سریال آوای باران کاری از حسین سهیلی زاده که سریالهایی مانند «دلنوازان» و «فاصلهها» را در کارنامه خود دارد، این شبها از شبکه سوم سیما در حال پخش است؛ سریالی که فارغ از کیفیت آن، مخاطبان بسیاری را در شبهای بلند زمستانی پای جعبه جادویی تلویزیون نشانده و مخاطبان بسیاری پیگیر ماجراهای آن هستند.
آوای بارانی که از هند به گوش میرسد!
آوای باران از همان ابتدای پخش، تکلیف خود را با مخاطب مشخص کرد و نشان داد سریالی ساده و بدون پیچیدگیهای خاص و دارای قصهای سر راست و تکراری و صد البته هندی طور! است که ادعای زیادی هم ندارد؛ در واقع آوای باران برای این ساخته شده که کنداکتور شبکه 3 در شبهای زمستان با آن پر شود و مخاطب عام را نیز تا جایی که ممکن است با خود همراه کند، به همین دلیل قصه سریال قصهای کلیشهای و ساده است که بارها امتحان خود را پس داده و مخاطب تلویزیون نشان داده از این قصهها بشدت استقبال میکند.
آوای باران قصه دختری است که مادر خود را از دست داده و در یک اتفاق از پدر خود جدا میافتد و در اثر آزار و اذیتهای سرپرستانش سر از گداخانههای شهر درمیآورد و در انتها هم کاملاً قابل پیشبینی است که سیندرلا به زندگی اشرافی خود برمیگردد. در اینجا نویسنده و کارگردان نه تنها ابایی از این تشابهات داستانی نداشتهاند، بلکه با استفاده از نام سیندرلا برای باران، دین خود را به این قصه قدیمی ادا کرده و صد البته که مخاطب عام را نیز پای این قصه سیندرلایی نشاندهاند.
آدمها دو دستهاند؛ یا خوب مطلق یا شر مطلق!
آوای باران در شخصیتپردازی خود نیز از همان کلیشههای رایج استفاده و دو قطبیهای ساده خیر و شر را خلق کرده است. اکثر شخصیتهای اصلی آوای باران یا خیر هستند یا شر و حالت تعادل و نگاه خاکستری به آنها وجود ندارد. در یک سو طاها، مرضیه، مرتضی، فرید و باران نماد خیر مطلق و در سوی دیگر، زیور، نادر، سینا و شکیب نماد شر مطلق هستند که این مسئله در نامگذاری کاراکترها، بخصوص کاراکترهای مثبت رعایت شده است. به عبارت دیگر، در آوای باران نگاه صفر و یکی به آدمهای قصه غلبه دارد و تنها در مورد شخصیتی مانند کیانوش است که نگاه خاکستری غلبه پیدا میکند؛ در واقع آدمهای این سریال، آدمهای تک بعدی هستند که تلاش چندانی برای شخصیتپردازی آنها صورت نگرفته و همه در حد تیپهای آشنا ماندهاند که یا دیو هستند یا فرشته!
بازیهای خوب نقشهای منفی؛ بازیهای بد نقشهای مثبت
در این میان، بازی خوب برخی بازیگران چیزهایی به نقشها اضافه کرده است. مثلاً مهران احمدی در نقش شکیب توانسته با بازی خوب خود تیپ شکیب را به یاد ماندنی کند که البته در این بین، گریم خوب نوید فرحمرزی هم موثر بوده است. الهام چرخنده نیز در نقش زیور خوب ظاهر شده و توانسته شمایل خوبی از تیپ یک مادر فولادزره! را ارائه دهد، اما گیر کار آوای باران در زمینه بازیگری و البته شخصیتپردازی، مانند بسیاری از سریالهای تلویزیون به بازیهای بازیگران نقشهای مثبت و شخصیتپردازی آنها برمیگردد. آدمهای مثبت این سریال نیز مانند نمونههای مشابه فراوانی از سریالهای تلویزیون، کلیشهای و فاقد کمترین جذابیتی هستند و بازیگران این نقشها نیز بدترین بازیهای سریال را دارند؛ مثلاً بازی سرد و بی روح حمیدرضا پگاه در نقش طاها یا بازی بسیاری بد و لهجه عجیب و ساختگی سپیده خداوردی در نقش مرضیه، مؤید این مطلب است؛ این در حالی است که تیپهای منفی سریال بازیهای بهتری دارند.
کودکان در اینجا هم در حاشیه هستند
آن طور که از خلاصه داستان آوای باران که در رسانهها مطرح شده بود، برمیآمد، آوای باران قرار بود سریالی در مورد کودکان کار باشد که این مسئله در تیتراژ کار نیز مشخص است، اما در این سریال عملاً کودکان کار در حاشیه قصه سیندرلایی قرار گرفتهاند و به معضلات و آسیبهایی که آنها را تهدید می کند توجه چندانی نمیشود؛ در واقع در سریالی که به نام این کودکان ساخته شده این بچهها در حاشیه هستند و آن چنان که باید و شاید به زندگی آنها پرداخته نمیشود. حتی باران هم که بین این بچهها بزرگ شده هیچ وقت گدایی نکرده و کارهای خانه شکیب را انجام داده است، در حالی که واقعیتهای زندگی این کودکان و خطرها و آسیبهایی که آنها را تهدید میکند قابل مقایسه با فضای استریل شده این سریال نیست.
آوای باران میتوانست با لحاظ کردن مختصات و محدودیتهای رسانه پر مخاطب تلویزیون و به کار بردن ظرافت و هوشمندی در پرداخت قصه، بیش از این به واقعیتهای زندگی کودکانی که همه مخاطبان سریال آنها را سر چهار راهها دیدهاند، نزدیک شود و حساسیتهایی را نسبت به زندگی و آینده آنها در جامعه به وجود آورد و از این طریق باعث شود عزمی جدیتر در میان گروههای مختلف مردم و مسئولان برای حل مشکلات این کودکان ایجاد شود؛ زیرا وجود این تهدیدهای اجتماعی و شرایط زندگی آسیبزا نه تنها آینده فرد فرد این بچهها را تهدید میکند، بلکه در آینده مشکلات و ناامنیهای اجتماعی را برای جامعه به وجود میآورد، اما متأسفانه در سریال آوای باران این مسئله مورد توجه جدی قرار نگرفته و همان نگاه از بالا به پایین و تحقیرآمیزی که در جامعه نسبت به این بچهها وجود دارد در این سریال نیز غلبه دارد.
خبرگزاری دانشجو/ مریم فاطمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
http://alef.ir/vdcbafb5srhb89p.uiur.html?213945