
چطور میشود پیدایش آثار مناسبتی را از ابتدای دهه 70 دانست، در حالی که بسیاری از سریالها و مجموعههای مناسبتی که دیدهایم محصول زمانی بودهاند خیلی قبل از این تاریخ؛ از مجموعه شاه دزد و دیگر مجموعههای اینچنینی بگیرید تا مجموعه چاق و لاغر!
البته این میان نکتهای هست و آن اینکه پخش این آثار در آن زمان به یک عادت برای تلویزیون تبدیل نشده بود و آن هم شرایط آن روز جامعه و البته تعداد شبکههای تلویزیونی بود.
با گذشت زمان و اضافه شدن شبکهها، تلویزیون تلاش کرد به تمام معنی رسانه شود نه اینکه فقط در خبر و گزارش خودش را به روز کند. بنابراین قدم در راهی گذاشت که امروز میشود بعضی از نتایج آن را دید؛ یعنی اینکه بنا بر مقتضیات و مناسبتهای مختلف خود را مکلف کرد که برنامه نمایشی تولید کند. همین فکر و اصرار به اجرای آن در سالهای بعد جریانی را در تلویزیون ایجاد کرد که به آن آثار مناسبتی اطلاق کردند. این آثار در ابتدا، آثاری بود که طرح داستانی آنچنانی نداشت. حتی میشود گفت نویسندگان این آثار به زحمت آن را بسط داده بودند، ولی عجیب بود که در مواجهه با مخاطب آنچنان توفیق یافتند که عاملی شد تا سازندگان این نوع آثار باز هم ترغیب شوند پشت دوربین بروند و داستان دیگری را روایت کنند. همین تولید و پخش سریالهای اینچنینی در ایامی چون نوروز، ماه رمضان، ماه محرم و دهه فجر توقعی در بین مخاطبان پدید آورد که در این ایام حتما باید نظارهگر چند سریال مناسبتی در قالبهای گوناگون باشند. مدیران و سازندگان آثار هم از چنین توقعی بدشان نیامد و نتیجه این شد که رقابتی نفسگیر، هر ساله بین آثار مناسبتی در میگیرد که بخش مهمی از اجتماع هم در آن شریکند.
آثار مناسبتی نوروز
شروع سال جدید در هر کجای دنیا یک اتفاق بزرگ است، خصوصا در کشور ما که به نوعی مهد بزرگداشت این عید باستانی محسوب میشود، کسی نمیتواند از کنار این اتفاق بیتفاوت بگذرد. تلویزیون هم تلاش میکند بهعنوان یک رسانه همهگیر، از قافله عقب نماند به همین دلیل کارهای نمایشیاش را با این شرایط به وجود آمده میزان میکند.
شاد و مفرح بودن، شاید بزرگترین ویژگی آثاری باشد که در ایام نوروز به آنتن پخش سپرده میشوند. تقریبا بسیاری از آدمهای کاربلد حوزه طنز در این فضا برای یکی از شبکههای سیما ذوقآزمایی کردهاند و کم و بیش هم موفق بودهاند.
در طول این سالها مهران مدیری با ساخت آثاری چون جایزه بزرگ، مرد هزار چهره و مرد دو هزار چهره، حسابی درخشیده است. در کنار او البته انبوهی از هنرمندان مختلف چون جواد رضویان، سیامک انصاری، بهنوش بختیاری، پیمان قاسمخانی، محراب قاسمخانی، فلامک جنیدی شقایق دهقان هم به چشم آمدهاند. مهران مدیری جزو آن نسل از طنزپردازانی است که همیشه نوع بخصوصی از طنز را ارائه داده است تا آنجا که براحتی میشود کارهای او را از دیگر کارگردانان این حوزه تشخیص داد.
به جز مهران مدیری این سیروس مقدم است که با مجموعههایی چون چک برگشتی و پایتخت یک و دو نوع دیگری از طنز را که به زندگی و روحیه بیشتر مردم نزدیک بود به آنتن پخش سپرد. محسن تنابنده علاوه بر بازی در مجموعههای پایتخت، دستی هم در نگارش متنها و طراحی قصههای مجموعه داشت. تقریبا در همه آثاری که عنوان نویسنده را یدک میکشد، میشود توقع داشت فیلمنامه و داستانکها چفت و بست درست و حسابی داشته باشند .
ریما رامینفر، احمد مهرانفر، هومن برقنورد و علیرضا خمسه با بازی در نقشهای مختلف نوروزی سیروس مقدم در بین مخاطبان مطرح شدند. یکی از ویژگیهای آثار سیروس مقدم علاوه بر حرکت پرشتاب و بیقرار دوربین، تولید حداکثری در حداقل زمان ممکن است روشی که خیلی از مدیران تلویزیون به خاطر مقتضیات مختلف به آن روی خوش نشان دادند.
پدیدهای به نام کلاه قرمزی
از دیگر مجموعههای نوروزی این سالها که اتفاقا با استقبال روبهرو شده و به تنهایی به برند تلویزیون در ایام نوروز تبدیل شده باید از مجموعه کلاه قرمزی نام برد که استقبال حیرتانگیز از آن ما را به این نتیجه میرساند که اولا مخاطب با برنامههای جذاب تلویزیونی قهر نکرده است و ثانیا پیامهای اخلاقی را میشود به مراتب هنرمندانهتر از آنچه که تصورش را میکنیم به مخاطب ارائه کنیم.
حالا هرکدام از شخصیتهای این مجموعه طیفهای مختلفی از هواداران را در بین اقشار مختلف مردم برای خود دست و پا کرده است. به عبارت دیگر هر مجموعه کلاه قرمزی به تنهایی میتواند یک پدیده باشد.
پسر خاله، پسر عمهزا، فامیل دور، ببعی، جیگر، گابی، آقای همساده و... شخصیتهای عروسکیای هستند که در بین مردم حضوری زنده و ملموس دارند.
به جز آثاری که از آنها نام برده شد و هرکدام هم ویژگیهای خودشان را دارند، باید از یک انیمیشن منسجم و مفرح هم نام برد که در طول سالهای گذشته در ایام عید به آنتن پخش سپرده شده است: شکرستان. این انیمیشن خلاقانه هم از آنجا که با هنرمندی تمام اجرا شده است، مخاطبان خاص خود را دارد و سازندگان آن نشان دادهاند که شناخت فوقالعادهای از مخاطب و حرفی که میزنند، دارند. مرتضی احمدی هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما، رادیو، دوبله و تلویزیون راوی موفق ماجراهای مختلف این انیمیشن جذاب است و خود ماجراهای داستان این انیمیشن هم آنقدر خوب و پرملات است که بعید است مخاطب با یکبار دیدن از سایر قسمتهای آن چشم بپوشد.
یک مسابقه تمامعیار
اتفاقی که در این میان افتاد و سال به سال هم پررنگتر شد، رقابت شبکهها برای ارائه یک مجموعه پرمخاطب بود. درواقع برنامههای نمایشی نوروز بدون اینکه اعلام شود در مسابقهای شرکت میکردند که مردم و رسانهها به آن بال و پر میدادند. در این میان هر شبکهای که موفق میشد عوامل حرفهایتری به کار بگمارد از نتیجه کار راضیتر بود.
البته حرفهای بودن همیشه به معنای شناختهتر بودن نبود، چراکه بسیاری از جوانان هنرمند تنها به مدد استعدادشان در سالهای اخیر شناخته شدند و توانستند بسیاری از هنرمندان نامآشنا را کنار بزنند. حتی با نگاهی گذرا به بهترین آثاری که در این ایام با موفقیت مواجه شدهاند، میتوان به این حقیقت رسید که سلیقه مردم در طول چند سال اخیر چه تغییر شگرفی کرده است.
