
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گاهی مردم این جملات را میگویند تا به کمک آنها از تغییرات کوچک و بزرگی که در زندگیشان ایجاد میشود، فرار کنند. آنها میگویند، اما نمیدانند اینها بیشتر بهانه است نه دلیلی منطقی.
این مورد تا آنجا پیش میرود که بعضیها حتی حاضر نیستند خانهشان را عوض کنند و به خانه و محله جدیدی بروند؛ آنها با تمام سختیها و مشکلاتی که در برابرشان قدعلم کرده، تصمیم میگیرند در همان محله قدیمی بمانند، ولی زیربار تغییر نروند.
بعضیها اما از تغییرات بزرگتر میترسند مثلا به این راحتیها حاضر نیستند شغلشان را تغییر دهند و حرفهای را انتخاب کنند که با وجود امکانات بهتر، برایشان تازگی دارد.
برای خیلی از آدمها در مراحل مختلف زندگی ترس از ناشناختهها مطرح میشود و آنها هم تصمیم میگیرند به همین شرایطی که دارند، راضی باشند!
آقای رادمند، پنجاه و سه ساله و بازنشسته است. او هیچوقت موافق تغییر دادن شرایط آرام و راحت زندگیاش نبوده و نیست؛ انگار همیشه ترس از شکست او را از این کار منصرف کرده است.
خودش میگوید: چه کسی میداند اگر من بخواهم اوضاع زندگیام را تغییر دهم، موفق میشوم و آینده بهتری خواهم داشت یا نه؟ از کجا معلوم است که بعد از این تغییر، زندگیام خراب نشود و همین چیزی که الان دارم را نیز از دست ندهم؟
وقتی این حرفها مطرح میشود، ترس و نگرانی او هم افزایش مییابد و در نتیجه مصممتر از قبل، پای حرفش میایستد.
در مقابل، خانم عطایی نظر متفاوتی دارد و همیشه دوست دارد زندگیاش در حال تغییر و به قول خودش شکوفایی باشد. او فکر میکند اگر روزها همه مثل هم باشد، زندگی کردن هیچ لذتی ندارد.
او هم مثل همه ما گاهی در این تغییرات موفقیتی بزرگ به دست آورده و گاهی هم شکست خورده، اما فکر میکند اگر باز هم فرصت داشته باشد، همان کارها را تکرار خواهد کرد. در این مورد دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ کسانی مثل آقای رادمند فکر میکنند تغییر، کاری منطقی نیست و باید به همین روال زندگی قانع بود و بعضیها هم مانند خانم عطایی اعتقاد دارند تغییر کردن فقط جرأت میخواهد و لازمه زندگی است.
پذیرش تغییر، منطقی است یا نه؟
گروهی فکر میکنند تغییراتی که در طول زندگی ایجاد میشود، فقط آرامش و آسودگی خیال آنها را تهدید میکند و شرایط خوب زندگیشان را برهم میزند.
عدهای هم نظری کاملا متفاوت دارند و میگویند اگر در زندگی تغییری رخ ندهد، هیچ پیشرفتی هم حاصل نخواهد شد.
شاید این بحثی قدیمی باشد بخصوص میان فرزندان و والدین اما واقعا حق با کدامیک از آنهاست؟ چه کسی درست میگوید و کدامیک راه را اشتباه رفته است؟
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «جامجم» به این پرسش چنین پاسخ میدهد: معمولا زمانی که افراد در رشته یا شرایط خاصی زندگی و فعالیت میکنند و در آن زمینه هم به هدف و مقصود مورد نظرشان میرسند، طبیعی است که هنگام تغییر آن، قدری تردید داشته باشند و نخواهند شرایطی را که به دست آوردهاند، براحتی از دست بدهند.
وی تاکید میکند: البته این موضوع، خصلتی منفی به شمار نمیآید. بیشک، هنگامی که فرد در موضوع خاصی به نتیجه مطلوب رسیده باشد، طبیعی است که چندان تمایلی به تغییر ندارد و نمیخواهد موقعیت خوبش را با شرایطی نامناسب جابهجا کند.
جرأت خطر کردن یا شهامت تغییر دادن؟
نپذیرفتن تغییرات و با آنها کنار نیامدن و خطر نکردن چه معنایی دارد؟ آیا معنایش این است که افرادی ترسو و بیدل و جرأت هستیم یا انسانهایی عاقل و منطقی؟ این سوالی است که در ذهن خیلیها میچرخد و آنها را کمی نگران و گاهی سر در گم میکند، اما آنطور که دکتر ابراهیمیمقدم میگوید ریسکپذیری از جمله عواملی است که اگر درست و در زمان مناسب انجام شود، میتواند به بهبود شرایط زندگی کمک کند.
به عبارت دیگر، اگر فرد تمام شرایط لازم را احراز کرده، اطلاعات کافی و مناسب را به دست آورده و پیشبینیهایی درست و منطقی را هم انجام داده باشد به کمک این ویژگی اخلاقی میتواند اوضاع زندگیاش را بهبود بخشد.
چنین فردی قادر خواهد بود در کار و فعالیتهای اجتماعی اوضاع را بهتر از قبل سازد. با این حال، اغلب شاهدیم با افزایش سن قدرت ریسکپذیری افراد کمتر شده و آنها خیلی محافظهکارتر از قبل میشوند. همین محافظهکار شدن هم دلیلی میشود برای آنکه قدرت تغییر در آنها کاهش یابد.
البته عدهای هم فقط از روی تعصب دست از افکار و رفتارهایشان برنمیدارند و هیچ تغییری را برای خودشان مجاز نمیدانند. این روانشناس با اشاره به این موضوع یادآور میشود: گروهی از افراد نسبت به افکاری که دارند، تعصب میورزند و سعی هم نمیکنند افکارشان را حتی قدری تغییر دهند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که اگر این تعصب، براساس باورها و ارزشهای قابل قبول فرد باشد، نوعی پایداری محسوب میشود و جزو خصلتهای خوب است، البته به شرطی که باورهای درستی باشد مانند باورهای صحیح دینی، ولی اگر این خصوصیت در مورد افکار تعصبآمیز غلط وجود داشته باشد، مسلما مفید و مثبت نخواهد بود.
به عنوان مثال بعضی از افراد فقط و فقط به دلیل اینکه پدرانشان عقیدهای داشته و با مسألهای به شکل خاصی برخورد میکردهاند، همان رویه را در پیش میگیرند و حاضر نیستند در رفتارشان تغییری ایجاد کنند، چنین شیوهای به هیچ وجه نمیتواند کمکی برای پیشرفت اجتماعی باشد و هیچگاه مفید و مناسب نیست.
تغییر خوب است، اما به اندازه!
خیلیها هستند که دائم در حال تغییرند و زندگیشان را تغییر میدهند؛ از تغییر کار و شغلشان گرفته تا محل زندگی، خانه و ماشین. برای آنها خیلی هم فرق ندارد چه نوع تغییری در زندگیشان ایجاد شود فقط دوست دارند هر روز شکلی جدید از زندگی را تجربه کنند.
میگویند جوانترها بیشتر چنین رفتاری دارند و وقتی سنی از افراد میگذرد، رفتارشان هم سنجیدهتر میشود، اما آیا واقعا همه کسانی که دوره جوانی را پشتسر گذاشتهاند زندگی یکنواخت، آرام و بدون تغییری را تجربه میکنند؟
نه، اینگونه نیست. گروهی از مردم هم هستند که هر چیزی را میبینند یا میشنوند، دوست دارند همان را داشته باشند و به همین دلیل در هر جمعی قرار بگیرند، شیوه زندگیشان هم متناسب با آن تغییر میکند.
دکتر ابراهیمیمقدم ضمن اشتباه دانستن چنین شیوهای، توضیح میدهد: با اینکه میگوییم تغییر خوب است و لازمه زندگی است ولی نباید فراموش کنیم کسانی که دائم در حال تغییر هستند، افراد باثباتی نبوده و این خصوصیت و ویژگی رفتاری آنها را نمیتوان به عنوان یک ویژگی مثبت به شمار آورد. به عبارت دیگر، به هیچ عنوان نمیتوان روی انسانهایی که هر روز فکر و ایده دیگری دارند، حساب کرد! چرا که ممکن است رویهای که امروز در پیش گرفتهاند با آنچه فردا برایشان پیش میآید، تفاوت داشته باشد.
از تغییر نترسید
حالا چه کار باید کرد؟ چطور باید ترس از تغییر را از بین برد و با نکات مثبت آن روبهرو شد؟
دکتر ابراهیمیمقدم براین باور است که فرد باید خودش را در معرض اطلاعات جدید و افکار متفاوت قرار دهد تا از نظر فکری به چالش بیفتد، چنین فضایی برای هر فردی شرایط بهتری را فراهم میکند.
به گفته وی، یک انسان سالم باید باورهایی منطقی، صحیح و فکر شده داشته و در مورد آنها هم ثبات نظر داشته باشد، ولی با توجه به اطلاعات متفاوتی که در دنیای پیرامونش به دست میآورد نیز باید بکوشد، تغییراتی مناسب و سازگار با باورها برای خودش ایجاد کند.
البته بعضی از ترسها هم طبیعی است و راهحل خاص خودش را دارد. مثلا ممکن است افراد به دلیل اینکه نگران هزینه تعویض خانه یا دکوراسیون آن هستند، از چنین تغییری صرفنظر کنند.
در حالی که به گفته این روانشناس، بعضی از تغییرات میتواند خلقوخو و روحیه ما را تغییر دهد و موجب بهبود شرایط کلی زندگی شود. بنابراین بهتر است به جای ترس از هزینه تغییر دکوراسیون خانه، به شیوهای آسانتر این تغییر را ایجاد کنیم؛ مثلا میتوانیم با عوض کردن جای مبلمان و لوازم خانه یا خرید یکی دو وسیله ارزانقیمت اما متناسب با فضای خانه، محیط زندگی را از یکنواختی و حالت دلزدگی خارج کنیم.
دکتر ابراهیمیمقدم تاکید میکند: با در نظر گرفتن همه این موارد نباید فراموش کنیم که شخصیت افراد باید ثبات داشته باشد. البته تا حدی میتوان تغییرات ظاهری و رفتاری را پذیرفت، ولی در صورتی که شخصیت افراد مدام در حال تغییر باشد، نشان از وجود مشکلی دارد که حتما باید به فکر رفع آن باشیم.
نیلوفر اسعدیبیگی - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی روزنامه «جامجم» با سجاد سالاروند، نخستین کوهنورد ایرانی دارای معلولیت در مسیر صعود به هفت قله بلند دنیا