نمیتوانید برای کودکتان نسخهای تربیتی بپیچید و از تضمین آن اطمینان داشته و با قوت قلب بگویید حتما براساس این نسخه تربیتی، کودکم در آینده فردی موفق یا سرخورده میشود. تاثیرات ناخواسته محیطی و عوامل مداخلهگر بیرونی در معادلات تربیتی انکارناپذیر است.
برنامههای تلویزیونی یکی از مهمترین عوامل مداخلهگر بیرونی در تربیت کودکان است. جذابیتهای سمعی و بصری برنامههای تلویزیونی، کودک را پای گیرنده میخکوب میکند و چشمانش ساعتها روی نماهای رنگی تاب میخورد. اگرچه تاثیرات برنامههای تلویزیونی روی کودکان ممکن است خروجی فوری نداشته باشد، اما دادههای تصویری و صوتی از مسیر گوش و چشم کودک به مغز او منتقل میشود و جایی در حافظهاش جا خوش میکند تا در موقعیتی که کودک نشانههای تشابه را یافت، فرصت بروز و ظهور یابد.
برنامههای تلویزیونی با مخاطب کودک که عموما به منظور آموزش هنجارهای اجتماعی جامعه به کودکان ساخته میشود، با در نظر گرفتن حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه، روی آنتن شبکههای مختلف تلویزیونی میرود.
روش انتقال پیام در برنامههایی با مخاطب کودک نیز متفاوت از برنامههای بزرگسال بوده و حساسیتهای بیشتری دارد، چرا که اشتباهی کوچک در معادلات انتقال ممکن است به جای تعمیق یک ارزش و هنجار، موجب تحریک کودک بر انجام یک رفتار ناهنجار شود.
حساسیتهای یک برنامه زنده
تاثیرات تربیتی خالهها و عموهای تلویزیونی چنان مشهود است که ممکن است مادری به فرزندش بارها تاکید کند نشستن چند ساعته او در فاصله نزدیک به تلویزیون به چشمانش آسیب میزند و کودک همچنان بر رفتار اشتباه خود اصرار ورزد، اما اگر خاله یا عموی یک برنامه تلویزیونی بگوید: «بچههای عزیزم برای این که چشماتون درد نگیر، باید عقب بشینید، لطفا از تلویزیون فاصله بگیرید»، همین حرف مجری از سوی کودک پذیرفته شود و چنان در ذهن و جان او درونی میشود تا هنگام تماشای تلویزیون، این حرف عمو یا خاله برنامههای کودک در گوشش مینوازد که باید فاصلهاش را از تلویزیون بیشتر کند.
یکی از دلایل تاثیر حرف عموها و خالههای تلویزیونی بر کودکان از سر علاقه مخاطبان هدف به مجریان این برنامههاست. کودکی که با لبخند خاله یا عموی تلویزیونی شاد میشود و همراه با او شعر میخواند و بازی میکند، با گذشت زمان چنان این شخصیت دور از دسترس برایش با اهمیت و دوست داشتنی میشود که رفتارها و حرفهای او برایش درونی شده و اطاعت از امر او به عادتی جانانه برایش بدل میشود. گاه کودک چنان این شخصیتهای تلویزیونی را به خود نزدیک مییابد که در رویاهای کودکانهاش، با او همبازی و همکلام میشود و این عمو و خالههای دوست داشتنی به خوابها و رویاهایش هم راه مییابد.
ساخت برنامههای کودک تلویزیونی به دلیل اثرگذاری بالایی که بر رفتار و گفتار کودکان دارد از حساسیت بیشتری برخوردار است، به همین دلیل کوچکترین خطا یا اشتباه ناخواسته از سوی مجریان برنامه ممکن است اثرات تربیتی مخربی روی کودک داشته باشد و آن برنامه را در سیبل انتقادات عمومی قرار دهد.
برنامههای کودک در قالبی ترکیبی با بخشهای موردپسند و پذیرش کودکان همچون شعرخوانی، نمایش، بازی و مسابقه با اجرای عمو و خالههای شناخته شده تلویزیون همچون عمو پورنگ، خاله شادونه، عمو مهربان و خاله سارا و سالهاست در قاب نگاه کودکان جا میگیرد و بسیاری از کودکان اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 که اکنون دوره نوجوانی را سپری میکنند، خاطراتی خوش از آنان در ذهن دارند بویژه این که استفاده از نامهایی که تلفظی آسان دارند موجب ماندگاری آن شخصیت تلویزیونی در ذهن کودکان شده است.
چرا عمه تلویزیونی نداریم؟!
شاید این پرسش شما هم باشد که چرا عمه یا دایی تلویزیونی نداریم و عموما مجری برنامههای کودک، خاله و عمو هستند. یکی از پاسخهای احتمالی میتواند این باشد که والدین هنگام برخورد کودک با یک غریبه بزرگسال، وی را با پیشوند خاله یا عمو مورد خطاب قرار میدهند و کودک به خاطر تشابه این موقعیت، خاله یا عموی تلویزیونی را راحتتر میپذیرد.
استفاده از رنگهای گرم و شاد دکور و وجود نشانههایی با مضامین دوستی و مهرورزی در صحنهآرایی برنامههای کودک در جذب مخاطبان و اثرگذاری بر رفتار آنان از نکات مهم است. کودکان علاقهمند به نمایش و قصه هستند. بازی، موثرترین و جذابترین راهکار تربیتی برای آموزش یک رفتار یا هنجار اجتماعی به کودکان است. نباید انتظار داشت که برنامههای کودک تلویزیون، آثار آنی روی رفتار کودکان داشته باشد، آثار تاخیری این برنامهها در موقعیتهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی او آشکار میشود.
خاله و عموهای تلویزیونی برای بچهها، خاطره سازند چون به رویاهای کودکانه آنان احترام میگذارند، قصههایشان را باور میکنند، بیاعتنا از کنار قهر و آشتی این بچهها نمیگذرند، با آنها بازی میکنند، شعر میخوانند، حرف میزنند، میخندند و غمهای کوچک را از دلهای بزرگ کودکان پر میدهند. بچهها خاله و عموهای تلویزیونی را دوست دارند و همین عشق، دلیل انجام بیچون و چرای خواسته و حرف مجریان برنامههای کودک از سوی مخاطبانشان است.
در زمانهای که مادر و پدرها، فرصت محدودی برای بازی و همصحبتی با کودکشان دارند و بیشترین زمان بچهها در بهترین شرایط یادگیری روبهروی تلویزیون و تماشای برنامههای کودک میگذرد، عموها و خالههای تلویزیونی برای بچهها حکم معلمان اخلاق دارند، معلمانی که با رفتار و گفتارشان، آثار آنی و تاخیری بسزایی روی تماشاچیان پروپاقرصشان میگذارند. (زهره کهندل/ جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یادتون اومد؟"افتاد!"