دلایل مختلفی برای بازنشسته شدن الکس فرگوسن عنوان شده، اما یکی از آنها که مورد تائید و اشاره این مربی افسانهای هفتاد و یک ساله اسکاتلندی نیز قرار گرفته، این است که او باید بیش از پیش به همسرش «کتی» که تقریبا همسن وی است، رسیدگی کند.
سرمربی 27 سال گذشته منچستریونایتد که طی این مدت 13 بار لیگ برتر فوتبال انگلیس، شش بار جام حذفی این کشور، سه بار جام اتحادیه انگلیس، دو بار لیگ قهرمانان اروپا و یک بار هم جام در جام باشگاههای این قاره را برای شیاطین سرخ فتح کرد، میگوید تصمیم به پایان بخشیدن به کار مربیگریاش و بازنشسته شدن را حول و حوش کریسمس سال پیش (ابتدای دی ماه 91) اتخاذ کرده است.
بعد از مرگ
وی میافزاید: «شرایط زندگی ما در آن زمان تغییر یافته بود. خواهر همسرم که بسیار مورد علاقه وی بود درگذشت و از آن پس او احساس تنهایی زیادی میکرد. یعنی این باوری است که او دارد و شاید زیاد هم صحیح نباشد. من مدیون کتی هستم. بیش از 50 سال که من صرف مربیگری و کار فوتبالم کردم، عملا او رئیس خانواده ما بوده است. سه پسرمان را وی بزرگ کرده و در واقع باید بگویم او خودش را فدای من کرده است تا به شغل و شرایط کاری من لطمه وارد نشود. حالا نوههای ما دوروبر همسرم میگردند و هوایش را دارند و به او کمک میکنند، اما او با از دست دادن بهترین دوستش که خواهرش بوده، احساس خلأ و فقدان فراوانی دارد. من نمیتوانستم این عامل را در زندگیمان نادیده بگیرم و از کمک به وی دریغ کنم.»
فرگی البته اصرار داشت زمانی بازنشسته شود که هنوز در اوج باشد و یک قهرمانی به دست آورده باشد. این رویداد با نیل به عنوان قهرمانی رقابتهای امسال لیگ برتر انگلیس حاصل آمد تا سیزدهمین عنوان قهرمانی در این رقابتها برای یونایتد طی زمامداری طولانی فرگوسن در اولدترافورد ثبت شود.
انکار بیمعنا
بیش از این نیز نمیشد میل فرگوسن به بازنشسته شدن را پنهان نگه داشت و همین که او از ژانویه تا ماه می موضوع را تا حدی از سایرین پنهان کرد، هنر و توفیق بزرگی بود. وقتی شایعه این موضوع اواسط اردیبهشت بر سر زبانها افتاد، فرگوسن فهمید انکار قضیه بیمعناست. او که یک بار از تصمیم بازنشستگیاش در سال 2002 عدول کرده و به کار بازگشته بود، در این 11 سال هزار بار با این پرسش مواجه شده بود که سرانجام کی کنار میرود. فرگی که تیمش در واپسین بازی خانگی خود در این فصل سوانسی را با گل دیرهنگامی از ریوفردیناند با نتیجه یک بر دو برد، میگوید: «من موضوع را در ماه مارس (اسفند 91) به پسرانم گفتم، اما آن را تا روز آخر از برادرم پنهان کردم. دوست داشتم بازیکنان تیم را نیز مطلع کنم، اما این مساله با توجه به تاثیر زیادی که میتوانست روی عملکرد آنها بگذارد، عقلانی نبود. با این حال از یکی دو روز قبل از اعلام رسمی موضوع توسط خودم، شایعههای آن شنیده میشد و دیگر جای انکاری وجود نداشت.»
فرگوسن کارهایی برای خودش در ایام بازنشستگی تدارک دیده و این البته جدا از وظایف رسمی وی تحت عنوان عضوی از هیات مدیره و سفیر ارشد باشگاه منچستریونایتد است. خودش میگوید: «زبان فرانسویام بد نیست و پیانو هم میتوانم بزنم، اما در هر دو مورد باید پیشرفت کنم. فکر میکنم باید یک معلم در هر دو مورد بگیرم و برای اولین بار حدود 50 سال اخیر وقت انجام این کار را دارم و بعد از نیم قرن کار شبانهروزی، یک دنیا وقت آزاد پیش روی من است. با پسرم جیسن صحبت کردم و یکسری کار هم با او دارم.»
همه آن 49 جام
فرگوسن همیشه عاشق سوارکاری بوده و حتی چند اسب مسابقهای و گرانقیمت در تملک خود دارد. ولی او میتواند به گذشته هم فکر کند و به همه 49 جامی که طی سالهای مربیگریاش در آبردین و منچستر یونایتد به دست آورده است، بیندیشد. فرگی میگوید: هرگز عادت به اندیشیدن پیرامون گذشته نداشته و شدت و حدت کارهای پیشرو او را از این مهم بازداشته است، اما وی اینک میتواند گوشهای نشسته و به خاطراتش بیندیشد و به هزاران اتفاق مهم و دراماتیکی که طی همه این سالها برایش روی داد.
فرگوسن معتقد است مهمترین پیروزی او، اولین مرتبه قهرمان شدنش در لیگ برتر انگلیس در سال 1993 بود، زیرا این برد بود که راه فتوحات بعدی را به روی شاگردانش گشود و مقدمهای بر آنها شد. وی میگوید: «پس از آن رشد کردیم و به این باور رسیدیم که بیش از آن نیز برای ما ممکن است. بازیکنان توانای زیادی به جمع ما آمدند و رفتند و کار کردن با آنها برای من یک افتخار بوده است. شماری قابل توجه از آنها خارجی بودهاند و در نتیجه یک چالش ویژه برای من در ایام مربیگریام کنار آمدن با فرهنگهای متفاوت به قصد یکدست کردن تیمهایم بوده است.
ناراحت نباش
خداحافظی با هواداران و شاگردان بعد از این همه سال کار، اصلا چیز آسانی نیست. فرگی میگوید: «در پایان بازیمان با سوانسی در هفته ماقبل آخر لیگ برتر انگلیس که قرار بود برای حاضران در اولدترافورد نطق کنم، با این سن و سال و تجربه، کلماتم را گم کرده بودم و فکر میکنم لغزشهای زیادی داشتم. صبح آن روز پسرم جیسن به من گفت پدر، ناراحت نباش چند جمله که بگویی بر استرس فائق خواهی آمد و مشکل حل میشود، اما نشد! بدتر از همه صحبت کردن با اعضا و کادرهای باشگاه در طول هفته بود. همه چیز احساسی شده بود و نمیدانستم چطور با آن همه آدم حرف بزنم.
حالا وقت زیادی داریم که همگی با این شرایط تازه کنار بیاییم. من با مساله مربی نبودنم در منچستر و آنها با مساله کار کردن با یک سرمربی تازه (دیوید مویس).»
Evening Standard/ مترجم: وصال روحانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد