یک زن آلمانی چندی پیش از همسرش درخواست طلاق کرد، به دلیل اینکه این مرد یک دیوار خانه را به علت تصور کثیفی خراب کرده بود.
زن میانسال این مرد که سالها رفتارهای او را تحمل کرده بود وقتی دید کار به اینجا کشیده است خواست که از این زندگی عذابآور خارج شود.وی در دادگاه گفته بود که همسرش مانند یک کارگر با او رفتار میکرده و از او میخواسته به طور مداوم در حال تمیز کردن منزل باشد.
اما از این نمونهها در ایران نیز کم نیست. مهرنوش، بیست و هفت ساله، یکی از این قربانیان وسواس است که با درخواست طلاق سعی کرد خود را از زندگی مشترک با یک فرد وسواسی خلاص کند. همسر او روزی چندبار به حمام میرفت و لباسهایش را عوض میکرد. مهرنوش در خانه اجازه نداشت به وسایل شخصی همسرش دست بزند. این مرد برای رعایت بهداشت و سلامت، دائم وسایلش را میشست و بعد از هر مهمانی به شستوشو و ضدعفونی کردن خانه میپرداخت و میگفت: آنها ناقل بیماری هستند و اگر وسایل و ظروف را ضدعفونی نکند بیماری تولید میشود. او بخش قابل توجه حقوق ماهانهاش را صرف خرید مواد شوینده و بهداشتی میکرد. این شوهر که خود را بهداشتی میداند از جدایی با همسرش به دلیل غیربهداشتی بودن استقبال کرد، بیاین که معتقد باشد وسواس دارد.
این نوع وسواسها فقط لایه بیرونی مشکلات زوجهای وسواسی است. اختلال جنسی و بروز مشکلات در روابط زناشویی نیز بر زندگی برخی از این افراد سایه میافکند.
دنیای وسواسیها
براساس نظر کارشناسان این بیماری حدود 2 تا 3 درصد از جمعیت را گرفتار خود میکند و شامل فکر، احساس یا تصورات عودکننده و مزاحم برای شخص است که در او ایجاد اضطراب میکند. در نتیجه تعادل فرد به دنبال این بیماری به هم میخورد و او در سازگاری با محیط دچار مشکل میشود. از نظر روانکاوان نیز وسواس یک بیماری ناخودآگاه است که اختیار و آزادی را از فرد سلب میکند و او را وادار میکند تا رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد. اگرچه اکثر بیماران به بیمارگونه بودن رفتارشان آگاهی دارند ولی قادر به رها شدن از آن نیستند.
وسواس همگام با بلوغ در افراد بتدریج رشد میکند. اگر در آن ایام شرایط برای درمان مساعد باشد، ممکن است بیمار بهبود نسبی پیدا کند، در غیر این صورت این بیماری ممکن است وخیمتر شود.
علامت اساسی اختلال شخصیت وسواسی ـ جبری شامل نظمگرایی، کمالگرایی و کنترل روانی است. افراد مبتلا به این اختلال تلاش میکنند از طریق توجه دقیق به موازین، جزئیات ریز، فهرستها و برنامهها بر همه امور کنترل داشته باشند. مثلا وقتی چنین افرادی فهرستی از کارهایی را که باید انجام دهند گم میکنند به جای این که با کمک گرفتن از حافظه لحظاتی را صرف بازنویسی فهرست آن کارها کنند و به انجام آن کارها بپردازند، زمان زیادی را صرف جست و جوی آن فهرست میکنند، برای کارها زمان کافی تخصیص نمیدهند و مهمترین کارها برای لحظه آخر گذاشته میشود.
این افراد درباره مسائل اخلاقی یا ارزشها به طور افراطی وظیفهشناس، جدی و انعطاف ناپذیر هستند و درباره اشتباهات خود از خود به طور بیرحمانه انتقاد میکنند. این افراد گرفتار نظم افراط گونهای هستند که بر تمام روابطشان سایه میاندازد، به طوری که حتی قادر به جداشدن از اشیای فرسوده یا بیارزش نیستند چون معتقدند شاید در آینده بتوان از آنها استفاده کرد.
روابط عاطفی تعطیل
سهیلا زنی وسواسی بوده که چند سالی است درمان شده است. او که سی و چهار ساله و دارای یک فرزند است، میگوید: «باورم نمیشود که تمام ذهنم چگونه از احساس پاکی و نجسی و حس گناه به دلیل ناپاک بودن افکارم، انباشته شده بود. این که فکر کنم از رابطه جنسی باید لذت برد برایم فکری کثیف و نابخشودنی به نظر میرسید و به این نوع روابط هیچ علاقهای نداشتم. وقتم را به تمیز کاری میگذراندم و هر نوع رابطهای برایم خالی از حس و صرفا انجام وظیفه بود و بعد از آن هم احساس گناه و نجس بودن وجودم را انباشته میکرد و مدتها در حمام مشغول شست و شوی خود میشدم تا جایی که همسرم نیز داشت از این وضع دچار افسردگی میشد. یک روز در یک جلسه مذهبی صحبتهایی شنیدم که اساس فکریام را به هم ریخت و داوطلب شدم برای زدودن این افکار که داشت زندگیام را به هم میریخت، نزد روانشناس بروم و امروز میفهمم که داشتم چه ظلم فاحشی به خانوادهام میکردم.»
معصومه نقیبی، روانشناس معتقد است: بیتوجهی به جنبه عاطفی زندگی در افراد وسواسی ارتباط آنها را با خانواده دچار مشکل میکند و در کار و محیط شغلی نیز برایشان مشکلات زیادی را به وجود میآورد و در بزرگسالی افسردگی نیز به آن اضافه خواهد شد.
حدود 40 درصد وسواسیها این بیماری را از والدین خود به ارث میبرند. همچنین افرادی که از نظر هوشی در حد متوسط و بالای متوسط هستند، بیشتر درگیر این بیماری میشوند. بررسیها حاکی از آن است که والدین کمالجو که فرزندان خود را براساس ضوابط خاصی تربیت میکنند در وسواسی کردن آنها بسیار مؤثرند.
درمان وسواس
نقیبی به افراد وسواسی توصیه میکند از این اختلال نترسند و درصدد درمان آن برآیند. وی یکی از شیوههای درمان را رفتار درمانی میداند که با تقویت پاسخهای مثبت و حذف پاسخهای منفی بیمار، روان درمانگر سعی در کاهش رفتارهای وسواسی بیمار خواهد داشت. این که بیمار بداند مشکل دارد و باید آن را حل کند به روند درمان کمک میکند.
وی همچنین به شیوه گروه درمانی اشاره میکند که میتواند بدون مداخله دارو در درمان این بیماری اثربخش باشد.وی با اشاره به سومین شیوه درمانی میگوید: در درمان دارویی، متخصص روانپزشک برای این بیماران دوزهای مختلفی از انواع آرامبخشها را برای رفع علائم اضطراب، افسردگی و افکار وسواسی تجویز
میکند.علت پزشکی وسواس را میتوان در اختلال احتمالی دستگاه عصبی و بههمخوردن تنظیم مادهای به نام سروتونین در مغز جستجو کرد.
اختلال وسواس بعد از هراس، سوء مصرف مواد و افسردگی چهارمین و عمدهترین اختلال روانی محسوب میشود و شیوع آن 2 تا 3 درصد بوده و در مواردی به 10 درصد نیز میرسد، همچنین در بین زنان نسبت شیوع آن دو برابر مردان است. / ضمیمه چاردیواری
ماندانا ملاعلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد