تامین مالی در زندگی مجردی معمولا به علت نیافتن شغل مناسب یا ادامه تحصیل نوجوان یا جوان به دشواری میسر میشود، همچنین ناتوانی در تامین نیازهای فردی در خانه به تنهایی و سردرگمی نوجوان یا جوان به علت نداشتن برنامه مشخص برای پرکردن زمانهای فراغت و تنهایی میتواند زمینهساز افزایش آسیبها از جمله افسردگی شروع روابط نامناسب در این سبک زندگی شود.
طبق نظریههای تحولی انسان، تلاش برای استقلال یکی از مراحل طبیعی رشد است که به دنبال آن، نیاز به صمیمیت، حس تعلق و محبت ایجاد میشود و در صورتی که نوجوان نتواند با موفقیت از مرحله استقلالطلبی عبور کند برای ایجاد رابطه عمیق و صمیمانه و یافتن شریک زندگی دچار مشکل خواهد شد. یکی از دلایل طولانی شدن دوران زندگی مجردی یا تمایل نداشتن به ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج، پاسخگو نبودن صحیح و بموقع به نیاز استقلالطلبی است، هر چند دلایلی مثل مشکلات مالی جوانان، افزایش فردگرایی و افزایش آمار طلاق یا مشاهده تجربه طلاق در زندگی دوستان و نزدیکان میتواند به تلاش برخی جوانان برای ادامه زندگی مجردی و به تاخیر انداختن انتخاب شریک زندگی تاثیرگذار باشد.
نوجوانی دورهای است که هویت در آن شکل میگیرد و در این میان آنچه بیش از همه دارای اهمیت میشود نوع رابطه پدر و مادر با فرزند است چرا که در این دوره، نوجوان معمولا بسیاری از باورها و دیدگاههای والدین خود را مورد تردید قرار میدهد.
نظام حاکم بر زندگی گذشته به پدر و مادر اجازه میداد نسبت به روابط و نوع شکلگیری شخصیت فرزند خود خیال آسودهتری داشته باشند اما امروزه والدین در دورههای مختلف سنی فرزند خود، ترسهای متفاوتی را تجربه میکنند. تمایل به داشتن استقلال اگرچه از ویژگیهای گریزناپذیر دوره نوجوانی به شمار میرود، اما نوع این استقلالطلبی در زندگی نوین بسیار متفاوت از گذشته است.
نوجوانان امروز نهتنها مانند گذشته نمیاندیشند و علاقه به ازدواج در آنها کمرنگترشده، بلکه سودای مستقل شدن حتی پیش از ازدواج و زندگی با دوستان خود را نیز در سر میپرورانند. پس نظام آموزشی- اجتماعی باید مهارتهایی را در اختیار او قرار دهد که اگر نوجوان یا جوانی به سودایش لباس واقعیت پوشاند، در برابر آسیبهای تنهازیستی مصون بماند.
زهرا ریختهگران خمسه/ روانشناس