دیگر نمیشود به صرف حضور یک بازیگر که احتمالا چند اثر طنز هم در کارنامهاش دیده میشود، موفقیت اثر را پیشبینی کرد. مخاطب این سالها غافلگیرکننده و پیچیدهتر از این حرفها شده است. به همین دلیل هم هست که بعضی از بزرگان طنز که اکنون در خارج از تلویزیون مشغول فعالیت هستند، دیگر فروغ روزگار گذشته را ندارند که طبیعی هم هست. یک نفر باید به آنها بگوید هر چند وقت یکبار باید بازنگری جامعی درباره آنچه برای مخاطب میسازند، انجام دهند. ریل عوض کردن در کار طنز و نیازسنجی مداوم میتواند ابزار مهمی برای انجام کارهای در خور در این زمینه باشد که البته با تاسف بسیار باید گفت در این مورد کمکاریهای حیرتانگیزی صورت گرفته و میگیرد. علاوه بر این حضور فیلمنامهنویسان تازهنفس و باانگیزه میتواند بسیاری از خلأها را پر کند. به همه اینها اضافه کنید که مخاطب دنبال قصه نو و تازه است؛ دنبال چیزی که براحتی کلیشه و دمدستی نباشد و البته به همان اندازه دور از ذهن و غیر اینجایی نباشد. واقعیت مهم دیگری که برنامهسازان ما و اتاق فکرهای آنها خیلی به آن توجه نشان نمیدهند هم اندازه و همگن بودن قصه و پیام است. هر قدر قصه رهاتر باشد مخاطب بیشتر همراهی خواهد کرد. قصهای که زیر انواع و اقسام پیام و نصیحت گم شده باشد، اصلا این قابلیت را ندارد که جذابیتهایش را به مخاطب ارائه کند. آن هم برای مخاطب این سالها که از چند کیلومتری بوی پیام مستقیم و نصیحت را میفهمد و البته خیلی کم به آن وقع میگذارد.
درواقع هر چه قصه، ملزم به روایت خودش باشد و در دستانداز پیامهای اجباری نیفتد، راحتتر میتواند به هدف غایی خود که همان درگیر کردن مخاطب است، دست یابد. به عبارت دیگر هر وقت پیام نچسبی به قصه الصاق شده، اسباب سقوط داستان را فراهم آورده است. خصوصا قصهای که بنیان مفرحی دارد و قرار است در ایام نوروز از یکی از شبکههای تلویزیون پخش شود، باید به این ویژگی آراسته باشد.
توفیق سریالهای مناسبتی
برای یک هنرمند هیچ چیز باشکوهتر از این نیست که مردم جامعهاش یک ماه تمام با اثری که او ساخته و پرداخته زندگی کنند، درباره کارش صحبت کنند و او بتواند تاثیر کارش را بر مردم جامعهاش ببیند، اما واقعا یک اثر ماه رمضانی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ درست است که ما در این زمینه روزهای آزمون و خطا را میگذرانیم، اما با نگاهی به آثار پرمخاطب گذشته که در این ایام پخش شدهاند، براحتی میتوان به این نکته پی برد که مخاطب به آثار طنز و کمدی اقبال بیشتری نشان میدهد تا آثار ملودرام. اگرچه باید همین جا گفت که مخاطب با آثار فاخر و منسجم ملودرام نیز روی خوش نشان داده و میدهد (مثل میوه ممنوعه، صاحبدلان، مادرانه، جراحت و...) و حتی هنوز آثار ماورایی (مثل او یک فرشته بود، سقوط یک فرشته و...) برایش تا حدودی جذاب هستند، اما به دلایل بسیاری که عموما در حوزه جامعهشناسی و مشکلات ریز و درشت اقتصادی و اجتماعی حال حاضر ما تعریف میشود، طنز و شادی به اندازه یک نیاز فوری و مسکن پارهای از کمبودها، ارتقاء یافته است، اگر رضا عطاران با مجموعه کارهایش توانست در ایام ماه رمضان سالهای گذشته حسابی بدرخشد، دقیقا از همین نیاز مخاطب به شادی میآید. او بازیگری است که تقریبا بخش عمدهای از محبوبیتش را مدیون همین آثار مناسبتی ماه رمضان است، اگر او این روزها در سینما به نمادی از یک طنزپرداز موفق تبدیل شده است، به این دلیل است که مخاطب با آثار طنز تلویزیونی او خاطره خوشی دارد و همین خاطره خوش است که باعث میشود دوباره به تماشای آثار دیگرش بنشیند.
به نظر میرسد در شرایط کنونی تلویزیون بیشترین اهتمامش را روی ساخت آثار مفرح و کمدی گذاشته است که منطقی و قابل درک است. رویهای که اگر درست اجرا شود، حتما در گسترش نشاط جمعی و اثبات دوباره جایگاه رسانهای مانند تلویزیون تعیینکننده خواهد بود.
مهدی غلامحیدری/ جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: