واقعا بودن یا نبودن آن مجری محترم چقدر بر کیفیت محتوا و سخنان رئیسجمهور افزود و چه تاثیری جز کشاکش اراده ها(بخوانید لجبازیها) برای به کرسی نشاندن حرفی داشت که دست آوردش هیچ آوردهای برای کشور،مردم و منافع ملی نداشت؟
شگفتا از آقایان بلند پایهای که سالها مثلا در دستگاههای امنیتی کارهای با اهمیت انجام میدادند چگونه با تحلیلهای آنچنانی، رئیسجمهور یک کشور را بر سر مسئلهای به غایت ساده و بیاهمیت به تنگنای حاشیه میبرند! و شگفتانگیزتر اینکه آقای روحانی هم بر این دعوا مهر تایید مینهد!
اگر انتخاب مجری از سوی دفتر رئیسجمهور معنایش این باشد که فردی بیاید که در هماهنگی با تیم رسانهای دولت تنها سوالاتی را بپرسد که آنان دوست دارند البته کاری عبث و سخت اشتباه است واگر معنایی جز این دارد اصرار و ابرام چه معنایی دارد؟ مجری باید نماینده افکار عمومی باشد و نه سوالاتی از پیش طراحی شده که پرسشهایی واضح و روشن و گاه سخت را از رئیسجمهور بپرسد البته آقای رئیسجمهور نشان داده که چندان نیازی به این هماهنگیها ندارد ولی اصرار تیم همکارانش برای این موضوع را هم رد نکرده است،همین باعث شده که این شائبه ایجاد شود که نکند در دولتمردان علاقه ویژهای به منولوگ وجود دارد، نه دیالوگ؟ با این حال یادمان باشد اگر هم در این میان«مسئلهای» هم بروز کرده،مسئله برای حل کردن است نه ایجاد منازعه بیحاصل.
تخریبچیها نباید میداندار این بحث شوند. اینکه در این مدت کوتاه حجم گستردهای از اتهامات ریز و درشت به سوی مدیریت صداوسیما روانه شده و حتی مدیریت آن مجموعه را«تحت نفوذ محافل خاص» به شمار آوردن نهتنها کمکی به حل این موضوع نمیکند بلکه نشان میدهد عدهای دوست دارند دولت و مجموعه حاکمیت را وارد منازعه دو سر باخت کنند و آنگاه نان خود را در این تنور بپزند.
راه علاجش قانون است نه کشاکش بیحاصل.قانونی که بگوید تکلیف در چنین مواقعی چیست و چه باید کرد.پروتکلی که روشن کند روند پرسش و پاسخ در چنین مواقعی چگونه باید صورت گیرد. بدون شک صداوسیما در ایران پرنفوذترین و پرمخاطبترین رسانه است که هرمقامی ترجیح میدهد از این تریبون به بهترین نحو ممکن استفاده کند. البته شکی نیست که تمام مقامات و مسئولان کشوری هم از این تریبون سهمی دارند و میبایستی بتوانند دیدگاهها، برنامهها و عملکرد خود را از طریق آن به مردم منتقل کنند. منتهی مشکلی که وجود دارد، نبود پروتکلی روشن و دقیق درباره چگونگی تخصیص این تریبون به مقامات است.
صورت مسئله هم روشن است: معمولا روسای دولتها تمایل دارند در یک برنامه نسبتاً یکطرفه به ارائه گزارش عملکرد خود بپردازند و از آن طرف هم صداوسیما به عنوان رسانه ملی و فراگیرترین رسانه کشور تحت فشار افکار عمومی است تا تمام سوالات موجود در جامعه را از تمام مقامات مسئول پرس و جو کرده و پاسخ آنان را بشنود.
به نظر میرسد تبدیل صداوسیما به تریبونی یکطرفه به صلاح نباشد. به این معنا که در اختیار قراردادن تریبون صداوسیما بهصورت مطلق در اختیار مقامات مسئول دارای مضراتی است و ازآنسو تهاجمی کردن این تریبون نیز فایده چندانی ندارد. صورت کار باید به گونهای طراحی شود تا از یکسو مقامات مسئول بخصوص روسای جمهور بهعنوان پرمشغلهترین مقام بتوانند گزارش عملکرد خود را ارائه بدهند و در عین حال هم صداوسیما بتواند با جمعبندی سوالاتی که در متن افکار عمومی مطرح است؛ اما مقامات به هر دلیلی تمایل به ورود به این حوزهها را ندارند، پیگیر سوالات بیپاسخ باشد تا افکار عمومی هم قانع شود. عدم طرح سوالات مردمی در چنین مصاحبههایی باعث از خاصیت افتادن برنامهها میشود و خودبهخود گزارش تلویزیونی روسای جمهور جنبه تشریفاتی بهخود میگیرند.
سیدجواد سیدپور -تهران امروز
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد