران شده میخریدند یا برخی اجزای آنها را از خارج وارد میکردند که آن اجزا، قیمت گنج داشت. افزایش قیمت تجهیزات پزشکی باعث شد قیمت خدمات تشخیصی و درمانی نیز دچار نوسان شود و بالا برود.
2- چه طوری شد این طوری شد؟
چه شد که وزارت بهداشتیها به مشکل برخورد! چه شد که بحران اقتصادی آن را نشان کرد و همه فشارها افتاد روی دوش این وزارتخانه و زانوهایش را خم کرد؟ شاید علتش افزایش ناگهانی قیمت دلار بود و شاید هم وعدههایی که به آنها عمل نشد، برای مثال سازمانهای بیمهگر بدهی 1500 میلیارد تومانیشان به وزارت بهداشت را پرداخت نکردند و دست این وزارتخانه برای درمان مردم خالی ماند و از سوی دیگر قرار بود دولت نیز 6000 میلیارد تومان از هدفمندی یارانهها به وزارت بهداشت اختصاص بدهد و وزیر وقت قول داد که اگر وزارتخانهاش این پول را به چنگ بیاورد، دریافت خدمات درمانی در بیمارستانها را رایگان کند.
اما بدهیها که پرداخت نشد، قیمت دلار که ناگهان بالا رفت، ورق برگشت و وزارتخانهای که دم از روزهای طلایی درمان بدون پرداخت هزینه میزند به روزی افتاد که برخی بیمارستانهایش توان پرداخت دستمزد کادر درمانیشان را از دست دادند.
3- ارز مرجع دارو کو؟ پزشک خانواده کجا رفت؟
از تغییر ناگهانی نرخ دلار زیاد نگذشت که وزیر بهداشت و معاونانش به زبان آمدند و از کسری بودجه وزارتخانهشان گفتند و پس از مدتی هم از تخصیص نیافتن ارز مرجع دارو گله کردند چون زمزمههایی به گوش وزیر و معاونانش رسیده بود که ارز مرجع دارو به خودروهای سنگین و لوازم آرایش اختصاص پیدا کرده است. اختصاص نیافتن ارز مرجع، علت دیگر افزایش نرخ داروها شد.
بیپولی باعث شد طرح پزشک خانواده که قرار بود تا پایان سال سراسر کشور را پوشش دهد، نیمهکاره در تهران متوقف شد و سرانجام پازل بدشانسی وزارت بهداشت تکمیل شد و وحید دستجردی، سکاندارش، در هفتم دی ناگهان عزل شد و محمدحسن طریقت جای او را گرفت. مدتی بعد اعلام شد که ارز دارو به شکل تدریجی درحال پرداخت شدن است با این حال قیمت داروها همچنان در حال افزایش است و منبعی موثق چندی پیش به فارس اعلام کرده بود که سرپرست جدید وزارت بهداشت پای برگهای را امضا کرده است که ارز مرجع دارو را حذف خواهد کرد که یعنی مردم باید داروها را بدون کمک دولت و با قیمتهای نجومی خریداری کنند.
نمایندگان کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در پاسخ به «جامجم» از این ماجرا ابراز بیاطلاعی کردند و با این حال آن منبع موثق، وعده داد که احتمالا حذف ارز مرجع دارو از سال آینده اجرایی خواهد شد و پس از آن نیز خبر رسید که احتمال دارد بودجه وزارت بهداشت در سال 92 کاهش داشته باشد تا به این ترتیب سال مار هم برای وزارت بهداشتیها و بیماران، خوش یمن نباشد.
یک، دو، سه، خداحافظ خانم وزیر!
هفتم دی امسال برای مرضیه وحیددستجردی، وزیر وقت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تا ساعت 14 و 10 دقیقه ظهر روزی کاملا عادی بود، اما دقیقا در همان ساعت، پیامکی که از سایتی خبری به تلفن همراه وزیر فرستاده شد، آن روز را در حافظهاش ماندگار کرد؛ پیامکی که از برکناری ناگهانی او خبر میداد؛ در حالی که خودش از جریان بیخبر بود.
فقط 20 دقیقه طول کشید تا وزیر عزل شده جلسهاش را با مدیران ارشدش تمام کند، وسایلش را بر دارد، سیمکارت وزارتخانه را تحویل بدهد، به پارکینگ وزارتخانه برود تا سوار خودرویش بشود، به خانه برود و نامهای خطاب به مردم بنویسد و از آنها خداحافظی کند.
برکناری وحیددستجردی آنقدر سریع رخ داد که خیلیها در لحظات اول، آن را شوخی تصور کردند، اما ماجرا شوخی نبود و با این حال از آنجا که وحیددستجردی پیش از آن نیز به علت انتقاداتش به تخصیص نیافتن ارز دارو خبرساز شده بود و نخستین وزیر بهداشت زن در ایران محسوب میشد، خبر برکناریاش مورد توجه ویژه مردم قرار گرفت و بیسواد و با سواد، دانشگاهی و غیردانشگاهی، خانهدار و کارمند، پیر و جوان آن را در گوش هم زمزمه کردند و این گونه بود که بازار شایعات درباره علت واقعی برکناریاش هم داغ شده، اما دستجردی تا امروز در مورد دلایل عزلش هیچ سخنی نگفته است.
مریم یوشیزاده - جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد