رسم سخن گفتن از انتظار موعود

این دو سطر از یک ترانه مشهور است: فقط بگو کدوم هفته کدوم روز، کجا منتظر رسیدنت شم / می‌خوام کاری بدم دست خودم که، خودم بهونه اومدنت شم
کد خبر: ۵۷۳۴۳۲
رسم سخن گفتن از انتظار موعود

وقتی آن را می‌خوانیم، نخست متوجه اشکال قافیه می‌شویم (اومدنت ـ رسیدنت) هم‌قافیه نیستند و پس از آن لحن طلبکارانه و تهدیدی در بیت بویژه در مصراع دوم، اما اگر بدانیم که این ترانه، درباره انتظار ظهور امام زمان(عج) است، آن گاه کاستی‌های ادبی و محتوایی آن بیشتر به چشم می‌آید.

سایر سطرهای این ترانه مانند بسیاری از سروده‌هایی از این دست، پر است از غلط‌های بارز در وزن و قافیه و نحو زبان؛ اما از میان تمامی این کاستی‌ها، آنچه مهم‌تر است یادآوری این نکته است که سخن گفتن از انتظار موعود به‌عنوان یکی از ارکان اعتقادی شیعی مقدماتی دارد که نخستین آن آشنایی اجمالی با فرهنگ انتظار و فلسفه قیام آخرالزمان است.

سطرهایی از این قبیل نشانه بی‌توجهی به فرهنگ انتظار است:

تو همون ستاره‌پوشی/ که هنوز جمعه‌هامو/ گریه بارون می‌کنه/ نگو شاید به نگاهت نرسم/ حتی فکرش منو داغون می‌کنه

نمی‌توان به تصور صمیمیت و لحن عاطفی، امام عصر(عج) را با تعابیری از این دست مخاطب قرار داد:

ردپاتو از ترانه‌هام نگیر

یا با جملاتی بی‌معنا و آشفته از این دست:

ناجی فاصله‌هام جهان من/ بی‌پناهه اگه راستشو بخوای

سخن گفتن از حادثه عظیم ظهور منجی عالم و قائم آل‌محمد(عج) با تعابیری سست از این قبیل:

بیا تا کفترا دورت بگردن/ براشون هر قدم دونه بپاشی

نشانگر بی‌توجهی به عظمت موضوع است، به هر حال این شیوه سخن گفتن از امام زمان و موضوع انتظار فرج آن حضرت، چندی است که در ترانه‌ها و شعرها رایج شده است.

درباره موضوع انتظار فرج امام عصر (عج) چند نکته را که در این‌گونه سروده‌ها مغفول است، یادآوری می‌کنم:

1 ـ زمان ظهور، تنها به تقدیر الهی است و هیچ تاخیری در آن نشده است، وظیفه منتظران، دعا برای تعجیل در فرج است و نه بازخواست درباره دلایل تأخیردر ظهور!

2 ـ امام زمان(عج)، غایب از انظار است، اما در میان مردم زندگی می‌کند و از حال مردم بویژه شیعیان و محبان خود باخبر است.

3 ـ انتظار فرج، وظیفه شیعیان و تمام مسلمانان است، این انتظار مایه امید و توکل است و اصلا بهانه‌ای نیست برای ناامیدی و شکایت از طولانی شدن و اظهار خستگی از انتظار.

4 ـ مقام حضرت صاحب الزمان(عج) به عنوان آخرین حجت خدا در جهان، والاتر از آن است که با تعابیر مربوط به شعرهای عاشقانه جسمانی و کامجویانه بیان شود، صمیمیت و لحن عاطفی، هرگز نباید دستاویزی باشد برای نازل شدن سطح کلام و لحن سخنی که مخاطب و موضوعش حجت خداست.

اسماعیل امینی - شاعر و مدرس دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها