
آمریکاییها در ژوئن 1883م/ 1300 ق اقدام به تاسیس کنسولگری در ایران کردند و دیپلمات ارشدی به نام ساموئل گرین بنجامین را به تهران فرستادند. دولت ایران هم 5 سال بعد در اکتبر 1888م / 1306ق حاج حسینقلیخان صدرالسلطنه فرزند میرزاآقاخان نوری را به عنوان نماینده رسمی به آمریکا فرستاد. وی که بعدها به نام حاجی واشنگتن در تاریخ ایران معروف شد، به همراهی 3 نفر به نیویورک سفر کرد؛ و.و.تورنس (منشی)، میرزا محمدخان شیرازی (مترجم) و عبدالعلی خان آجودان باشی (همکار). آنان یکشنبه 30 سپتامبر 1888 م در اسکله خیابان بیستودوم غربی در منهتن پیاده شدند و در هتل windsor اقامت کردند. آنان نیویورک را به مقصد واشنگتن دیسی ترک و پس از ورود با وزیر امور خارجه ایالات متحده توماس فرانسیس بایارد دیدار رسمی کردند. حسینقلی به اتفاق وی در 3 اکتبر 1888م استوارنامه خویش را در ساختمان دولت تقدیم پرزیدنت گروو کلیولند کرد.
پیمان دوستی و حضور میسیونرهای مذهبی
در ابتدای امر رابطه ایران و آمریکا رنگ و بوی اقتصادی نداشت. در اوایل قرن نوزدهم و حتی جنگ جهانی دوم نوع روابط عمدتا مذهبی و فرهنگی بود و بعدها تا حدودی اقتصادی شد. اساسا تا 1941 م / 1320 ش مقامات آمریکایی به علل مختلف از جمله تاثیر «دکترین مونروئه» تمایل چندانی به حضور کشورشان در ایران نداشتند، اما از اواسط 1320 به دلیل ارزیابی جدید از وضعیت مالی و موقعیت استراتژیک ایران، دولت آمریکا نفوذ خود را در ایران بیشتر کرد و برای تقویت موقعیت خود در این کشور روشهای مختلفی را به کاربرد که مهمترین آن کودتای 28 مرداد 1332 است.
البته تا زمانی که آمریکاییها مصرانه خواستار حضوری قوی و تاثیرگذار در ایران شدند کمابیش فعالیتهایی داشتند که نتایج عمدهای در برنداشت.
آمریکاییها که حضور روسیه و بریتانیا در ایران را خیلی قوی میدیدند، سعی کردند محتاطانه و دست به عصا حضورشان را بر سر سفره بذل و بخشش سخاوتمندانه شاهان قاجار جشن بگیرند. آنها در 1856 م پیمان نابرابری را که رسما «پیمان دوستی و بازرگانی» نامیده میشد با ایران منعقد کردند. در شهر استانبول بین امینالملک فرخخان غفاری کاشانی سفیرکبیر ایران در فرانسه و کارول اسپنس وزیر مختار آمریکا در دربار عثمانی معاهدهای در 8 ماده برای برقراری روابط به اصطلاح دوستانه بین ایران و آمریکا منعقد شد. به موجب این پیمان اتباع آمریکا از حقوق برونمرزی برخوردار شدند. این نخستین پیمان رسمی میان ایران و آمریکا بود.پس از تحمیل این پیمان، آمریکاییان کوشش داشتند تا زمینه نفوذ استعماری خود را از راه اعزام میسیونرهای مذهبی به ایران پابرجا کنند. به این ترتیب میسیونرهای مذهبی آمریکایی در ارومیه مستقر شدند و رفتهرفته دامنه فعالیتهایشان را به دیگر نقاط آذربایجان و استانهای مرکزی ایران گسترش دادند. این میسیونرها امکانات مالی فراوانی در اختیار داشتند و زیر پوشش فعالیتهای مذهبی و ایجاد تاسیسات فرهنگی و پزشکی به تبلیغات دامنهداری به سود آمریکا دست زدند و به کسب اطلاعات در زمینههای گوناگون اقتصادی ـ اجتماعی مردم ایران پرداختند.
مورگان شوستر
چنگاندازی قدرتهای استعماری بر منابع ملی ایران منجر به اوضاع اسفباری شده بود تا جایی که مقامات ایرانی به فکر چاره افتادند تا از ینگه دنیا مستشار مالی استخدام کنند.
میرزا حسینقلیخان نواب، وزیر امورخارجه دولت مستوفیالممالک، در 14 دی 1289 در تلگرافی به کاردار سفارت ایران در آمریکا ماموریت داد تا موضوع استخدام کارشناسان مالی آمریکا برای ساماندهی و اصلاح اوضاع مالی ایران را با دولت آن کشور مطرح کند. این درخواست با موافقت دولت آمریکا روبهرو شد و در 13 بهمن 1289 نیز مورد تایید نمایندگان مجلس شورای ملی نیز قرار گرفت. دولت ایران و مجلس شورا در زمینه اداره امور مالی کشور اعم از نظارت بر کلیه عملیات مالی کشور از جمله امتیازات، وامها، وصول مالیاتها و دیگر درآمدهای دولت، تنظیم بودجه دولت، ایجاد بنگاهها و ادارات مالی و...، به گروه آمریکایی اختیارات تام داد.
به این ترتیب مورگان شوستر و 4 مستشار آمریکایی دیگر برای اصلاح امور دارایی، خزانهداری، دادگستری و ژاندارمری استخدام شدند و پس از عقد قرارداد با دولت ایران در 17 اردیبهشت 1290ش همراه با خانوادههای خود وارد ایران شدند. پس از ورود شوستر به ایران از آنجا که ماموریت اعلام شده وی ساماندهی امور مالی بود، بیدرنگ به عنوان خزانهدار کل منصوب و مامور انجام این مهم شد. او گامهایی برای بهبود وضع مالیاتها و گمرکات به عنوان منافع اصلی درآمدهای دولت ایران برداشت.
شوستر در 23 خرداد 1290 با اختیارات کاملی که در مصوبه مجلس شورای ملی به دست آورد، اقدام به تشکیل نیروی نظامی به نام «ژاندارمری خزانه» کرد.
دیری نپایید که اقدامات مورگان شوستر موج مخالفتهای درونی و بیرونی را در پی داشت. شاهزادههای خوشگذران قاجار و بزرگان ایلات و قبایل آن روز ایران خود را ملزم به پرداخت هیچ حق و حقوقی در قبال دولت نمیدانستند. اقدامات شوستر را به مثابه غل و زنجیری به دست و پای خود میدیدند و سعی در کارشکنی داشتند. مورگان شوستر در کتابی به نام اختناق ایران شرح مفصل این ماجرا و تجربه خود در ایران را چنین نوشت:
«فرار ایرانیان از پرداخت مالیات، برای آنان به صورت یک عادت درآمده است و مجبور ساختنشان به ترک این عادت آسان نخواهد بود و تا مساله مالیاتگیری دقیق در ایران حل نشود و در این مورد دقت لازم به عمل نیاید هیچیک از مشکلات این کشور برطرف نخواهد شد. قدرت دولتها از مالیات رونق میگیرد همانطور که در بررسی تاریخ ملل، اضمحلال زمامداریها نیز با مالیات مرتبط بود.»
انگلیسیها و روسها نیز از افشاگریهای مورگان شوستر در مورد قرارداد 1907 ناخشنود بودند. اوکانر سرکنسول بریتانیا در شیراز و سیستان در این باره مینویسد:
مشکلات شوستر عمدتا ناشی از کارشکنیهای ایرانیان نبود... بلکه شوستر مبنای کار را بر عدم پذیرش حقوق ویژه و امتیازهایی نهاده بود که پارهای از کشورهای بیگانه برای خود در ایران قائل بودند. وی میگفت: انگلیس و روس طی قراردادی در ایران برای خود منطقه نفوذ قایلند؛ دلیل ندارد ایران نیز چنین قراردادی را که حتی با او مشورت نشده است، به رسمیت بشناسد.
قدرتهای استعماری اولیه و بریتانیا که دریافتند آمریکا به واسطه مستشاران مالی و میسیونهای مذهبی در پی پیدا کردن پایگاهی در ایران میباشد مخالفتهای خود را علنی کرده و فشارهای روزافزونی بر دولت ایران وارد ساختند. مورگان شوستر که وضعیت را نامناسب میدید سعی کرد به نوعی خود را به انگلیسیها نزدیک سازد تا بتواند روسیه را منزوی ساخته و به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. وی فکر میکرد با استخدام و انتصاب افسران انگلیسی در امور مالی ایران پشتیبانی معنوی دولت بریتانیا را جلب خواهد کرد و این دولت با این عمل از وی خشنود میشود. او از سیاست دیپلماسی مصالحه و سازش سر ادوارد گری در وزارت خارجه بریتانیا در برابر روسیه آگاه بود، اما از تحولات سیاسی ـ نظامی که در سطح بینالمللی صورت میگرفت و از جو متشنج بینالمللی که میرفت جهان را به ورطه جنگ بزرگ و هراسناکی سوق دهد، اطلاع نداشت.
سرانجام روز 24 آذر 1290 دولت روسیه تهدید کرد چنانچه ظرف مدت 6 روز مورگان شوستر، خزانهدار کل ایران از این کشور اخراج نشود و استخدام اتباع خارجی از این پس تحت اجازه روس و انگلیس قرار نگیرد تهران را با 4000 سرباز اشغال خواهد کرد.
وثوقالدوله در تلگرافی به «نبیل الدوله» در واشنگتن، اوضاع وخیم ایران را تشریح کرد و بیان داشت که ما یا باید به اخراج مستر شوستر راضی شویم یا به نابودی واقعی و فوری مملکت.
وثوقالدوله میخواست بداند نظر آمریکاییها در این باره چیست. جواب آمریکاییها کوتاه و سرد بود. آنها جواب دادند: با توجه به مشکل پیش آمده برای ایران، وزیر خارجه آمریکا مناسب نمیداند نسبت به آنها هیچگونه پیشنهادی را تقدیم نماید.
با سکوت و برخورد سرد آمریکاییها در برابر اخراج مورگان شوستر، برای مردم ایران روشن شد که میان آمریکا و انگلیس، تعهد سازش برای گسترش مذهب جریان دارد و حوزه خلیجفارس را بین هیأتهای مذهبی خود تقسیم کردند. ایرانیها و بسیاری از آزادیخواهان فهمیدند که آمریکا غیر از انگلیس آن سوی اقیانوس اطلس، چیز دیگری نیست و انگلیس هم آمریکای این طرف آبهای اقیانوس اطلس است.
دولتمردان ایرانی پس از بررسی وضعیت موجود عصر روز 28 آذر 1290 به مورگان شوستر ابلاغ کردند که از سمت خزانهدار کل معزول شده و باید هر چه زودتر از ایران خارج شود.
مورگان شوستر در 22 بهمن 1290 با نارضایتی و دریافت خسارت ایران را ترک کرد.
با بررسی عملکرد شوستر درمییابیم اقدامات اصلی و عمده کارهای وی در 3 حوزه خلاصه میشود:
1ـ اداره وصول عایدات و مالیاتهای دولت از هر قبیل که باشند.
2ـ اداره کنترل مصارف و محاسبه آن
3ـ اداره مربوط به امور صرافی، ضرابخانه و مبادله وجوهات قرضه، تنزیل، استهلاک آن و ...
از سوی دیگر شوستر برای وصول مالیاتها از ولایات، طرح منسجمی را پیریزی کرد:
1ـ تشکیل خزانهای کوچک در مرکز هر ولایت به ریاست یک مامور آمریکایی یا اروپایی
2ـ تعیین یک هیأت سیار نظارت و تفتیش، به سرپرستی یک اروپایی و همراهی چند دستیار ایرانی
3ـ تشکیل نیروی نظامی (ژاندارمری) خزانه به فرماندهی یک صاحب منصب اروپایی برای کمک به وصول مالیات به وسیله خزانهدار هر ایالت.
کمپانی استاندارد اویل و نفت دریای خزر
از آنجا که هدف غایی آمریکاییها از اعزام میسیونرهای مذهبی و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی نیل به اهداف اقتصادی و متنعم شدن از ثروت ملی ایرانیان بود، سعی وافر داشتند در کنار قدرتهایی چون روسیه و بریتانیا آنان نیز از این خوان نعمت سهمی ببرند. یکی از نخستین فعالیتهای عمده آمریکا برای دستیابی به منابع نفتی ایران تلاش برای کسب امتیاز استخراج نفت دریای خزر توسط کمپانی آمریکایی «استاندارد اویل» بود. این تلاش مشخصا با حمایت و مساعدت احمد قوام ـ قوامالسلطنه ـ نخستوزیر وقت ایران عملی شد.
چون آمریکاییها به علت مخالفت با قرارداد وثوقالدوله و حمایت از ایران در کنفرانس صلح ورسای محبوبیت زیادی در میان بعضی دولتمردان ایران کسب کرده بودند، قوام مذاکرات محرمانهای با نمایندگان شرکت نفت آمریکایی استاندارد اویل در مورد اعطای امتیاز نفت 5 ایالت شمالی ایران را آغاز کرد. این مذاکرات در 29 آبان 1300 منتهی به امضای قراردادی شد که به موجب آن امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت شمال ایران به مدت 50 سال به شرکت آمریکایی واگذار میشد.
این قرارداد خوشایند روسها و انگلیسیها نبود و طبیعتا با آن مخالفت کردند مخصوصا روسها که تمامی منابع شمالی ایران را ارث پدریشان میانگاشتند. سرانجام شرکت استاندارد اویل عطای این قرارداد را به لقایش بخشید و خود را کنار کشید تا شاید روزی دیگر و در قالب قرارداد دیگری حضورشان را به رقبای روس و بریتانیایی خود تحمیل کنند.
مسلم تهوری
منابع:
1ـ روس و انگلیس در ایران (1914ـ1864) فیروز کاظمزاده، ترجمه منوچهر امیری، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 13712ـ تاریخ تحلیل مطبوعات ایران، محیط طباطبایی، تهران، بعثت، 1367 3ـ خاطرات فردریک اوکانر، کنسول انگلیس در فارس، تهران، شیرازه، 13764ـ ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، ایرج ذوقی، تهران، یاژنگ، 13685 ـ تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، کیخسرو کشاورزی، انتشارات پویش.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد